کلمه جو
صفحه اصلی

suffix


معنی : پسوند، پسوندی، پساوند، پساوند ساختن، پسوند نصب کردن
معانی دیگر : پساوند (مثلا -ness در goodness)، پس افزود، دنباله

انگلیسی به فارسی

پسوند، پساوند، پسوندی، پساوند ساختن، پسوند نصب کردن


پسوند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in grammar, an affix that is added to the end of a word, such as "-ed" in "wanted" or "-ment" in "entertainment".
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: suffixes, suffixing, suffixed
مشتقات: suffixal (adj.), suffixion (n.)
(1) تعریف: in grammar, to add (an affix) to the end of a word.

(2) تعریف: to attach to the end of something.
مشابه: tag

• affix added on to the end of a word (grammar)
add an affix to the end of a word so as to alter its meaning (grammar)
a suffix is a letter or group of letters added to the end of a word in order to make a new word with different grammar or with a different meaning. for example, the suffix `-ist' can be added to `sex' to form the word `sexist'.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] اندیس، پسوند
[پلیمر] پسوند

مترادف و متضاد

پسوند (اسم)
postfix, suffix

پسوندی (اسم)
postfix, suffix

پساوند (اسم)
rhyme, suffix

پساوند ساختن (فعل)
suffix

پسوند نصب کردن (فعل)
suffix

جملات نمونه

1. inflectional suffix
پسوند صرفی

2. the suffix "zadeh" in the name "ahmadzadeh" is a patronymic
پسوند ((زاده)) در واژه ی ((احمد زاده)) نمایشگر نسب پدری است.

3. a diminutive suffix
پسوند تصغیری

4. an adjectival suffix
پسوند صفت ساز

5. an adverbial suffix
پسوند قیدساز

6. "-ate" is a verbal suffix
"ate-" یک پسوند فعلی است.

7. The details about the data suffix the text.
[ترجمه ترگمان]جزییات مربوط به پسوند داده متن
[ترجمه گوگل]جزئیات در مورد پسوند داده متن

8. These ships were all numbered with the suffix LBK.
[ترجمه ترگمان]این کشتی ها همگی با پسوند LBK شماره بندی شده بودند
[ترجمه گوگل]این کشتی ها با عدد پیوست LBK شماره گذاری شده اند

9. The suffix '-ness' added to the end of the word 'sweet' forms the word 'sweetness', changing an adjective into a noun.
[ترجمه ترگمان]پسوند - ness به انتهای کلمه شیرینی اضافه می شود، شیرینی کلمه، و صفت را به یک اسم تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]پسوند '-ness' به پایان کلمه 'شیرین' اضافه شده است کلمه 'شیرینی' را شکل می دهد، و یک علامت را به اسم تغییر می دهد

10. The word is usefully, with the suffix -ly in a different colour.
[ترجمه ترگمان]کلمه مفید است، با پسوند - ly در یک رنگ متفاوت
[ترجمه گوگل]کلمه مفید است، با پسوند -ly در رنگ های مختلف

11. Elsewhere, the suffix -tun indicates in the place name the former existence of a farm or hamlet.
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر، پسوند - چل در محل زندگی سابق یک مزرعه یا دهکده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در جای دیگر، پسوند -tun نشان می دهد در نام محل وجود سابق مزرعه یا حومه

12. These include code reduction functions, prefix and suffix operations, scatter operations and data sorting.
[ترجمه ترگمان]این ها شامل توابع کاهش کد، پیشوند و پسوند، عملیات پراکنده و مرتب سازی داده ها هستند
[ترجمه گوگل]این شامل توابع کاهش کد، پیشوند و عملیات پسوند، عملیات پراکنده و مرتب سازی داده ها می باشد

13. Therefore, this article applies suffix tree algorithm to the meta search engines, and designs a meta search engine systems with a clustering algorithm.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این مقاله از الگوریتم درختی پسوند برای متا موتورهای جستجوی متا استفاده می کند و یک موتور جستجوی متا را با یک الگوریتم خوشه بندی طراحی می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین، این مقاله الگوریتم درخت پیوست را به موتورهای متا جستجو می کند و یک موتور جستجوی متا موتور را با الگوریتم خوشه بندی طراحی می کند

14. A "1" suffix indicates no grid current flows, while a "2" suffix indicates grid current flows for some part of the cycle.
[ترجمه ترگمان]یک پسوند \"۱\" جریان جریان شبکه را نشان می دهد، در حالی که یک پسوند \"۲\" نشان دهنده جریان های جریان شبکه برای بخشی از چرخه است
[ترجمه گوگل]پسوند '1' نشان می دهد جریان جریان شبکه جریان ندارد، در حالی که یک پسوند '2' جریان جریان شبکه را برای برخی از قسمت های چرخه نشان می دهد

15. The suffix - er is added to verbs to form nouns.
[ترجمه ترگمان]پسوند - er برای تشکیل اسم ها به افعال اضافه می شود
[ترجمه گوگل]پسوند - er به افعال اضافه شده است تا اسم ها را تشکیل دهند

16. The numerical suffix appended to the class designation indicates whether or not grid current flows in any appreciable portion of the cycle.
[ترجمه ترگمان]پسوند عددی appended به the کلاس نشان می دهد که آیا جریان جریان در هر بخش قابل توجهی از چرخه جریان دارد یا نه
[ترجمه گوگل]پسوند عددی که به تعریف کلاس اضافه شده نشان می دهد که آیا جریان شبکه در هر بخش قابل توجهی از چرخه جریان دارد یا خیر

پیشنهاد کاربران

پسوند
مثال:collect ion
=collection

SUFFIX : پسوند
PREFIXE : پیشوند

CONJUGATION : صرف
SYNTAX : نحو

suffix ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: پسوند
تعریف: نوعی وند که پس از ستاک یا ریشه یا پایه قرار گیرد


کلمات دیگر: