کلمه جو
صفحه اصلی

aldosterone


(شیمی ـ پزشکی) آلدوسترون (هورمون استروئید به فرمول c21h28o5)

انگلیسی به فارسی

(شیمی ـ پزشکی) آلدوسترون (هورمون استروئید به فرمول C21H28O5)


انگلیسی به انگلیسی

• hormone produced by the adrenal gland

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] آلدوسترون ؛

جملات نمونه

1. However, aldosterone is also regulated by sodium and potassium levels and more importantly by the renin-angiotensin system.
[ترجمه ترگمان]اما، توسط سطوح سدیم و پتاسیم و مهم تر از سیستم رنین - آنژیوتانسین نیز کنترل می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، آلدوسترون نیز با سطوح سدیم و پتاسیم تنظیم می شود و مهم تر از سیستم رنین-آنژیوتانسین است

2. Excessive secretion of aldosterone will increase renal tubular reabsorption of sodium, therefore, decrease the loss of sodium in the urine.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل ترشح بیش از حد aldosterone باعث افزایش مصرف سدیم در ادرار می شود، بنابراین کاهش سدیم در ادرار را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]ترشح بیش از حد آلدوسترون باعث افزایش جذب سدیم کلیه می شود، بنابراین کاهش میزان سدیم در ادرار کاهش می یابد

3. Both aldosterone, a mineralocorticoid, and cortisol, a glucocorticoid, are inadequately secreted in this disorder.
[ترجمه ترگمان]هر دو aldosterone، a و cortisol، که glucocorticoid است، به اندازه کافی در این اختلال مخفی نیستند
[ترجمه گوگل]هر دو آلدوسترون، یک ماده معدنی و کورتیزول، یک گلوکوکورتیکوئید، در این اختلال ناکافی هستند

4. The decreased secretion of aldosterone will affect body electrolyte balance and extracellular fluid volume.
[ترجمه ترگمان]ترشح کاهش یافته of بر تعادل الکترولیت بدن و حجم سیال خارج سلولی تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]کاهش ترشح آلدوسترون بر تعادل الکترولیت بدن و حجم مایع خارج سلولی تأثیر می گذارد

5. Results Production of aldosterone in the kidney perfusate showed no change in adrenalectomized rats, but it was decreased in the kidney perfusate from rats pretreated with ACEI (perindopril).
[ترجمه ترگمان]نتایج تولید of در the کلیه تغییری در موش های صحرایی نشان نداد، اما در the کلیه از موش های pretreated با ACEI (perindopril)کاهش یافت
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از تولید آلدوسترون در شکستگی کلیه هیچ تغییری در رت های آدرنالکتومیزه نشان نداد، اما در کلیه از موش هایی که قبل از تزریق ACEI (پریندوپریل) تجویز شده بودند، کاهش یافت

6. "Escape" of aldosterone may occur in the treatment of heart failure with angiotensin-converting enzyme inhibitor, thus decreasing the effects of angiotensin-converting enzyme inhibitor.
[ترجمه ترگمان]\"فرار\" of ممکن است در درمان نارسایی قلبی با بازدارنده آنزیم بازدارنده و در نتیجه کاهش اثرات بازدارنده آنزیم بازدارنده رخ دهد
[ترجمه گوگل]'فرار' از آلدوسترون ممکن است در درمان نارسایی قلبی با مهارکننده آنزیم تبدیل آنژیوتانسین تبدیل شود، بنابراین کاهش اثر آنژیوتانسین تبدیل آنزیم مهار کننده

7. The principal adrenocortical products are aldosterone, cortisol and dehydroepiandrosterone sulphate.
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی adrenocortical aldosterone، cortisol و dehydroepiandrosterone سولفات هستند
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی آدرنوکورتیک عبارتند از آلدوسترون، کورتیزول و سدیم دی هیدروپی اندروسترون

8. Renin angiotensin aldosterone ( RAA ) system was highly activated, while the blood pressure maintained normal.
[ترجمه ترگمان]سیستم RAA آنژیوتانسین aldosterone به شدت فعال شد در حالی که فشار خون طبیعی بود
[ترجمه گوگل]سیستم رینین آنژیوتانسین آلدوسترون (RAA) بسیار فعال بود، در حالی که فشار خون طبیعی نگه داشته شد

9. Early Aldosterone - Regulated Genes in Cardiomyocytes : Clues to Cardiac Remodeling?
[ترجمه ترگمان]علائم اولیه Aldosterone در Cardiomyocytes: سرنخ از ترمیم قلب؟
[ترجمه گوگل]آلدوسترون زودرس - ژنهای تنظیم شده در Cardiomyocytes: نشانه هایی برای تجدید قلب

10. The renin - angiotensin - aldosterone system plays an important role in regulating the circadian rhythms of blood pressure.
[ترجمه ترگمان]سیستم رنین - آنژیوتانسین - aldosterone نقش مهمی در منظم کردن ریتم شبانه روزی فشار خون بازی می کند
[ترجمه گوگل]سیستم رنین - آنژیوتانسین - آلدوسترون نقش مهمی در تنظیم ریتم های روزانه فشار خون دارد

11. Further workup revealed a high serum aldosterone and a low serum renin, findings consistent with an aldosterone secreting adrenal adenoma (Conn's syndrome).
[ترجمه ترگمان]بررسی بیشتر در بررسی نشان داد که سرم high سرم high و یک تیمار رنین با سرم پایین، همراه با an secreting adenoma adrenal (سندروم Conn)سازگاری دارد
[ترجمه گوگل]یافته های بیشتر نشان می دهد که آلدسترون سرم و رینین سرم کم است، یافته های مربوط به آدنوم آدرنال ترشح کننده آلدوسترون (سندرم کان)

12. The use of aldosterone antagonists for dilated cardiomyopathy improves levels of morbidity and mortality.
[ترجمه ترگمان]استفاده از aldosterone آنتاگونیست های dilated، میزان مرگ و میر و میر را بهبود می بخشد
[ترجمه گوگل]استفاده از آنتاگونیست های آلدوسترون برای کاردیومیوپاتال دیلاتا موجب افزایش میزان مرگ و میر می شود

13. Creatinine clearance was correlated directly with plasma aldosterone and inversely with renin.
[ترجمه ترگمان]پاک سازی creatinine مستقیما با پلاسما aldosterone و با رنین - معکوس هم بسته بود
[ترجمه گوگل]ترخیص کراتینین به طور مستقیم با آلدوسترون پلاسما و برگشت با رنین همبستگی داشت

14. Randomized aldactone evaluation study (RALES) showed that adding aldosterone antagonist in the treatment of heart failure may decrease 30% mortality of all causes.
[ترجمه ترگمان]مطالعه تصادفی ارزیابی تصادفی (RALES)نشان داد که اضافه کردن aldosterone در درمان نارسایی قلبی می تواند مرگ ۳۰ درصد تمام علت ها را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]تحقیقات ارزیابی آلدکتون تصادفی (RALES) نشان داد که اضافه کردن آنتاگونیست آلدوسترون در درمان نارسایی قلبی ممکن است 30٪ مرگ و میر را از همه علل کاهش دهد

15. But the renin - angiotensin - aldosterone system had a very active, mainly hyperactivating, response.
[ترجمه ترگمان]اما سیستم رنین - آنژیوتانسین - aldosterone یک واکنش بسیار فعال، عمدتا hyperactivating، داشت
[ترجمه گوگل]اما سیستم ریدین - آنژیوتانسین - آلدوسترون پاسخ بسیار فعال و عمدتا بیش از حد فعال بود


کلمات دیگر: