کلمه جو
صفحه اصلی

grovel


معنی : پست شدن، خزیدن، دمر خوابیدن، پست بودن
معانی دیگر : (به نشان تسلیم و حقارت و غیره) خود را بر خاک افکندن، سینه خیز رفتن، پیشانی بر خاک مالیدن، خود را پست و حقیر کردن، تواضع بیش از حد کردن، به پای کسی افتادن، سینه مال رفتن

انگلیسی به فارسی

دمر خوابیدن، سینه مال رفتن، پست شدن، پست بودن، خزیدن


غرق شدن، دمر خوابیدن، خزیدن، پست شدن، پست بودن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: grovels, groveling, groveled
مشتقات: grovelingly (adv.), groveler (n.)
(1) تعریف: to demean or humble oneself; abase oneself.
مترادف: fawn, suck up, toady, truckle
مشابه: bootlick, flatter, kiss ass, wheedle

- He groveled to his boss, hoping to win back his favor.
[ترجمه ترگمان] او در مقابل رئیسش خم شده بود و امیدوار بود که به نفع او پیروز شود
[ترجمه گوگل] او به رئیسش میرود، امیدوار است به نفع او برسد

(2) تعریف: to be or move about in a bowed or prostrate position, as with fear or humility; cower; cringe.
مترادف: bootlick, cower, crawl, cringe, slaver
مشابه: bend, bow, bow and scrape, crouch, kneel, kowtow, squat, squirm, stoop, wheedle

- The courtiers groveled before the king.
[ترجمه ترگمان] درباریان قبل از شاه groveled می کردند
[ترجمه گوگل] مقربان قبل از پادشاه سوار شدند

(3) تعریف: to find enjoyment in base or petty pleasures.
مشابه: debauch, dissipate, indulge, luxuriate, wallow, wanton, welter

• crawl; beg; be servile; prostrate oneself; humiliate oneself
if you grovel, you behave very humbly towards someone because you think they are important; used showing disapproval.
to grovel also means to crawl on the floor, for example in order to find something.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] کار زیاد برای یک چیز

مترادف و متضاد

پست شدن (فعل)
bastardize, grovel

خزیدن (فعل)
shrink, ramp, couch, grovel, worm, snail, slither, crawl, creep, lie up, slime, snake

دمر خوابیدن (فعل)
grovel

پست بودن (فعل)
grovel

abase, demean oneself


Synonyms: apple-polish, beg, beg for mercy, beseech, blandish, bootlick, bow and scrape, brown-nose, butter up, cater to, court, cower, crawl, creep, cringe, crouch, eat crow, eat dirt, eat humble pie, fall all over, fawn, flatter, humble oneself, humor, implore, kiss one’s feet, kneel, kowtow, make much of, make up to, pamper, play up to, prostrate, revere, snivel, soft-soap, stoop, suck up to, truckle, wheedle, yes


Antonyms: boast


جملات نمونه

1. i will never grovel in front of tyrants
هرگز در مقابل بیدادگران پیشانی بر خاک نخواهم مالید.

2. I had to really grovel to the bank manager to get a loan.
[ترجمه ترگمان]من مجبور شدم برای گرفتن وام به مدیر بانک دروغ بگم
[ترجمه گوگل]من باید به مدیر بانک نگاه کنم تا وام بگیرد

3. Don't grovel — stick up for yourself!
[ترجمه ترگمان]خودت رو سرزنش نکن
[ترجمه گوگل]خوشمزه نشوید - برای خودتان چسبیده باشید!

4. I don't grovel to anybody.
[ترجمه ترگمان]من برای هیچ کس تعظیم نمی کنم
[ترجمه گوگل]من به هیچ کس نمی اندیشم

5. You will just have to grovel to the bank manager for a loan.
[ترجمه ترگمان]شما فقط باید برای یک وام به مدیر بانک بروید
[ترجمه گوگل]شما فقط باید به مدیر بانک برای وام نگاه کنید

6. I will not grovel for interviews.
[ترجمه ترگمان]من برای مصاحبه آماده نخواهم شد
[ترجمه گوگل]من مصاحبه ای نخواهم کرد

7. The department is having to grovel for money again.
[ترجمه ترگمان]اداره پلیس داره دوباره برای پول پست می کنه
[ترجمه گوگل]این اداره مجبور است برای پول دوباره نگاه کند

8. The Grovel Industry, where you get paid danger money because it's so insecure.
[ترجمه ترگمان]صنعت grovel، که در آن شما پول را به خطر می اندازید، چون خیلی ناامن است
[ترجمه گوگل]صنعت Grovel، که در آن شما پول خطر را پرداخت می کنید، زیرا آنقدر ناامن است

9. No longer you have to grovel through the woods each spring in hopes of stumbling across a few of these delectable fungi.
[ترجمه ترگمان]دیگر لازم نیست که هر بهار به امید برخورد با چند تا از این قارچ ها از میان جنگل بروی
[ترجمه گوگل]دیگر شما مجبور نیستید از طریق جنگل هر بهار در امید به سوء قصد در برخی از این قارچ قابل تحسین ظاهر شوید

10. There's nothing worse than seeing a man grovel just to keep his job.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز بدتر از این نیست که یه مرد رو ببینه که فقط بتونه شغلش رو نگه داره
[ترجمه گوگل]هیچ چیز بدتر از دیدن مردی نیست که فقط کار خود را ادامه دهد

11. If they want any patients, they must grovel before the family practitioners they previously lorded over.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها بیماران بخواهند، باید قبل از اینکه افراد حرفه ای که قبلا به آن ها مراجعه کرده بودند ثبت نام کنند
[ترجمه گوگل]اگر آنها هر بیمار را می خواهند، باید قبل از تمرینکنندگان خانواده که قبلا آن را انجام می دادند، غرق شوند

12. Manager : Ah! The famous Monsieur poirot. I grovel in mortification, I grovel !
[ترجمه ترگمان]آه! آقای poirot مشهور من تو خجالت می کشم، خفت می کنم
[ترجمه گوگل]مدیر: آه! معبد معروف پویرو من در رکود غرق می شوم، من غرق!

13. Maybe if I really grovel, he will pass me.
[ترجمه ترگمان]، شاید اگه واقعا پست باشم اون منو پاس میده
[ترجمه گوگل]شاید اگر من واقعا غر بزنم، او مرا خواهد برد

14. She will not grovel to anyone.
[ترجمه ترگمان] اون برای هیچ کس پست نمیشه
[ترجمه گوگل]او کسی را نخواهد خواند

15. Pessimistic persons would like to grovel on the floor rather than meet the challenge.
[ترجمه ترگمان]Pessimistic ترجیح می دهند به جای اینکه با این چالش روبرو شوند روی زمین بیفتند
[ترجمه گوگل]افراد مضطرب به جای اینکه به چالش بپردازند، می خواهند جلوی طبقه را بگیرند

I will never grovel in front of tyrants.

هرگز در مقابل بیدادگران پیشانی بر خاک نخواهم مالید.


پیشنهاد کاربران

Lick the dust
Implore

لابه کردن
التماس کردن
زاری و خواهش کردن
به پای کسی افتادن و از او چیزی را تمنا کردن
یالوارئب یاخاراماخ ( ترکی )

• Try to improve your contact with higher power through prayer,
. meditation, and groveling


کلمات دیگر: