1. Green manure crops such as alfalfa and mustard are widely used in organic gardening.
[ترجمه ترگمان]محصولات کشاورزی سبز مانند یونجه و خردل به طور گسترده در باغبانی آلی به کار می روند
[ترجمه گوگل]محصولات کود سبز مانند یونجه و خردل به طور گسترده ای در باغبانی ارگانیک استفاده می شود
2. The alfalfa plant is widely used as animal fodder.
[ترجمه ترگمان]گیاه یونجه به طور گسترده به عنوان علوفه حیوانی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]گیاه یونجه به طور گسترده ای به عنوان خوراک حیوان مورد استفاده قرار می گیرد
3. Alfalfa, apples, cabbages, and onions are widely grown.
[ترجمه ترگمان]سیب، سیب، کلم و پیاز به طور گسترده رشد می کنند
[ترجمه گوگل]یونجه، سیب، کلم، و پیاز به طور گسترده ای رشد می کنند
4. Beavers were making new dams in alfalfa fields.
[ترجمه ترگمان]سگ های آبی در مزارع یونجه سده ای جدید ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]خروس ها سدهای جدیدی را در زمینه یونجه ساختند
5. First he forbade the irrigation of alfalfa, a low-value, water-demanding crop; then he prohibited winter planting.
[ترجمه ترگمان]نخست، آبیاری یونجه، یک محصول کم قیمت، و تقاضای آب را ممنوع کرد؛ سپس کاشت زمستانی را ممنوع کرد
[ترجمه گوگل]ابتدا آبیاری یونجه، محصولی با ارزش و کم آب را ممنوع کرد؛ سپس او کاشت زمستان را ممنوع کرد
6. Mow alfalfa and bundle it in bales, shear sheep, bust broncos.
[ترجمه ترگمان]Mow یونجه و بسته را در bales، گوسفند برش، و broncos بسته بودند
[ترجمه گوگل]یونجه را بچینگ بزنید و آن را در پشته، گوسفند برشی، برونکوس انسداد قرار دهید
7. Lark buntings inhabit the prairies, breeding in alfalfa fields.
[ترجمه ترگمان]Lark buntings در چمن زار، پرورش در مزارع یونجه، زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]زنجبیل لارک ساکنان دریاها، پرورش در مزارع یونجه است
8. Placed in the middle of a field of alfalfa, foraging bees will fly tremendous distances to find alternative sources of food.
[ترجمه ترگمان]زنبورها که در وسط یک مزرعه یونجه قرار گرفته اند، فواصل بسیار زیادی را برای یافتن منابع جایگزین غذا به پرواز در می آورند
[ترجمه گوگل]زنبور علوفه در وسط یک میدان یونجه قرار دارد و فاصله زیادی را برای یافتن منابع جایگزین مواد غذایی به پرواز در خواهد آورد
9. Each tablet supplies 500 mg of Alfalfa leaf powder Medicago sativa .
[ترجمه ترگمان]هر قرص ۵۰۰ میلی گرم از پودر برگ Alfalfa Medicago را تامین می کند
[ترجمه گوگل]هر قرص 500 میلی گرم پودر برگ یونجه Medicago sativa را عرضه می کند
10. SLE sufferers who eat alfalfa sprouts and purple coneflower run the risk of worsening their condition.
[ترجمه ترگمان]SLE که جوانه های alfalfa و coneflower بنفش می خورند ریسک بدتر شدن شرایط خود را دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به SLE که جوانه یونجه و تخم مرغی بنفش را می خورند خطر ابتلا به بیماری خود را افزایش می دهند
11. Effects of 14 herbicides were studied in alfalfa ( Medicago sativa ) pasture.
[ترجمه ترگمان]اثرات ۱۴ herbicides در چراگاه ها بررسی شد (Medicago sativa)
[ترجمه گوگل]اثر 14 علف کش در گیاه یونجه (Medicago sativa) مورد بررسی قرار گرفت
12. Alfaqueen, WL232HQ, WL252HQ, Algonquin, Victoria and Alfalfa 54 had lower crude fiber content than others.
[ترجمه ترگمان]Alfaqueen، WL۲۳۲HQ، WL۲۵۲HQ، Algonquin، ویکتوریا و Alfalfa ۵۴ دارای محتوای فیبر crude نسبت به بقیه بودند
[ترجمه گوگل]Alfaqueen، WL232HQ، WL252HQ، Algonquin، Victoria و یونجه 54 دارای محتوای فیبر خام کمتر از دیگران بودند
13. Basil, oregano, cherry tomatoes, alfalfa sprouts and mint are easily grown in your kitchen window.
[ترجمه ترگمان]باسیل، اورگان، گوجه فرنگی و گوجه فرنگی، جوانه یونجه و نعناع به راحتی در پنجره آشپزخانه شما رشد می کنند
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی ریحان، سرکه، گوجه فرنگی گیلاس، جوانه یونجه و نعناع به راحتی در آشپزخانه شما رشد می کنند
14. Alfalfa is the best type of hay for a cavy.
[ترجمه ترگمان]Alfalfa بهترین نوع علف برای a است
[ترجمه گوگل]یونجه بهترین نوع یونجه برای کایو است
15. Planting alfalfa consumed much soil water, therefore continual growth of alfalfa could form desiccative layer below upper soil layer.
[ترجمه ترگمان]کاشت یونجه خیلی از آب خاک را مصرف می کند، بنابراین رشد دائمی یونجه می تواند یک لایه desiccative زیر لایه خاک بالایی تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]کاشت یونجه آب زیادی را مصرف می کند، بنابراین رشد مداوم یونجه می تواند لایه ی خشک کننده را زیر لایه ی بالایی از خاک تشکیل دهد