کلمه جو
صفحه اصلی

thrombosis


(لخته شدگی خون در قلب یا رگ ها) لختاکی، ترمبوز

انگلیسی به فارسی

(لخته شدگی خون در قلب یا رگها) لختاکی، ترمبوز


ترومبوز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: thrombotic (adj.)
• : تعریف: an abnormal clotting of blood in the circulatory system.

• formation of a blood clot via a coagulation of the blood in the heart or a blood vessel
a thrombosis is the formation of a blood clot in a person's heart or in one of their blood vessels, which can cause death; a medical term.

دیکشنری تخصصی

[پلیمر] انعقاد

جملات نمونه

1. He could have died after developing deep vein thrombosis during a flight to Sydney.
[ترجمه ترگمان]او می توانست بعد از این که در حین پرواز با سیدنی به سیدنی می رفت، مرده باشد
[ترجمه گوگل]او می توانست پس از ترومبوز ورید عمقی در طی پرواز به سیدنی، فوت کند

2. We report on a case of thrombosis of a splenic artery pseudoaneurysm complicating chronic pancreatitis.
[ترجمه ترگمان]ما در مورد وضعیت of یک شریان splenic گزارش می دهیم که pancreatitis مزمن را پیچیده تر می کند
[ترجمه گوگل]ما در یک مورد ترومبوز یک بیماری شبه پوسیدگی آئورت زخم معده که پانکراتیت مزمن را پیچیده می کند، گزارش می کنیم

3. We have no clear explanation for the thrombosis of the pseudoaneurysm in our case.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ توضیحی برای تشکیل لخته خون در این پرونده نداریم
[ترجمه گوگل]ما در مورد ما هیچ توضیحی واضح برای ترومبوز pseudoaneurysm نداریم

4. Some may be due to cerebral venous sinus thrombosis, a known complication of oral contraceptives.
[ترجمه ترگمان]برخی ممکن است به خاطر سینوس وریدی سینوس، یکی از پیچیدگی شناخته شده وسایل contraceptives شفاهی باشند
[ترجمه گوگل]برخی ممکن است به علت ترومبوز سینوسی مغزی، یک عارضه شناخته شده ضد بارداری خوراکی باشد

5. The symptoms of a deep vein thrombosis are very clear.
[ترجمه ترگمان] علائم یه لخته خون عمیق خیلی واضح هستند
[ترجمه گوگل]علائم ترومبوز ورید عمقی بسیار واضح است

6. A self-sufficient community is a thrombosis, a deadly block to the essential free flow of profits.
[ترجمه ترگمان]یک جامعه خودکفا، thrombosis است، یک بلوک مرگبار برای جریان آزاد سود
[ترجمه گوگل]یک جامعه مستقل، ترومبوز، یک بلوک مرگبار برای جریان آزاد سود ضروری است

7. A coronary thrombosis, the doctor had called it.
[ترجمه ترگمان] لخته خون لخته، دکتر اسمش رو گذاشته
[ترجمه گوگل]یک ترومبوز کرونر، دکتر آن را نام برد

8. The patient with the deep venous thrombosis also had intraoperative stimulation of the calf.
[ترجمه ترگمان]بیمار با وریدی عمیق، تحریک intraoperative گوساله را هم داشت
[ترجمه گوگل]بیمار مبتلا به ترومبوز وریدی عمیق نیز تحریک درون عمل گوساله را داشته است

9. Some of his experiments suggested that high levels of processed sugar could lead to coronary thrombosis, diabetes and heart disease.
[ترجمه ترگمان]برخی از آزمایش ها او نشان داد که سطح بالای شکر فرآوری شده می تواند منجر به بیماری های قلبی، دیابت و بیماری های قلبی شود
[ترجمه گوگل]برخی از آزمایشاتش نشان داد که سطح بالای شکر فرآوری شده می تواند منجر به ترومبوز کرونر، دیابت و بیماری قلبی شود

10. The pope has ordered the Roman Catholic archbishop of Cardiff to be replaced until he recovers from deep vein thrombosis.
[ترجمه ترگمان]پاپ به اسقف اعظم کاتولیک رومی دستور داده است که جای خود را عوض کند تا آن که از ورید عمیق thrombosis رهایی یابد
[ترجمه گوگل]پاپ دستور داد که اسقف اعظم کاتولیک کاتیفی از کاردیف جایگزین شود تا از ترومبوز ورید عمقی رهایی یابد

11. Another postmortem study of three patients showed portal vein thrombosis with fresh thrombus extending from recently injected varices.
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه پس از قتل، سه بیمار را نشان داد که vein portal با thrombus تازه که از varices تزریق شده بود را نشان دادند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مطالعات پس از مداخله در سه بیمار، ترومبوز ورید وریدی را با ترومبوس تازه ای که از واریس های اخیر تزریق شده بود، نشان داد

12. Further work must be performed to document the incidence and aetiology of deep venous thrombosis and effective prophylaxis during prolonged therapeutic laparoscopy.
[ترجمه ترگمان]کاره ای بیشتر باید برای مستند کردن شیوع و پیش گیری موثر وریدی وریدی و پیش گیری موثر در طول درمان طولانی مدت انجام شود
[ترجمه گوگل]برای انجام سونوگرافی بروز و علل ترومبوز وریدی عمیق و پیشگیری از موثر در طی طولانی مدت لاپاروسکوپی درمانی باید انجام شود

13. There is now substantial evidence that vascular disruption and focal thrombosis, related to macrophage infiltration, occurs in Crohn's disease.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر شواهد قابل توجهی وجود دارد که اختلال عروق و thrombosis کانونی، مربوط به نفوذ macrophage، در بیماری Crohn رخ می دهد
[ترجمه گوگل]شواهد قابل توجهی وجود دارد که اختلالات عروقی و ترومبوز کانونی مرتبط با نفوذ ماکروفاژ در بیماری کرون اتفاق می افتد

14. A patient with chronic pancreatitis is described in whom thrombosis of a splenic artery pseudoaneurysm occurred.
[ترجمه ترگمان]یک بیمار با pancreatitis مزمن توصیف می شود که در آن thrombosis یک شریان splenic رخ داده است
[ترجمه گوگل]بیمار مبتلا به پانکراتیت مزمن در آن دسته از افرادی که ترومبوز شبه آئونوریسم شریانی وجود دارد، توصیف شده است

پیشنهاد کاربران

گرفتگی رگ


کلمات دیگر: