1. the device is actuated by a button
دستگاه با دکمه ای به کار می افتد.
2. the device will buffer against shocks
این اسباب اثر تکان شدید را خنثی می کند.
3. this device filters out the milks impurities
این دستگاه ناخالصی های شیر را می گیرد.
4. this device is a carrier of secret messages
این وسیله رسانگر پیام های سری است.
5. this device scans the price and issues a receipt
این دستگاه قیمت را می خواند و رسید صادر می نماید.
6. a handy device
وسیله ی بی دردسر
7. a mnemonic device
وسیله ی یادآور
8. a new device for tracking enemy missiles
اسباب جدید برای ردیابی موشک های دشمن
9. a subtle device
یک ابزار ظریف
10. an electrical device
دستگاه برقی
11. an ingenious device
وسیله (یا ابزار) ابتکاری
12. the homing device in a missile
ابزار هدفیاب موشک
13. an explosive device
بمب،دستگاه یا وسیله ی منفجر شونده
14. a telephone is a device for long-distance conversation
تلفن اسبابی است برای مکالمه از راه دور.
15. commercial advertising is a device for stimulating sales
تبلیغ بازرگانی وسیله ای است برای افزایش فروش.
16. norooz trips are a device to avoid the norooz formalities
سفر نوروزی تدبیری است برای فرار از تشریفات نوروز.
17. the potential uses of this new device
کاربردهای بالقوه ی این اسباب
18. The device was defused by army bomb disposal experts.
[ترجمه ترگمان]این وسیله توسط کارشناسان خنثی سازی بمب ارتش خنثی شد
[ترجمه گوگل]این دستگاه توسط کارشناسان دفع بمب های ارتش خنثی شد
19. The device automatically disconnects the ignition.
[ترجمه ترگمان]دستگاه به طور خودکار احتراق را قطع می کند
[ترجمه گوگل]این دستگاه به طور خودکار جرقه را قطع می کند
20. Bomb disposal experts exploded the device under controlled conditions.
[ترجمه ترگمان]کارشناسان خنثی سازی بمب این وسیله را تحت شرایط کنترل شده منفجر کردند
[ترجمه گوگل]کارشناسان تعمیر بمب دستگاه را تحت شرایط کنترل شده منفجر کردند
21. France is expected to detonate its first nuclear device in the next few days.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که فرانسه اولین دستگاه هسته ای خود را در چند روز آینده منفجر کند
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که فرانسه در اولین ماه آینده اولین دستگاه هسته ای خود را منفجر کند
22. This portable device enables deaf people to telephone the hospital by typing a message instead of speaking.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه قابل حمل، افراد ناشنوا را قادر می سازد که با تایپ کردن یک پیغام به جای صحبت کردن، به بیمارستان تلفن کنند
[ترجمه گوگل]این دستگاه قابل حمل، افراد ناشنوا را قادر می سازد تا به جای صحبت کردن، یک پیام را به بیمارستان بفرستند
23. Feminism is simply another device to ensnare women.
[ترجمه ترگمان]فمینیسم نیز یک وسیله دیگر برای دام کردن زنان است
[ترجمه گوگل]فمینیسم به سادگی یک دستگاه دیگر برای تسخیر زنان است
24. The device was thrown at an army patrol but failed to explode.
[ترجمه ترگمان]دستگاه روی یک گشت نظامی پرتاب شد اما شکست خورد
[ترجمه گوگل]این دستگاه در یک گورستان ارتش پرتاب شد اما نتوانست منفجر شود
25. The television receiver is an electronic device.
[ترجمه ترگمان]گیرنده تلویزیون یک ابزار الکترونیکی است
[ترجمه گوگل]گیرنده تلویزیون یک دستگاه الکترونیکی است