کلمه جو
صفحه اصلی

asexual


معنی : فاقد خاصیت جنسی، غیر جنسی، بدون عمل جنسی
معانی دیگر : (گیاه شناسی - جانورشناسی) وابسته به لقاح غیر جنسی، ناگایشی، ناوابسته به مرد یا زن (مذکر یا مونث)، وابسته به هر دو جنس، فاقد قدرت جنسی یا اندام جنسی، عقیم، سترون، سرد سرشت، خنثی رویشی

انگلیسی به فارسی

فاقد خاصیت جنسی، غیرجنسی، بدون عمل جنسی


غیرمعمول، فاقد خاصیت جنسی، غیر جنسی، بدون عمل جنسی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: asexually (adv.), asexuality (n.)
(1) تعریف: having no sex or sex organs; sexless.

(2) تعریف: produced without sexual processes.

• nonsexual organism, organism which does not sexually reproduce
nonsexual
something that is asexual has no sex or involves no sexual activity.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] فقدان جنسیت، نه نر نه ماده بودن.

مترادف و متضاد

فاقد خاصیت جنسی (صفت)
asexual

غیر جنسی (صفت)
asexual

بدون عمل جنسی (صفت)
asexual

جملات نمونه

1. asexual clothing
لباس مردانه - زنانه

2. asexual reproduction
تولید مثل غیرجنسی

3. a juvenile period that is essentially asexual
دوران جوانی که اصولا غیر جنسی است.

4. I must say I've always found him rather asexual.
[ترجمه ترگمان]باید بگویم که من همیشه او را کمی غیر جنسی پیدا کرده ام
[ترجمه گوگل]من باید بگویم من همیشه او را به جای یکسان بودن

5. Their relationship was totally asexual.
[ترجمه ترگمان] رابطه شون کاملا غیر جنسی بود
[ترجمه گوگل]رابطه آنها کاملا غیرمعمول بود

6. We can not, then, say that asexual reproduction is cloning.
[ترجمه ترگمان]پس نمی توانیم بگوییم که تولید مثل جنسی، شبیه سازی است
[ترجمه گوگل]ما نمیتوانیم بگوییم که تکثیر غیرعادی شبیه است

7. She wore a dove-grey Jaeger frock, discreet and asexual, but off an expensive peg.
[ترجمه ترگمان]لباس خاکستری رنگی پوشیده بود، frock و غیر جنسی و غیر جنسی بود، اما از یک میخ گران بها دور شده بود
[ترجمه گوگل]او با یک جگر قهوهای مایل به زرد خاکستری، سفت و محکم و غیره پوشانده بود، اما یک گرگ گرانقیمت داشت

8. Moreover, with strictly asexual reproduction, mutations will inevitably accumulate.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، با تولید مثل غیر جنسی، جهش های به طور اجتناب ناپذیری انباشته خواهند شد
[ترجمه گوگل]افزون بر این، با تولید مثلثی غیرمعمول، جهشها به ناچار تجمع خواهند یافت

9. Some bacterial populations are asexual: no means of exchanging genetic material exists.
[ترجمه ترگمان]برخی از جمعیت های میکروبی غیر جنسی هستند: هیچ وسیله ای برای تبادل مواد ژنتیکی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]برخی از جمعیت های باکتریایی غیرمعمول هستند: هیچ وسیله ای برای تبادل مواد ژنتیکی وجود ندارد

10. Fat women are defined as undesirable, asexual, maternal, sexually desperate, rampant or repressed.
[ترجمه ترگمان]زنان چربی به عنوان غیر جنسی، غیر جنسی، مادرانه، desperate، شایع یا سرکوب شده تعریف می شوند
[ترجمه گوگل]زنان چربی به عنوان نامطلوب، غیرمعمول، مادر، ناسازگار، شایع و سرکوب شده تعریف می شوند

11. Asexual species tend to be small and live at high latitudes and high altitudes, in fresh water or disturbed ground.
[ترجمه ترگمان]گونه های Asexual کوچک هستند و در عرض های بالاتر و ارتفاعات بالا، در آب شیرین و یا زمین آشفته زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]گونه های یکسان گونه کوچک هستند و در عرض های بالا و ارتفاع بالا، در آب شیرین و یا زمین های مختلط زندگی می کنند

12. Reproduction can also be accomplished by asexual subdivision of polyps, each polyp dividing to form two.
[ترجمه ترگمان]تولید مثل می توانند با تقسیم غیر جنسی of، هر پلیپ که به شکل ۲ تقسیم می شوند، انجام شوند
[ترجمه گوگل]تولید مثل نیز می تواند توسط تقسیم غضروف پولیپ انجام شود، هر پولیپ تقسیم به شکل دو

13. The same pattern of asexual reproduction occurs in water fleas, aphids and even a few lizards.
[ترجمه ترگمان]الگوی مشابه تکثیر غیر جنسی در کک ها، شته ها و حتی چند مارمولک رخ می دهد
[ترجمه گوگل]الگوی تولید مثل یکسان در کک های آب، شته ها و حتی چند مارمولک وجود دارد

14. Alpine flowers are often among the most asexual of flowers.
[ترجمه ترگمان]گله ای آلپاین هم اغلب در میان the گل هستند
[ترجمه گوگل]گل های آلپ اغلب در میان بی رنگ ترین گل ها هستند

15. Thus, grass grows asexual runners to propagate locally but commits its sexually produced seeds to the wind to travel farther.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، علف runners غیر جنسی رشد می کند تا به طور محلی تکثیر شود، اما برای ادامه سفر، بذرهای تولید جنسی خود را به باد تولید می کند
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب، علف گرده به عنوان دونده های غیر عادی رشد می کند و به صورت محلی تولید می کند، اما دانه های تولید شده از نظر جنسی را به باد می برد تا به دورتر برود

asexual reproduction

تولید مثل غیرجنسی


asexual clothing

لباس مردانه - زنانه


پیشنهاد کاربران

بی جنس گرا

ناجنس گرا ، جنس ناگرا

هیچ جنس گرا ( ایرانی )

بدون گرایش جنسی

این واژه تنها در زیست شناسی کاربرد دارد.
آدمی و حیوان تنها به علت مشکلات فیزیولوژیکی یا اختلالات روانی ممکن است میل به جنس مخالف را از دست بدهند.
لطفن دست از ترجمه ی نادرست بردارید.

بیجنسگرا یا هیچ جنسگرا یا آمیزش ناخواه ـ کسی که کشش جنسی را تجربه نمی کند و می توانند ایرومانتیک ـ

بیجنسگرا یا هیچ جنسگرا یا آمیزش ناخواه، کسی که کشش جنسی را تجربه نمی کند و می تواند از نظر عاطفی ایرومانتیک، هترورومانتیک، هومورمانتیک، بای رومانتیک و . . . باشد. Il Duce عزیز تبریک می گم چون شما یک ایسفوبیک هستید!!

asexual ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: جنس ناگرا
تعریف: فردی که ازنظر جنسی رغبتی به مردان یا زنان یا محرک های جنسی ندارد و اصولاً فاقد رغبت و میل جنسی است


کلمات دیگر: