( مصدر ) چشم از کسی . چشم پوشیدن از او بخشودن و عفو کردن وی .
چشم خوابیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چشم خوابیدن. [ چ َ / چ ِ خوا / خا دَ ] ( مص مرکب ) چشم خواباندن و چشم خوابانیدن. ( از آنندراج ). تغافل کردن. ( از آنندراج ).
- چشم خوابیدن از کسی ؛ چشم خواباندن و چشم پوشیدن از آن کس. بخشودن و عفو کردن :
دگر آنکه مغزش بجوشد ز خشم
بخوابد بخشم از گنه کار چشم.
- چشم خوابیدن از کسی ؛ چشم خواباندن و چشم پوشیدن از آن کس. بخشودن و عفو کردن :
دگر آنکه مغزش بجوشد ز خشم
بخوابد بخشم از گنه کار چشم.
فردوسی.
کلمات دیگر: