کلمه جو
صفحه اصلی

monosomy


روانشناسى : یک کروموزومى

انگلیسی به فارسی

تک سومی


انگلیسی به انگلیسی

• having only one copy of a particular chromosome instead of the normal two copies

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] تک کروموزومی - تک فامتنی

جملات نمونه

1. Among the monosomy 22 cases, no additional NF2 mutations could be identified in 35% (17 out of 4 of tumors.
[ترجمه ترگمان]در بین ۲۲ مورد monosomy، هیچ جهش NF۲ اضافی را می توان در ۳۵ درصد (۱۷ خارج از ۴ تومور)شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]در میان 22 مورد مونوزومی، هیچ جهش اضافی NF2 در 35٪ (17 از 4 تومور) شناسایی نشد

2. RESULTS: Monosomy 2was the predominant finding, detected in 47% of meningiomas.
[ترجمه ترگمان]نتایج: Monosomy ۲، یافته غالبی بود که در ۴۷ % of شناسایی شد
[ترجمه گوگل]نتایج: مونوزومی 2، یافته غالب، در 47٪ از مننژیوم ها تشخیص داده شد

3. The abnormal is concerned in trisomy, monosomy, Robertsonian translocation, reciprocal translocation and rearrange.
[ترجمه ترگمان]این غیر عادی به trisomy، monosomy، انتقال Robertsonian، انتقال متقابل و بازآرایی مربوط می شود
[ترجمه گوگل]غیر طبیعی در تریزومی، مونوزومی، روانگردان روبرتسونیایی، انتقال مجدد و تنظیم مجدد نگرانی وجود دارد

4. Monosomy of chromosome 9 was consistently present in all cells. Chromosome 7 was trisomic or tetrasomic in the cells.
[ترجمه ترگمان]Monosomy کروموزوم ۹ به طور مداوم در تمام سلول ها وجود داشت Chromosome ۷ trisomic یا tetrasomic در سلول ها بود
[ترجمه گوگل]مونوزومی کروموزوم 9 به طور مداوم در همه سلول ها وجود داشت کروموزوم 7 در سلولهای تریزومی یا تتراسومیک بود

5. Absence of one chromosome of a pair is called monosomy for that chromosome.
[ترجمه ترگمان]عدم وجود یک کروموزوم از یک جفت برای آن کروموزوم نام گذاری می شود
[ترجمه گوگل]عدم وجود یک کروموزوم از یک جفت برای این کروموزوم مونوزومی نامیده می شود

پیشنهاد کاربران

تک معنایی


کلمات دیگر: