1. surgical instruments
ابزار جراحی
2. surgical intervention
به کارگیری جراحی
3. surgical mask
چهره پوش جراحی
4. surgical procedure
روال عمل جراحی
5. a surgical air strike
تک هوایی دقیق و روی هدف
6. sterilized surgical instruments
ابزار جراحی گندزدایی شده
7. the surgical wing of a hospital
بخش جراحی بیمارستان
8. a needle for surgical sutures
سوزن بخیه زنی در جراحی
9. clean the infected surgical instruments with disinfectant
ابزار آلوده ی جراحی را با ماده ی گندزدا پاک کن.
10. in this factory they fabricate surgical instruments
در این کارخانه ابزار جراحی می سازند.
11. a first-year medical student is not qualified to perform a surgical operation
دانشجوی سال اول پزشکی صلاحیت انجام عمل جراحی را ندارد.
12. It's a routine/standard surgical procedure.
[ترجمه ترگمان]یک روش جراحی معمولی \/ معمولی است
[ترجمه گوگل]این روش معمول / جراحی استاندارد است
13. He performs the surgical operations at the Red Cross Hospital.
[ترجمه ترگمان]او عملیات جراحی را در بیمارستان صلیب سرخ انجام داد
[ترجمه گوگل]او عملیات جراحی در بیمارستان قرمز صلیب انجام می دهد
14. All surgical instruments must be sterilized before use.
[ترجمه ترگمان]تمام ابزار جراحی باید قبل از استفاده استریل شوند
[ترجمه گوگل]تمام وسایل جراحی قبل از استفاده باید استریل شوند
15. The doses used for surgical anesthesia vary between 2 and 10mg/kg.
[ترجمه ترگمان]دوزهای مورد استفاده برای anesthesia جراحی، بین ۲ تا ۱۰ میلی گرم در kg متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]دوزهای مورد استفاده برای بیهوشی جراحی بین 2 تا 10mg / kg متغیر هستند
16. Surgical techniques are constantly being refined.
[ترجمه ترگمان]روش های جراحی به طور مداوم اصلاح می شوند
[ترجمه گوگل]تکنیک های جراحی به طور مداوم تصفیه می شود
17. This surgical procedure has a high probability of success.
[ترجمه ترگمان]این عمل جراحی احتمال زیاد موفقیت را دارد
[ترجمه گوگل]این روش جراحی دارای احتمال زیاد موفقیت است