1. the antidote that was given to sohrab too late
نوشدارو که پس از مرگ سهراب رسید
2. discipline is the antidote for idleness
انضباط چاره ی تنبلی است.
3. Knowledge is the antidote to fear.
[ترجمه ترگمان]آگاهی از آگاهی از ترس است
[ترجمه گوگل]دانش پادزهر برای ترس است
4. Knowledge is the antidote of fear.
[ترجمه ترگمان]آگاهی از antidote است
[ترجمه گوگل]دانش پادزهر ترس است
5. They kept whiskey to antidote themselves against snake bike.
[ترجمه ترگمان]آن ها ویسکی را نگه داشتند تا خود را با دوچرخه مار ضد عفونی کنند
[ترجمه گوگل]آنها ویسکی را برای ضدعفونی کردن در برابر دوچرخه مار نگه داشتند
6. The holiday was a marvellous antidote to the pressures of office work.
[ترجمه ترگمان]تعطیلات به خاطر فشار کاره ای دفتری، یک پادزهر عالی بود
[ترجمه گوگل]تعطیلات یک پادزهر عجیب و غریب به فشار کار دفتر بود
7. I think that stricter punishment is the best antidote for crime.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، مجازات در مجازات، بهترین antidote برای جنایت است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که مجازات های سخت تر بهترین پادزهر برای جرم است
8. Quinine is a natural antidote for this fever.
[ترجمه ترگمان]Quinine یه پادزهر طبیعی برای این تب هست
[ترجمه گوگل]کوینین یک پادزهر طبیعی برای این تب است
9. There is no known antidote to the poison produced by the fish.
[ترجمه ترگمان]هیچ پادزهری برای سم وجود نداره که توسط ماهی ها تولید بشه
[ترجمه گوگل]هیچ پادزومی برای سم تولید شده توسط ماهی وجود ندارد
10. Medication was given to antidote the poison the young girl had swallowed.
[ترجمه ترگمان]دارو به پادزهر داده شده که اون دختر جوان آب دهانش را قورت داده
[ترجمه گوگل]دارو به پادزهر سم که دختر جوان فرو ریخته بود داده شد
11. Regular exercise is the best antidote to tiredness and depression.
[ترجمه ترگمان]ورزش منظم بهترین پادزهر برای افسردگی و افسردگی است
[ترجمه گوگل]ورزش منظم بهترین پادزهر برای خستگی و افسردگی است
12. We do not have an effective antidote to this poison.
[ترجمه ترگمان] ما یه پادزهر موثر برای این سم نداریم
[ترجمه گوگل]ما یک پادزهر موثر برای این سم نیستیم
13. The resort offers the perfect antidote to the pressures of modern life.
[ترجمه ترگمان]این تفریحگاه پادزهری عالی برای فشارهای زندگی مدرن است
[ترجمه گوگل]این مجتمع پادزهر عالی برای فشارهای زندگی مدرن ارائه می دهد
14. The doctor administered an antidote.
[ترجمه ترگمان]دکتر پادزهر رو اجرا کرد
[ترجمه گوگل]دکتر یک پادزهر را تجویز کرد
15. A shot of adrenalin was given as an antidote to the wasp sting.
[ترجمه ترگمان]یه عکس از \"adrenalin\" به عنوان یه پادزهر به نیش زنبور داده شد
[ترجمه گوگل]یک شات از آدرنالین به عنوان یک پادزهر به گوشت گاو داده شد