کلمه جو
صفحه اصلی

mutagen


(هر ماده ای مانند گاز خردل یا اشعه ی ایکس که امکان جهش را بیشتر می کند) جهش زا

انگلیسی به فارسی

(هر مادهای مانند گاز خردل یا اشعه‌ی ایکس که امکان جهش را بیشتر می‌کند ) جهش زا


موتاژن


انگلیسی به انگلیسی

• substance which causes mutation

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] جهش زا

جملات نمونه

1. If mutagens like cosmic rays are present then all normal mutation rates are boosted.
[ترجمه ترگمان]اگر mutagens مانند اشعه های کیهانی وجود داشته باشد، همه جهش طبیعی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]اگر موتاژن هایی مانند اشعه کیهانی وجود داشته باشد، تمام نرخ های جهش طبیعی طبیعی افزایش می یابد

2. However, BIS was to take bleomycin as a mutagen to reflect the sensibility of lymphocyte to the mutagen.
[ترجمه ترگمان]با این حال، BIS قرار بود bleomycin را به عنوان یک mutagen برای بازتاب حساسیت of به the انتخاب کند
[ترجمه گوگل]با این حال، BIS باید بلومویسین را به عنوان یک جهش برای نشان دادن حساسیت لنفوسیت به موتاژن مورد استفاده قرار دهد

3. Methods: To mutate breeding for strain by chemical mutagen. Its producing resistant ability and propagating stability of strain obtained by screening was observed by shaking flask test.
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای تبدیل breeding به نژاد از طریق مواد شیمیایی mutagen شیمیایی توانایی مقاوم در برابر تولید و انتشار پایداری کرنش به دست آمده از غربالگری به وسیله آزمایش فلاسک، مشاهده شد
[ترجمه گوگل]روش ها: برای اصلاح نژاد برای کشف با جهش های شیمیایی توانایی مقاومتی تولیدی و پایداری تحرک کششی حاصل از غربالگری با تکان دادن تست فلاسک مشاهده شد

4. The pre-ozonation can strengthen the removing effect of mutagen in the subsequent craft.
[ترجمه ترگمان]پیش - ozonation می تواند اثرات حذف of را در صنعت بعدی تقویت کند
[ترجمه گوگل]پیش سازش می تواند اثر حذف موتاژن را در صنایع بعدی تقویت کند

5. Insertional mutagenesis is a method for identifying genes by using the integration of DNA as the mutagen, thereby facilitating the cloning of the mutated gene.
[ترجمه ترگمان]Insertional mutagenesis روشی برای شناسایی ژن ها با استفاده از ادغام DNA به عنوان the است در نتیجه شبیه سازی ژن mutated را تسهیل می کند
[ترجمه گوگل]جهش درونی یک روش برای شناسایی ژن ها با استفاده از ادغام DNA به عنوان جهش ژن است، در نتیجه، تسهیل کلونینگ ژن mutated

6. Ion implantation as a new mutagen caused high mutation rate and wide mutational spectrum with low damage, and it was also mutated in the direction.
[ترجمه ترگمان]کاشت یونی به عنوان یک mutagen جدید باعث ایجاد نرخ جهش بالا و طیف گسترده mutational با آسیب پایین شد و همچنین در جهت تغییر یافته شد
[ترجمه گوگل]کاشت یون به عنوان یک جهش جدید موجب جهش بالا و طیف جهش گسترده با آسیب کم شد و همچنین در جهت آن جهش یافت

7. A mutagen is very often used to accelerate this process.
[ترجمه ترگمان]A اغلب برای تسریع این فرآیند به کار می رود
[ترجمه گوگل]موتاژن اغلب برای سرعت بخشیدن به این روند استفاده می شود

8. The mutagen precursors in shrimp sauce were extracted with isopropyl alcohol and acetone. Crude extracts No. 5 and No. 6 had obtained.
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه mutagen در سس میگو با ایزوپروپیل الکل و استون استخراج شدند خام عصاره های خام شماره ۵ و شماره ۶ را به دست آورده بودند
[ترجمه گوگل]پیش سازهای موتاژن در سس میگو با ایزوپروپیل الکل و استون استخراج شد عصاره های خالص شماره 5 و شماره 6 به دست آمده است

9. The structure and nature of mutagen in the water can be changed by microbiological during the pre-treatment.
[ترجمه ترگمان]ساختار و ماهیت of در آب را می توان در طول درمان از طریق میکرو تغییر داد
[ترجمه گوگل]ساختار و طبیعت موتاژن در آب می تواند در طی پیش درمان با میکروبیولوژی تغییر کند

10. This is a worthwhile approach, though one should bear in mind that different mutagens give qualitatively different kinds of mutation.
[ترجمه ترگمان]این یک رویکرد ارزشمند است، با این حال باید به خاطر داشته باشیم که mutagens مختلف به لحاظ کیفی انواع متفاوتی از جهش را ارایه می دهند
[ترجمه گوگل]این یک رویکرد ارزشمند است، هرچند باید در نظر داشت که جهش های مختلف جهش های کیفی مختلفی دارند

11. If this shows a lethal mutation it is classified as a presumed mammalian mutagen.
[ترجمه ترگمان]اگر این یک جهش کشنده را نشان دهد، به عنوان a پستاندار در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]اگر این نشان دهنده یک جهش کشنده باشد، آن را به عنوان یک جهش ژنتیکی پستاندار طبقه بندی می شود

12. The committee recommends a two-tier system of tests for identifying mutagens.
[ترجمه ترگمان]این کمیته یک سیستم دو ردیفی از آزمایش ها را برای شناسایی mutagens پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]این کمیته یک سیستم دو مرحله ای از آزمایشات برای شناسایی موتاژن ها را توصیه می کند

13. The result of mice experiment indicated that VC may be a mutagen, and may be toxic in reproduction and memory.
[ترجمه ترگمان]نتیجه آزمایش موش ها نشان داد که VC ممکن است a باشد، و ممکن است در تولید مثل و حافظه سمی باشد
[ترجمه گوگل]نتیجه آزمایش موش نشان داد که VC ممکن است یک جهش زا باشد و در بازتولید و حافظه نیز سمی باشد

14. Purpose:To study the metabolic role of primary tissue cells in detecting indirect mutagen .
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه نقش متابولیک سلول های بنیادی در تشخیص mutagen غیر مستقیم
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه نقش متابولیک سلول های بافت اولیه در تشخیص جهش غیر مستقیم

پیشنهاد کاربران

mutagen ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: جهش‏زا 1
تعریف: عامل ایجاد جهش


کلمات دیگر: