1. convulsive asthma
آسم همراه با تشنج
2. Hospital admissions for asthma attacks have doubled.
[ترجمه ترگمان]پذیرش بیمارستان برای حملات آسم دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]پذیرش بیمارستان برای حملات آسم دو برابر شده است
3. The report ascribes the rise in childhood asthma to the increase in pollution.
[ترجمه ترگمان]این گزارش افزایش آسم دوران کودکی را به افزایش آلودگی نسبت می دهد
[ترجمه گوگل]این گزارش نشان دهنده افزایش آسم دوران کودکی به افزایش آلودگی است
4. Attacks of asthma decrease in frequency through early adult life.
[ترجمه ترگمان]حملات به آسم در طول زندگی بزرگسالی در ابتدا کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]حملات آسم از طریق زندگی زودرس بزرگسال کاهش می یابد
5. There is evidence that a predisposition to asthma runs in families.
[ترجمه ترگمان]شواهدی وجود دارد که زمینه بروز آسم در خانواده ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]شواهدی وجود دارد که مستعد ابتلا به آسم در خانواده ها اتفاق می افتد
6. I think he's having an asthma attack.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم دچار حمله تنگی شده
[ترجمه گوگل]فکر میکنم او یک حمله آسم دارد
7. Asthma can be made worse by using puffers too often.
[ترجمه ترگمان]آسم می تواند با استفاده از puffers به شدت بدتر شود
[ترجمه گوگل]آسم می تواند با استفاده از پف های بیش از حد بدتر شود
8. Compensation is available for people who have developed asthma as a direct result of their work.
[ترجمه ترگمان]غرامت برای افرادی که آسم را به عنوان نتیجه مستقیم کار خود توسعه داده اند در دسترس است
[ترجمه گوگل]جبران خسارت برای افراد مبتلا به آسم به عنوان نتیجه مستقیم از کار آنها در دسترس است
9. Her asthma has flared up again.
[ترجمه ترگمان] asthma دوباره شعله ور شده
[ترجمه گوگل]آسم او دوباره گشوده است
10. Stress can bring on an asthma attack.
[ترجمه ترگمان]استرس می تواند باعث حمله به آسم شود
[ترجمه گوگل]استرس می تواند یک حمله آسم ایجاد کند
11. Her son developed asthma when he was two.
[ترجمه ترگمان]پسرش به هنگام دو سالگی مبتلا به آسم شد
[ترجمه گوگل]پسرش پس از دو سال، آسم را توسعه داد
12. People with asthma have difficulty in breathing.
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به آسم در تنفس مشکل دارند
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به آسم در تنفس مشکل دارند
13. He died after suffering a severe asthma attack .
[ترجمه ترگمان]او پس از رنج بردن از یک حمله شدید به آسم درگذشت
[ترجمه گوگل]او پس از یک حمله شدید آسم فوت کرد
14. I'm taking steroids/I'm on steroids for my asthma.
[ترجمه ترگمان]من استروئید مصرف می کنم و به خاطر تنگی نفسم هم مصرف می کنم
[ترجمه گوگل]من مصرف استروئیدها دارم / من برای استروئیدهای من برای آسم هستم
15. He suffers from asthma.
[ترجمه ترگمان]از تنگی نفس رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از آسم رنج می برد