کلمه جو
صفحه اصلی

meteorological


وابسته به هواشناسی، نیواری (meteorologic هم می گویند)، وابسته به علم کائنات جوی

انگلیسی به فارسی

وابسته به(علم)کائنات جوی


هواشناسی


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to meteorology (science of atmospheric conditions and weather)
meteorological means relating to the weather or to weather forecasting; a technical term.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] ماهواره هواشناسی

جملات نمونه

meteorological information

اطلاعات هواشناسی


1. meteorological information
اطلاعات هواشناسی

2. The meteorological bureau is in a nondescript building on the outskirts of town.
[ترجمه ترگمان]اداره هواشناسی در یک ساختمان ویلایی در حومه شهر واقع شده است
[ترجمه گوگل]دفتر هواشناسی در حومه شهر یک ساختمان غیرمسوول است

3. Accurate meteorological records began 100 years ago.
[ترجمه ترگمان] برنامه هواشناسی به ۱۰۰ سال پیش شروع شد
[ترجمه گوگل]سوابق دقیق هواشناسی 100 سال پیش آغاز شد

4. The geographical location of the installations and predominant meteorological conditions and sources of danger arising from the location of the site
[ترجمه ترگمان]موقعیت جغرافیایی تاسیسات و شرایط غالب هواشناسی و منابع خطر ناشی از محل سایت
[ترجمه گوگل]موقعیت جغرافیایی تاسیسات و شرایط آب و هوایی غالب و منابع خطر ایجاد شده از محل سایت

5. Up for sale are both its meteorological satellites and the Landsat craft that carry out land surveys of the globe.
[ترجمه ترگمان]برای فروش هم هر دو ماهواره meteorological و هم صنعت Landsat هستند که بررسی های زمینی در سرتاسر دنیا را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]برای فروش هر دو ماهواره های هواشناسی و زمین شناسی Landst که انجام بررسی های زمین از جهان است

6. The meteorological office recorded the lowest rainfall in 10 years.
[ترجمه ترگمان]اداره هواشناسی کم ترین میزان بارندگی را در طی ۱۰ سال گذشته ثبت کرده است
[ترجمه گوگل]دفتر هواشناسی پایین ترین بارندگی را در 10 سال ثبت کرده است

7. World Meteorological Organization, WMO, was established. And Convention of the World Meteorological Organization was ratified.
[ترجمه ترگمان]سازمان جهانی هواشناسی، WMO، تاسیس شد و کنوانسیون سازمان جهانی هواشناسی به تصویب رسید
[ترجمه گوگل]سازمان جهانی هواشناسی WMO تاسیس شد و کنوانسیون سازمان هواشناسی جهانی تصویب شد

8. Because a rare meteorological pattern we can see a connection between extreme weather across Eurasia.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یک الگوی هواشناسی نادر، ما می توانیم ارتباط بین آب و هوای سخت در سراسر اوراسیا را ببینیم
[ترجمه گوگل]از آنجا که یک الگوی نادر هواشناختی، ما می توانیم ارتباط بین آب و هوای شدید در سراسر اوراسیا را ببینیم

9. Data from these vehicles are given freely to other nations in a global system coordinated by the World Meteorological Organisation.
[ترجمه ترگمان]داده های این خودروها به طور رایگان به کشورهای دیگر در یک سیستم جهانی که توسط سازمان جهانی هواشناسی هماهنگ شده است داده می شود
[ترجمه گوگل]داده های این وسایل به طور آزادانه به کشورهای دیگر در یک سیستم جهانی هماهنگ شده توسط سازمان جهانی هواشناسی داده می شود

10. Why did Delaney suddenly find he was suspicious about the meteorological report?
[ترجمه ترگمان]چرا او ناگهان متوجه شد که او در مورد گزارش هواشناسی مشکوک است؟
[ترجمه گوگل]چرا دالانی ناگهان متوجه شد که او در مورد گزارش هواشناسی مشکوک است؟

11. His most important legacy to meteorology was as secretary of the International Meteorological Committee from its inception in 1874 until 1900.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین میراث او برای هواشناسی این بود که دبیر کمیته بین المللی هواشناسی از زمان تاسیس خود در سال ۱۸۷۴ تا ۱۹۰۰ میلادی بود
[ترجمه گوگل]مهم ترین میراث او به هواشناسی به عنوان وزیر کمیته بین المللی هواشناسی از زمان آغاز آن در سال 1874 تا 1900 بود

12. As an example of such effects we consider stratified flows, which have received particular attention because of their meteorological applications.
[ترجمه ترگمان]ما به عنوان مثالی از چنین اثراتی جریان های لایه ای را در نظر می گیریم که به دلیل کاربردهای meteorological مورد توجه خاصی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]به عنوان نمونه ای از این اثرات ما جریان های طبقه بندی شده را بررسی می کنیم که به دلیل کاربرد هواشناختی آنها توجه خاصی را به خود جلب کرده است

13. Very simply, these so-called models are computer programs that analyze a lot of meteorological information fed into them.
[ترجمه ترگمان]به سادگی، این مدل ها برنامه های کامپیوتری هستند که اطلاعات هواشناسی زیادی را تجزیه و تحلیل می کنند
[ترجمه گوگل]به سادگی، این مدل های به اصطلاح برنامه های کامپیوتری است که بسیاری از اطلاعات هواشناسی را به آنها تحویل می دهند

14. Data from the craft are swapped via a global telecommunications system coordinated by the World Meteorological Organisation in Geneva.
[ترجمه ترگمان]داده ها از طریق سیستم مخابرات جهانی که توسط سازمان جهانی هواشناسی در ژنو هماهنگ شده است، جابجا می شوند
[ترجمه گوگل]داده های صنایع دستی از طریق سیستم مخابراتی جهانی هماهنگ شده توسط سازمان جهانی هواشناسی در ژنو مبادله می شود

پیشنهاد کاربران

علم هواشناسی

علم هوا شناختی


کلمات دیگر: