کلمه جو
صفحه اصلی

atrophic


معنی : لاغر، مربوط به کم شدن قوهء نامیه
معانی دیگر : لاغر، مربوط به کم شدن قوه ء نامیه

انگلیسی به فارسی

لاغر، مربوط به کم شدن قوه‌ی نامیه


آتروفیک، لاغر، مربوط به کم شدن قوهء نامیه


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to atrophy

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] آتروفیک

مترادف و متضاد

لاغر (صفت)
slight, gaunt, harsh, delicate, wizen, lean, weak, angular, skinny, thin, slim, emaciated, atrophic, spare, meager, exiguous, twiggy, gracile, scrannel, slink, lenten, scraggy, slab-sided, slimpsy, slimsy, unmelodious

مربوط به کم شدن قوهء نامیه (صفت)
atrophic

جملات نمونه

1. A gastroscopy two months later showed an extensive atrophic gastritis.
[ترجمه ترگمان]دو ماه بعد، gastroscopy atrophic وسیعی را نشان داد
[ترجمه گوگل]گاستروسکوپی دو ماه بعد یک گاستریت آتروفیک گسترده را نشان داد

2. Chronic atrophic gastritis and chronic active gastritis were graded as mild, moderate and severe.
[ترجمه ترگمان]atrophic مزمن gastritis و gastritis فعال مزمن به عنوان ملایم، متوسط و شدید درجه بندی شده اند
[ترجمه گوگل]گاستریت آتروفی مزمن و گاستریت مزمن فعال به عنوان خفیف، متوسط ​​و شدید درجه بندی می شوند

3. Histological examination confirmed a severe chronic atrophic gastritis.
[ترجمه ترگمان]بررسی Histological یک gastritis مزمن atrophic مزمن را تایید کرد
[ترجمه گوگل]معاینه بافت شناسی یک گاستریت استروئیدی شدید مزمن را تایید کرد

4. Phosphatidylglycerol was detectable in patients with chronic atrophic gastritis, but not in controls or in patients with duodenal ulcer.
[ترجمه ترگمان]Phosphatidylglycerol در بیمارانی با atrophic مزمن atrophic یافت شد، اما نه در کنترل و یا در بیماران با ulcer duodenal
[ترجمه گوگل]فسفاتیدیل گلیسرول در بیماران مبتلا به گاستریت آتروفی مزمن، اما در کنترل یا در بیماران مبتلا به زخم دوازدهه، قابل تشخیص نیست

5. The wine inside atrophic and earlier visible mucous membrane is meshy and fine hemal, serious person the blue of visible mucous membrane is dendritic relatively vena cava.
[ترجمه ترگمان]شرابی که در داخل atrophic و غشا مخاطی اولیه دیده می شود، meshy و hemal ظریف است که به عنوان فردی جدی به عنوان آبی از غشا مخاطی به شمار می آید: ورید اجوف پایینی دارد
[ترجمه گوگل]شراب در داخل غشاء مخاطی غده تیروئید و زودرس قابل مشاهده است و بافت همجنس باز، فرد جدی است که آبی از غشای مخاطی قابل مشاهده است و نسبتا وینا کوا دندریتیک است

6. Methods 4patients with atrophic glossitis were randomly divided into treatment group and control group.
[ترجمه ترگمان]روش های ۴ بیمار با atrophic glossitis به طور تصادفی به گروه درمان و گروه کنترل تقسیم شدند
[ترجمه گوگل]روشهای 4 بیمار مبتلا به گلوتاتا آتروفیک به صورت تصادفی به گروه درمان و گروه شاهد تقسیم شدند

7. Few atrophic acinar cells was observed in control group.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از سلول های atrophic در گروه کنترل مشاهده شد
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از سلولهای آدیدار Atrophic در گروه کنترل مشاهده شد

8. Conclusion:Purariae isoflavone have effects on treating the atrophic nasal mucosas and recovering E 2 level in ovariectomized rats.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: Purariae isoflavone اثرات مثبتی بر درمان mucosas بینی و بهبود سطح E در موش های صحرایی دارند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ایزوفلاون Purariae در درمان موکوس های آتروفیک بینی و بهبود سطح E 2 در موش های صحرایی تخمدان تأثیر دارد

9. Methods:Chronic atrophic gastritis and precancerous lesions in rats were induced with N methyl N nitro N nitrosoguanidine(MNNG).
[ترجمه ترگمان]روش ها: آسیب های مزمن atrophic و ضایعات precancerous در موش های صحرایی با گروه متیل N N (MNNG)القا شدند
[ترجمه گوگل]روشها: گاستریت آتروفیک مزمن و ضایعات پیش سرطانی در موش صحرایی با N متیل نیترو نیوتوسوزوگانیدین (MNNG) القا شد

10. Objective To study the treatment of atrophic cholecystitis with stones in the neck of cholecyst.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه درمان of cholecystitis با سنگ در گردن of
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه درمان کولسیستیت آتروفیک با سنگ در گردن کولسیست

11. Chronic alcoholic patients may have normal, enhanced, or diminished acid secretory capacity; hypochlorhydria being associated histologically with atrophic gastritis.
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که به الکل مزمن تبدیل می شوند ممکن است دارای ظرفیتی نرمال، افزایش یا کاهش ظرفیتی بودن اسید باشند؛ hypochlorhydria با histologically gastritis ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به الکل مزمن ممکن است دارای ظرفیت اسیدی نرمال، افزایش یا کاهش اسید باشد هیپوکلرو هیدرا با بافت شناسی همراه با گاستریت آتروفیک مرتبط است

12. Their results indicated that ulcers were more proximal when atrophic gastritis was more severe.
[ترجمه ترگمان]نتایج آن ها نشان داد که هنگامی که atrophic gastritis جدی تر شد، زخم ها proximal بودند
[ترجمه گوگل]نتایج آنها نشان داد که زخم بیشتر در معرض گاستریت آتروفیک شدیدتر بود

13. Histological examination of these areas at this time confirmed a chronic gastritis and atrophic gastric mucosa.
[ترجمه ترگمان]بررسی Histological این مناطق در این زمان یک gastritis مزمن و atrophic gastric مخاط را تایید کرد
[ترجمه گوگل]معاینه بافت شناسی این مناطق در این زمان گاستریت مزمن و مخاط مخاطی آتروفی را تایید کرد

14. The signs of inflammation had vanished. Histological examination confirmed a severe chronic atrophic gastritis.
[ترجمه ترگمان]علائم التهاب از بین رفته بود بررسی Histological یک gastritis مزمن atrophic مزمن را تایید کرد
[ترجمه گوگل]نشانه های التهاب از بین رفته است معاینه بافت شناسی یک گاستریت استروئیدی شدید مزمن را تایید کرد

15. Chronic superficial gastritis was seen in 12 patients and atrophic gastritis in two.
[ترجمه ترگمان]gastritis سطحی مزمن در ۱۲ بیمار و atrophic gastritis در دو منطقه دیده شد
[ترجمه گوگل]گاستریت مزمن سطحی در 12 بیمار و گاستریت آتروفی در دو مورد دیده می شود

پیشنهاد کاربران

atrophic ، آتروفیک معنی تحلیل رفتگی
مثال
atrophic spleen تحلیل رفتگی طحال



کلمات دیگر: