کلمه جو
صفحه اصلی

astrocyte


(کالبدشناسی) آستروسیت، سلول ستاره سان (در مغز و نخاع)، ستاره یاخته

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) آستروسیت، سلول ستاره‌سان (در مغز و نخاع)، ستاره یاخته


astrocyte


انگلیسی به انگلیسی

• star-shaped neuroglial cell which provides nutrients and insulation to nerve cells (anatomy)

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] آستروسیت

جملات نمونه

1. One kind of astrocyte and the oligodendrocytes are derived from a common dividing progenitor cell which can differentiate into either cell type.
[ترجمه ترگمان]یک نوع آستروسیت و the از یک سلول مجزا جدا کننده مشتق می شوند که می تواند به هر نوع سلول تقسیم شود
[ترجمه گوگل]یک نوع آستروسیت و الیگودندروسیت ها از یک سلول پیش ساز مشترک تقسیم می شود که می تواند به هر نوع سلول متمایز شود

2. Conclusion An immortalized rat astrocyte strain expressing enkephalin regulated by Dox has been established, which may provide a new tool for regulatable gene therapy for chronic pain in the future.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: یک آستروسیت های جاودان فنا ناپذیری که توسط dox کنترل می شود، ایجاد شده است، که ممکن است یک ابزار جدید برای درمان ژن regulatable برای درده ای مزمن در آینده فراهم کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: در این مطالعه، کشف سلولهای آستروسیت موش صحرایی که بیان کننده انکافالین تنظیم شده توسط Dox است، می تواند ابزار جدیدی برای ژن درمانی قابل تنظیم برای درد مزمن در آینده ایجاد کند

3. Objective To investigate the effects of maltol on astrocyte proliferation in hippocampus after focal cerebral ischemia reperfusion in rats.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد اثرات maltol بر تکثیر آستروسیت ها در هیپوکامپ پس از کم خونی موضعی در موش های خانگی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات مالتول بر تکثیر آستروسیت در هیپوکامپ پس از رپرفیوژن ایسکمی کانونی در موش صحرایی

4. AQP found in astrocyte foot processes, glia limitans and ependyma, facilitates water movement into and out of the brain, accelerates astrocyte migration and alters neuronal activity.
[ترجمه ترگمان]AQP یافت شده در فرآیندهای پایش آستروسیت، glia limitans و ependyma، حرکت آب را به داخل و خارج از مغز تسهیل می کند، مهاجرت آستروسیت را تسریع می کند و فعالیت نورونی را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]AQP در فرآیندهای پای پا آستروسیت، گلایان محدود و اپندیم، روند حرکت آب را به داخل مغز و خارج از مغز تسهیل می کند، مهاجرت آستروسیت را تسریع می کند و فعالیت های عصبی را تغییر می دهد

5. The astrocyte is the important gliocyte, having supportive and protective functions to neurons in the brain.
[ترجمه ترگمان]آستروسیت مهم ترین gliocyte است که وظایف حمایتی و حفاظتی را به نورون ها در مغز دارد
[ترجمه گوگل]استروسیت گلایسیت مهم است، که دارای عملکرد حمایتی و محافظتی به نورون مغز است

6. Objective To study the role and meaning of astrocyte in epilepsykindled by electrical amygdala.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه نقش و معنی آستروسیت در epilepsykindled توسط بادامه برق
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه نقش و معنی آستروسیت در بیماران مبتلا به صرع، توسط آمیگدال الکتریکی

7. Oligodendrocytes appear at about the time of birth and the astrocyte a week later.
[ترجمه ترگمان]oligodendrocytes در زمان تولد و آستروسیت، یک هفته بعد، ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]Oligodendrocytes در حدود زمان تولد و astrocyte در یک هفته ظاهر می شود

8. Mature neural cells after differentiation could express specific antigens of neuron, astrocyte and oligodendrocyte.
[ترجمه ترگمان]سلول های عصبی بالغ بعد از تمایز می تواند آنتی ژن خاص نورون، آستروسیت و oligodendrocyte را بیان کند
[ترجمه گوگل]سلول های عصبی بالغ بعد از تمایز می توانند آنتی ژن های خاصی از نورون، آستروسیت و الیگوندندروس را بیان کنند

9. After coculture with T cells 3 25 % - 75 % astrocyte CPE was diminished, and - 75 % cytomegalovirus DNA load was reduced.
[ترجمه ترگمان]پس از کشت مشترک با سلول های T، ۳ درصد - ۷۵ درصد آستروسیت CPE کاهش یافت و ۷۵ درصد از بار دی ان ای کاهش یافت
[ترجمه گوگل]بعد از کشت با سلول های T 3، 25 تا 75 درصد آستروسیت CPE کاهش یافت و 75 درصد بار DNA DNA سیتومگالوویروس کاهش یافت

10. Aim To clone the muscarinic receptors M M3 and M5 sequences of astrocyte cells, and compare the gene and protein sequences with those of neurons.
[ترجمه ترگمان]هدف برای شبیه سازی این گیرنده های muscarinic، توالی هسته های آستروسیت و M۵ در آستروسیت ها، و مقایسه توالی های پروتیینی و پروتیینی با نورون ها
[ترجمه گوگل]هدف: برای رسیدن به گیرنده های مزانشیمی M M3 و M5 از سلول های آستروسیت، و مقایسه ژن ها و پروتئین ها با سلول های عصبی

11. S100B is a class of acid calcium-binding protein. It mainly exists in neuroglial cells in the central nervous system, and it is one of the signs of astrocyte activation.
[ترجمه ترگمان]S۱۰۰B یک گروه از پروتیین متصل به کلسیم است عمدتا در سلول های neuroglial در سیستم عصبی مرکزی وجود دارد، و یکی از نشانه های فعال شدن آستروسیت هاست
[ترجمه گوگل]S100B یک کلاس پروتئین اتصال دهنده کلسیم اسید است این عمدتا در سلولهای نورولوژیکی در سیستم عصبی مرکزی وجود دارد و یکی از نشانه های فعال شدن استروسیت است

12. With the further study, some non-monoamine-based mechanisms have been found, especially in the field of astrocyte disturbance, which plays a key role in the progress of morbility.
[ترجمه ترگمان]با مطالعه بیشتر، برخی از مکانیزم های غیر monoamine، به ویژه در زمینه اختلال آستروسیت، پیدا شدند که نقش کلیدی در پیشرفت of ایفا می کند
[ترجمه گوگل]با مطالعه بیشتر، برخی از مکانیسم های مبتنی بر غیر مونوآمین، به ویژه در زمینه اختلال استروسیت یافت شده است که نقش مهمی در پیشرفت زاد و ولد دارد

13. The information from the active neuron is thus encoded as a calcium signal in the astrocyte.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اطلاعات نورون فعال به عنوان یک سیگنال کلسیم در آستروسیت، کدگذاری می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین اطلاعات از نورون فعال به عنوان یک سیگنال کلسیم در astrocyte رمزگذاری می شود

14. It is important to understand the mechanism of activated astrocyte in neurocyte injure after cerebral ischemia for the treatment of cerebral ischemia.
[ترجمه ترگمان]مهم است که مکانیسم آستروسیت فعال شده در neurocyte را بعد از ایسکمی مغزی برای درمان کم خونی موضعی، بشناسید
[ترجمه گوگل]مهم است که مکانیزم آستروسیت فعال در آسیب دیدگی عصبی را پس از ایسکمی مغزی برای درمان ایسکمی مغزی درک کنیم

پیشنهاد کاربران

astrocyte ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: اختریاخته
تعریف: یاخته ای پی بانی و ستاره شکل که تغذیه و حفاظت یاخته های عصبی را بر عهده دارد


کلمات دیگر: