کلمه جو
صفحه اصلی

genie


رجوع شود به: jinni، jinn تولید کننده، تناسلی، مربوط به اندامهای تناسلی

انگلیسی به فارسی

( genius ، jinn ) تولید کننده، تناسلی، مربوط به اندام‌های تناسلی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in Islamic mythology, a usu. impish supernatural being, often in human form, that will do one's bidding, esp. grant one's wishes; jinn; jinni.

• jinn, spirit which is often contained in a bottle and can grant wishes (arabian folklore)
in stories that originate from arabia and persia, a genie is a magical being that obeys the orders of the person who controls it.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] جنی .

مترادف و متضاد

mythical being


Synonyms: demon, djinni, jinnee, jinni, spirit, wizard


جملات نمونه

1. The genie granted him three wishes.
[ترجمه ترگمان]جن سه آرزو به او داد
[ترجمه گوگل]ژن به او سه آرزو داد

2. The party leadership contest has let the genie of change out of the bottle.
[ترجمه ترگمان]رقابت رهبری حزب به جنی اجازه داده است که از بطری خارج شود
[ترجمه گوگل]مسابقه رهبری حزب اجازه می دهد جن را از تغییر بطری

3. Well, when he has his own personal genie, he has options.
[ترجمه ترگمان]خب، وقتی اون یه جن خونگی شخصی خودش رو داره، انتخاب های دیگه ای هم داره
[ترجمه گوگل]خوب، زمانی که او دارای شخصیت شخصی خود است، او گزینه هایی دارد

4. The genie is out of the bottle.
[ترجمه ترگمان]جن از بطری بیرون می آید
[ترجمه گوگل]جن است از بطری خارج شده است

5. The lamp genie: He could bestow the most fabulous gifts imaginable, and his power seemingly had no end.
[ترجمه ترگمان]چراغ روشن بود: او می توانست زیباترین هدایای قابل تصور را به او بدهد، و ظاهرا قدرتش به پایان نرسیده بود
[ترجمه گوگل]جنبش لامپ: او می تواند هدایای افسانه ای را که قابل تصور است، به ارمغان بیاورد و قدرتش ظاهرا پایان نیافته است

6. And then the genie told him about the magician disguised as the holy woman.
[ترجمه ترگمان]و بعد جن خاکی به او درباره جادوگری که به عنوان زن مقدس تغییر شکل داده بود تعریف کرد
[ترجمه گوگل]و سپس جن را به او گفتند که شعبده باز را به عنوان زن مقدس مبدل کرده است

7. There is no genie to snap its fingers and whiplash me out of this world I am living in.
[ترجمه ترگمان]هیچ جادویی وجود ندارد که انگشتانش را خرد کند و مرا از این دنیای بیرون بکشد که من در آن زندگی می کنم
[ترجمه گوگل]هیچ جنبه ای وجود ندارد که انگشتانش را ببندد و من را از این جهان که من در آن زندگی می کنم، منحرف کنم

8. Now the genie of his darkest and weakest side was speaking.
[ترجمه ترگمان]حالا جن وپری تاریک ترین بخش و ضعیف ترین او در حال صحبت کردن بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ژان تمیز و ضعیف ترین طرف صحبت کرد

9. One day I polished Aladdin's lamp, Genie said: I will meet you one wish. I said: Please bless those who are watching the message Merry Christmas!
[ترجمه ترگمان]یک روز چراغ Aladdin را صیقل دادم و گفت: با شما ملاقات خواهم کرد گفتم: لطفا کسانی را که کریسمس را تماشا می کنند تقدیس کنید!
[ترجمه گوگل]یک روز من لامپ الادین را جلا دادم، ژنی گفت: من یکی از آرزوهایم را خواهم دید من گفتم: لطفا کسانی را که پیام این پیام را می بینند برکت دهید کریسمس مبارک!

10. But by that time the file - sharing genie was out of the bottle.
[ترجمه ترگمان]اما تا آن زمان آن جن که به اشتراک گذاشته شده بود از بطری بیرون آمد
[ترجمه گوگل]اما تا آن زمان، جین پرونده اشتراکی از بطری خارج شد

11. The love between human and genie is the antetype of Chinese traditional literature, which expresses a kind of psychology of male's infatuation and fear to female in the society.
[ترجمه ترگمان]عشق بین انسان و جن the ادبیات سنتی چینی است که نوعی روان شناسی از شیفتگی مردان و ترس از زنان در جامعه را بیان می کند
[ترجمه گوگل]عشق بین انسان و جن، نوعی از ادبیات سنتی چینی است که بیانگر نوعی روانشناسی از الهام و نگرانی مرد در جامعه است

12. I polished Aladdin's lamp, Genie said: I will meet you one wish.
[ترجمه ترگمان]چراغ Aladdin را صیقل دادم و گفت: با شما ملاقات خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من لامپ الادین را جلا دادم، ژنی گفت: من یکی از آرزوهایم را خواهم دید

13. The Philips Genie, a lightweight mobile phone, can be operated by uttering a single word.
[ترجمه ترگمان]کتاب روح مسیحیت فیلیپس، یک گوشی موبایل سبک است که می تواند با گفتن یک کلمه به کار رود
[ترجمه گوگل]فیلیپس جین، یک تلفن همراه سبک وزن، می تواند توسط یک کلمه واحد اداره شود

14. This self-absorbed perspective treats God as a genie who simply exists to serve you in your selfish pursuit of personal fulfillment.
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه خود - مجذوب، خدا را به عنوان یک جن که به سادگی وجود دارد تا به شما در پی گیری خودخواهانه خود برای رسیدن به خواسته های شخصی خدمت کند، درمان می کند
[ترجمه گوگل]این چشم انداز خود جذب خدا به عنوان یک جن است که به سادگی وجود دارد برای خدمت به شما در دنبال خودخواهانه خود را از تحقق شخصیت

15. Genie put his hand up: My friend, I won't let you die!
[ترجمه ترگمان]او دستش را بلند کرد و گفت: دوست من، من نمی گذارم تو بمیری!
[ترجمه گوگل]جین دستش را بالا برد: دوست من، من اجازه نخواهم داد که بمیرم

پیشنهاد کاربران

جن ، پری

ساحر

غول چراغ جادو ( در قصه های کودکان غولی که از چراغ جادو فراخوانده میشودو می تواند تا 3 آرزوی صاحب چراغ جادو را برآورده نماید )

غول. . . غول چراغ جادو

جن هم میشه گفت. . .


کلمات دیگر: