کلمه جو
صفحه اصلی

rinsing


(معمولا جمع)، آبگونه (که با آن چیزی را آبشور می کنند)، مایع شستشو، شویه، محلول، آبمایه، رجوع شود به: dregs

انگلیسی به فارسی

(به‌طور معمول جمع) آبگونه (که با آن چیزی را آبشور می‌کنند)، مایع شستشو، شویه، محلول، آبمایه


(به‌طور معمول جمع) رجوع شود به: dregs


(به‌طور معمول جمع) آبشویی، آبکشی، وضو


شستشو، با آب پاک کردن، با آب شستن


دیکشنری تخصصی

[پلیمر] شستشو

جملات نمونه

1. He showered quickly, rinsing away the dirt of the journey.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت باران گرفت و کثیفی سفر را پاک کرد
[ترجمه گوگل]او به سرعت بیدار شد و در حقیقت از دستش خارج شد

2. Leave for half an hour before rinsing with tepid water. Spread on slices of cooling cucumber or cold bags.
[ترجمه ترگمان]قبل از شستشو با آب ولرم، نیم ساعت وقت بگذارید تکه های خیار سرد شده و یا کیسه های یخ را پخش کنید
[ترجمه گوگل]بگذارید نیم ساعت قبل از شستشو با آب گرم شسته شود بر روی تکه های خیار خنک و یا کیسه های سرد گسترش یافته است

3. Rinsing her hands with cold water, she splashed some on her face.
[ترجمه ترگمان]دست هایش را با آب سرد پوشاند و چند قطره به صورتش پاشید
[ترجمه گوگل]دست ها را با آب سرد شستشو داد، بعضی ها را روی صورتش پاشید

4. Keith stood by the sink, rinsing the dishes.
[ترجمه ترگمان]کیث کنار ظرف شویی ایستاده بود و بشقاب ها را پاک می کرد
[ترجمه گوگل]کیت با غرق ایستاد و ظرف ها را شستشو داد

5. Finish the cleaning process by rinsing with a solution of sodium bicarbonate, the most popular fridge cleaner.
[ترجمه ترگمان]فرآیند تمیز کردن را با شستشو با محلول سدیم بیکربنات، most یخچال تمام کنید
[ترجمه گوگل]فرآیند تمیز کردن را با شستشو با محلول بی کربنات سدیم، تمیز کننده یخچال و فریزر بیشتر، پایان دهید

6. After rinsing her face and hands under the cold running water, she dried them on a couple of paper towels.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که صورتش و دست هایش را زیر آب سرد جاری کرد، آن ها را روی یکی از حوله های کاغذی خشک کرد
[ترجمه گوگل]پس از شستن صورت و دستان خود را در زیر آب سرد سرد، او را بر روی چند حوله کاغذی خشک

7. Despite their name, pressure jet cleaners are more rinsing machines than cleaners as preparatory work usually has to be carried out.
[ترجمه ترگمان]با وجود نام آن ها، cleaners های جت فشار بیشتری نسبت به cleaners دارند تا تمیز کردن کار مقدماتی، معمولا باید انجام شود
[ترجمه گوگل]با وجود نام خود، پاک کننده های فشار جت ماشین های شستشوی بیشتر از پاک کننده ها هستند، زیرا کار آماده سازی معمولا انجام می شود

8. Leave for half an hour before rinsing with tepid water.
[ترجمه ترگمان]قبل از شستشو با آب ولرم، نیم ساعت وقت بگذارید
[ترجمه گوگل]بگذارید نیم ساعت قبل از شستشو با آب گرم شسته شود

9. Pressureless discharge of rinsing water to water drain.
[ترجمه ترگمان]تخلیه آب شستشو آب را به فاضلاب تخلیه می کند
[ترجمه گوگل]تخلیه فشار بدون شستشوی آب برای تخلیه آب

10. Can also be used as a colander for rinsing vegetables, spaghetti and noodles.
[ترجمه ترگمان]همچنین می تواند به عنوان a برای پاک کردن سبزیجات، اسپاگتی و نودل به کار رود
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند به عنوان یک حلال برای شستشو سبزیجات، اسپاگتی و رشته فرنگی استفاده شود

11. This unit is also capable of rinsing out the marked number and descaling automatically.
[ترجمه ترگمان]این واحد همچنین قادر به تمیز کردن عدد علامت گذاری شده و descaling به طور خودکار است
[ترجمه گوگل]این واحد همچنین قادر به پاک کردن شماره مشخص شده و پاک کردن خلاء به صورت خودکار است

12. Built - in booster heater, rinsing pump delivers constant water pressure and water temperature.
[ترجمه ترگمان]آب تمیز شده - در گرم کن، فشار آب ثابت و دمای آب را تحویل می دهد
[ترجمه گوگل]آبگرمکن بوستر ساخته شده، پمپ شستشو فشار آب ثابت و دمای آب را فراهم می کند

13. Modification of rinsing techniques by installing cascading or counter - current rinse systems increases the contaminant concentration.
[ترجمه ترگمان]اصلاح تکنیک های شستشو با نصب cascading یا سیستم های آب با آب جاری غلظت آلاینده را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]اصلاح تکنیک های شستشو با نصب سیستم های شستشوی آبشار یا آب مقطر باعث افزایش غلظت آلاینده ها می شود

14. These patents also teach the necessity for rinsing off the acid cleaner.
[ترجمه ترگمان]این patents همچنین ضرورت پاک کردن پاک کننده اسیدی را نیز می آموزند
[ترجمه گوگل]این اختراعات همچنین ضرورت پاک کردن پاک کننده اسید را آموزش می دهد

15. The utility model discloses a foldable wiper for rinsing floor, belonging to a cleaning tool for the daily service.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی برای تمیز کردن کف زمین، متعلق به یک ابزار تمیز کننده برای خدمات روزانه است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار، یک برف پاک کن قابل شستشو برای کف شستشو را تشریح می کند که متعلق به ابزار تمیز کردن برای سرویس روزانه است

پیشنهاد کاربران

شستشو

شستن


کلمات دیگر: