کلمه جو
صفحه اصلی

feathering


پرها، بال و پر، پرگذاری، پرزنی، پوشش، ساختمان یاچیزدیگری که مانند پرباشد

انگلیسی به فارسی

پرها، بال و پر


(با) پرآرایی، پرزنی، نازک سازی لبه، تیزلبه سازی


پر کردن، پرگذاردن به، با پر پوشاندن، با پر اراستن، بال دادن


انگلیسی به انگلیسی

• soft light use of a violin bow (music); feather covering; feather decoration; forcing vertical justification by adding space between lines (dtp); softening the lines and edges of images (computers)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] انفصال
[زمین شناسی] نازک سازی (نقشه نگاری): روش کاهش خطوط پربندی به منظور اجتناب از تراکم در محل دامنه های تند یک روش قدیمی باریک کردن تراکم خطوط نزدیک انتهای خط پربندی جهت تقلیل آن که با ظهور روش نشانه گذاری، دیگر از آن استفاده شد. مترادف: نازک کردن حاشیه.

جملات نمونه

1. In actual fact what he was doing was feathering his own nest at the expense of the nests of the people.
[ترجمه ترگمان]در واقع کاری که می کرد این بود که به قیمت of مردم لانه خود را عوض کند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، آنچه که انجام می داد، لانه ی خود را به هزینه لانه های مردم پوشانده بود

2. Lois made a small feathering gesture with her hand and stamped her heel silently.
[ترجمه ترگمان]لوییز با دست او را تکان می داد و پاشنه پایش را بی صدا روی پاشنه پا می کوبید
[ترجمه گوگل]لوئیس با دستش یک حرکت کوچک را پر کرد و صدای پاشنه او را مهر زد

3. Feathering and silky, hanging loosely in a fringe.
[ترجمه ترگمان]feathering و ابریشمی که شل وول در حاشیه دار آویخته بودند
[ترجمه گوگل]Feathering و ابریشمی، آویزان به راحتی در حاشیه

4. Step 1: Around the Lips: Apply Anti - Feathering Cream around your lips.
[ترجمه ترگمان]مرحله ۱: در اطراف لب ها، کرم تغییر زاویه را در اطراف لبان خود بمالید
[ترجمه گوگل]مرحله 1: در اطراف لب ها: کرم ضدآفتاب را در اطراف لب ها بمالید

5. The ink dot sharpness, text feathering, and Ink-jet Dot Quality Index by expressing the behavior of the penetration and diffusion of ink were used to evaluate the printing quality.
[ترجمه ترگمان]جوهر جوهر، sharpness متن، و شاخص کیفیت نقطه - jet با بیان رفتار نفوذ و انتشار جوهر برای ارزیابی کیفیت چاپ مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]با استفاده از بیان رفتار و نفوذ و انتشار جوهر، برای ارزیابی کیفیت چاپ، نقطه ی وضوح نقطه ی جوهر، متن نوشتن و شاخص کیفیت کیفیت جوهر جت با بیان رفتار نفوذ و انتشار جوهر مورد استفاده قرار گرفت

6. Moderate setter-like feathering adorns the chest, underbody, backs of the legs, buttocks, and may also be present on the second thigh and underside of the tail.
[ترجمه ترگمان]feathering setter متوسط سینه، کفل، پشت پاها و کفل را زینت می دهند و ممکن است در ران دوم و زیر دم وجود داشته باشند
[ترجمه گوگل]پرانتز مانند صاف کننده تنظیم کننده سینه، زیر بدن، پشت پاها، باسن، و همچنین ممکن است در ران و پایین دم دمیدن باشد

7. We all decided to try feathering the canoe.
[ترجمه ترگمان]همه ما تصمیم گرفتیم که روی کرجی رو پر کنیم
[ترجمه گوگل]همه ما تصمیم گرفتیم قایقرانی را پر کنیم

8. He's pretty sharp when it comes to feathering his own nest.
[ترجمه ترگمان]وقتی به لانه خودش پر گل و شل می شود خیلی تند و تیز است
[ترجمه گوگل]او بسیار شبیه به لانه اش است

9. " We're giving up free range, getting organized, feathering our emotions.
[ترجمه ترگمان]\" ما طیف آزاد را رها می کنیم و سازماندهی می کنیم و تحت فشار احساسات خود قرار می گیریم
[ترجمه گوگل]'ما محدوده آزاد را رها می کنیم، سازماندهی می کنیم، احساسات ما را پر می کنیم

10. The government officer found feathering his own nest through his position was arrested by the police.
[ترجمه ترگمان]این افسر دولتی که در موقعیت خود تحت نفوذ پلیس قرار گرفته بود، توسط پلیس دستگیر شد
[ترجمه گوگل]افسر دولتی متوجه شد که لانه خود را از طریق موقعیت خود دستگیر کرده است

11. Feathering may occur on the ear fringes, legs, breeching, and tail.
[ترجمه ترگمان]تغییر زاویه ممکن است در حاشیه گوش، پاها، breeching و دم رخ دهد
[ترجمه گوگل]Feathering ممکن است در حاشیه گوش، پاها، شکم و دم رخ دهد

12. Likewise, not enough feathering will produce a vivid jagged edge to the lasso area.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، تغییر زاویه به اندازه کافی لبه ناصاف عمیق به ناحیه طناب ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، پریدن به اندازه کافی، یک لبه زرد روشن به ناحیه لازو ایجاد نخواهد کرد

13. Currents often cause feathering of the cable away from the ship's path.
[ترجمه ترگمان]Currents اغلب به سبب شل کردن کابل از مسیر کشتی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]جریان اغلب باعث می شود که کابل از مسیر کشتی خشک شود

14. The oarsman was feathering through the turbulent waves.
[ترجمه ترگمان]پارو بزنی در میان امواج متلاطم موج می زد
[ترجمه گوگل]آویزان از طریق امواج آشفته پر شده بود

پیشنهاد کاربران

feathering ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: پرّه‏بندی
تعریف: قرار دادن پرّه‏های ملخ در وضعیتی که پَسار آن به حداقل برسد و حرکت آن متوقف شود


کلمات دیگر: