کلمه جو
صفحه اصلی

mineralogy


معنی : مبحی معدن شناسی، کان شناسی
معانی دیگر : کانی شناسی، دانش شناخت مواد معدنی، مبحک معدن شناسی

انگلیسی به فارسی

مبحث معدن شناسی، کان شناسی


کانی شناسی، مبحی معدن شناسی، کان شناسی


انگلیسی به انگلیسی

• branch of science dealing with minerals and classification of minerals
mineralogy is the scientific study of minerals such as tin, salt, uranium, or coal that are formed naturally in rocks and in the earth.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] کانی شناسی شاخه ای از علم زمین شناسی که وظیفه آن مطالعه چگونگی تشکیل و تغییر کانیها در اثر عوامل مختلف را کانی شناسی می گویند

مترادف و متضاد

مبحی معدن شناسی (اسم)
mineralogy

کان شناسی (اسم)
mineralogy

جملات نمونه

1. the nomenclature of mineralogy.
[ترجمه ترگمان]مجموعه لغات mineralogy
[ترجمه گوگل]nomenclature of mineralogy

2. He studied mineralogy at Freiburg after some practical mining experience in Cornwall and Lancashire.
[ترجمه ترگمان]او mineralogy را در فرایبورگ پس از تجربه عملی استخراج معادن در کورنوال و Lancashire مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه گوگل]او پس از تجربه عملی معدن در کورنوال و لانکاشیر، در کانی شناسی در فرایبورگ مطالعه کرد

3. Vertical differentiation in mineralogy in weathering profiles may also reflect the stage-by-stage alteration of primary rock minerals.
[ترجمه ترگمان]تمایز عمودی در کانی شناسی در پروفیل های هوازدگی نیز می تواند منعکس کننده تغییر مرحله به مرحله مواد معدنی اولیه سنگی باشد
[ترجمه گوگل]تمایز عمودی در کانی شناسی در پروفیل های هوازدگی همچنین ممکن است منجر به تغییر مرحله ای از مواد معدنی سنگ اولیه شود

4. Mineralogy is a rather specialist sub-field within the earth sciences, dealing with the description of minerals.
[ترجمه ترگمان]Mineralogy یک رشته فرعی متخصص در زمینه علوم زمین است که با توصیف مواد معدنی سروکار دارد
[ترجمه گوگل]معادن زیست شناسی یک رشته متخصص در زمینه علوم زمین است که با توصیف مواد معدنی برخورد می شود

5. He retained an interest in mineralogy and served as president of the Mineralogical Society 1888-9
[ترجمه ترگمان]وی به mineralogy علاقه داشت و به عنوان رئیس انجمن mineralogical در ۱۸۸۸ خدمت کرد
[ترجمه گوگل]او علاقه مند به کانی شناسی بود و در سال 1888-9 به عنوان رییس انجمن مواد معدنی شناخته شد

6. The geological characteristics, petrology, mineralogy and geochemistry of Ningshan granitic pluton groups in the south of east Qinling Orogen are dealt with in this paper.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های زمین شناسی، سنگ شناسی، کانی شناسی و ژئوشیمی انتخاب گروه های pluton granitic در جنوب شرقی Qinling Orogen در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ویژگی های زمین شناسی، پترولوژی، کانی شناسی و ژئوشیمی گروه های پلوتون گرانیتی Ningshan در جنوب شرق Qinling Orogen در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرند

7. Process mineralogy investigations were emphasized in designing new technologies of sulphide flotation.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات mineralogy فرآیند در طراحی فن آوری های جدید فلوتاسیون کانی های سولفیدی مورد تاکید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تحقیقات کانی شناسی فرآیند در طراحی فن آوری های جدید فلوتاسیون سولفید تأکید شد

8. Soil mineralogy belongs to the frontier and basis of pedology.
[ترجمه ترگمان]mineralogy خاک به مرز و پایه of تعلق دارد
[ترجمه گوگل]کانی شناسی خاک متعلق به مرز و اساس جنبش است

9. But a shell's mineralogy alone was not the only factor.
[ترجمه ترگمان]اما تنها عامل زنده او تنها عامل این کار نبود
[ترجمه گوگل]اما تنها کانی شناسی پوسته تنها عامل نبود

10. This paper stresses the study on the petrology, mineralogy, petrochemistry, REE geochemistry, age and petrogenesis of the jadeite-cancrinite syenite.
[ترجمه ترگمان]این مقاله بر مطالعه سنگ شناسی، کانی شناسی، petrochemistry، ژئوشیمیایی عناصر، سن و petrogenesis of - تاکید دارد
[ترجمه گوگل]این مقاله بر بررسی پترولوژی، کانی شناسی، پتروشیمی، ژئوشیمی REE، سن و پتروژنز سینیت ژیدیت-ککرری نیت تاکید دارد

11. The research includes technological mineralogy, leaching principles, methods, measures and effects.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق شامل mineralogy فن آوری، اصول لیچینگ، روش ها، اندازه ها و اثرات می باشد
[ترجمه گوگل]این تحقیق شامل کانی شناسی تکنولوژی، اصول شستشوی، روش ها، اقدامات و اثرات است

12. In mineralogy, fei cui can be devided into jadeit, omphacite and soda chrome pyroxene.
[ترجمه ترگمان]در mineralogy، fei cui می تواند به jadeit، omphacite و سودا تبدیل شود
[ترجمه گوگل]در کانی شناسی، fei cui را می توان به جیدیت، omphacite و سودا کروم پریکسن تقسیم کرد

13. The study of petrology, mineralogy and geochemistry suggests that augite latite and augite monzonite are cognate, belonging to the upper and root parts of the volcanic dome respectively.
[ترجمه ترگمان]مطالعه سنگ شناسی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی نشان می دهد که augite latite و augite monzonite به ترتیب cognate هستند و به قسمت های بالایی و ریشه ای گنبد آتشفشانی تعلق دارند
[ترجمه گوگل]مطالعه پترولوژی، کانی شناسی و ژئوشیمیایی نشان می دهد که مگنزونیت augite latite و augite متعلق به قسمت بالای و ریشه گنبد آتشفشانی است

14. The occurrence and mineralogy features of uraninite change along with the association types of accessory minerals in granite.
[ترجمه ترگمان]وقوع and و کانی شناسی (uraninite)به همراه انواع مختلف مواد معدنی در گرانیت، تغییر می کند
[ترجمه گوگل]ویژگی های وقوع و ویژگی های کانی شناسی تغییرات اورانیل در ترکیب با انواع ترکیب مواد معدنی موجود در گرانیت


کلمات دیگر: