کلمه جو
صفحه اصلی

rudder


معنی : سکان، سکان هواپیما، وسیله هدایت یا خط سیر
معانی دیگر : (کشتی) تیغه ی سکان، (هواپیما - تیغه ی متحرک باله ی عمود در عقب هواپیما که با آن هواپیما را به راست یا چپ می گردانند) سکان هواپیما، چرخانه

انگلیسی به فارسی

(دریانوردی) سکان، سکان هواپیما، وسیله هدایت یا خط سیر


فرمان، سکان، سکان هواپیما، وسیله هدایت یا خط سیر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: rudderless (adj.)
(1) تعریف: a movable vertical blade at the rear end of a ship or airplane, used to control direction.

(2) تعریف: something that similarly controls or guides direction, such as a leader or an ideal.

• movable vertical blade located at the rear of an airplane or ship and used for steering
a rudder is a vertical piece of wood or metal at the back of a boat or plane which is moved to make the boat or plane turn.

دیکشنری تخصصی

[پلیمر] سکان عمودی(در هواپیما و کشتی)

مترادف و متضاد

سکان (اسم)
steerage, helm, rudder

سکان هواپیما (اسم)
rudder

وسیله هدایت یا خط سیر (اسم)
rudder

جملات نمونه

1. ease the rudder (or helm)
(کشتی رانی) سکان را به آرامی کشیدن،سکان را به تدریج چرخاندن

2. akbar held the rudder while the other five rowed rapidly
اکبر سکان را در دست گرفت در حالیکه آن پنج نفر دیگر به سرعت پارو می زدند.

3. An oar often acts as rudder.
[ترجمه ترگمان]پاروب غالبا مانند سکان عمل می کند
[ترجمه گوگل]یورو اغلب به عنوان فرمان عمل می کند

4. Control the destiny of the rudder is the struggle. Not a fantasy, do not give up the opportunity, do not stop on the.
[ترجمه ترگمان]کنترل سرنوشت سکان این مبارزه است نه خیال و خیال، از این فرصت استفاده نکن و دست از این کار بردار
[ترجمه گوگل]کنترل سرنوشت مبارزه است یک فانتزی نیست، فرصت را از دست ندهید، بر روی آن متوقف نشوید

5. Turn the rudder slightly so that we can ease the boat round.
[ترجمه ترگمان]سکان را کمی برگردان تا بتوانیم قایق را راحت کنیم
[ترجمه گوگل]چرخش را کمی بچرخانید تا بتوانیم دور قایق را کم کنیم

6. A sailor uses the rudder to make the ship go in the correct direction.
[ترجمه ترگمان]ملوان از سکان استفاده می کند تا کشتی را به جهت درست هدایت کند
[ترجمه گوگل]ملوان از استوانه استفاده می کند تا کشتی را به جهت صحیح حرکت دهد

7. If the spin stops when the full opposite rudder is applied, the stick must be moved forwards to allow normal flight.
[ترجمه ترگمان]اگر چرخش در زمانی که سکان کاملا مخالف اعمال می شود متوقف شود، چوب باید به جلو حرکت کند تا به پرواز معمولی اجازه دهد
[ترجمه گوگل]اگر چرخش در هنگام اعمال نیروی متقابل کاملا متوقف شود، چوب باید به جلو حرکت کند تا بتواند پرواز معمولی را انجام دهد

8. He applied hard left rudder and left aileron, attempting to pull the aircraft back to the left.
[ترجمه ترگمان]او سکان را به شدت به کار انداخت و aileron را ترک کرد و تلاش کرد تا هواپیما را به سمت چپ بکشد
[ترجمه گوگل]او چرخش چپ به چپ را به سمت چپ برد و ایلئون را ترک کرد، تلاش کرد تا هواپیما را به سمت چپ بکشد

9. The 737 rudder is unusually complicated, with numerous valves and backup systems.
[ترجمه ترگمان]سکان ۷۳۷ به طور غیرمعمول پیچیده است، با شیره ای متعدد و سیستم های پشتیبان
[ترجمه گوگل]سد 737 به طور غیرمعمولی پیچیده است، با دریچه های متعدد و سیستم های پشتیبان

10. The rudder pedals are adjustable on both sides.
[ترجمه ترگمان]پدال های سکان در هر دو طرف قابل تنظیم هستند
[ترجمه گوگل]پدال چرخشی در هر دو طرف قابل تنظیم است

11. After fifteen minutes the rudder was broken off and she was broadside to the weather.
[ترجمه ترگمان]پس از پانزده دقیقه سکان شکسته شد و به هوا بلند شد
[ترجمه گوگل]پس از پانزده دقیقه، سرش قطع شد و او به سمت آب و هوای بسته بود

12. Flight Controls Ailerons, rudder and elevator driven by twin hydraulic servo-actuators, and push-pull rod linkage.
[ترجمه ترگمان]کنترل های پرواز Ailerons، سکان و آسانسور به وسیله دو عملگر hydraulic هیدرولیک، و اتصال میله کشش - کشش
[ترجمه گوگل]کنترل های هواپیما Ailerons، استوانه و آسانسور به وسیله دو موتور هیدرولیکی و پیوند کشش میله ای است

13. The nose wheel is steered conventionally through the rudder pedals from both sides.
[ترجمه ترگمان]چرخ بینی به طور معمول از طریق پدال های سکان هر دو طرف هدایت می شود
[ترجمه گوگل]چرخ دنده از طریق هر دو طرف پدال استوانهای به طور عادی حرکت می کند

14. Ian sculled, Dhani worked the rudder.
[ترجمه ترگمان]ایان sculled \"،\" Dhani \"سکان رو کار کرده\"
[ترجمه گوگل]یان sculled، Dhani استوانه کار می کرد

15. A life without a purpose is a ship without a rudder.
[ترجمه ترگمان]یک زندگی بدون هدف یک کشتی بدون سکان است
[ترجمه گوگل]یک زندگی بدون هدف، یک کشتی بدون استوانه است

پیشنهاد کاربران

rudder ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: سکان
تعریف: وسیله ای برای هدایت و راهبری شناور که عموماً از یک تیغه و میله و لولا تشکیل شده و به پاشنۀ شناور متصل است و در زیر آب قرار دارد


کلمات دیگر: