1. When Greek meets Greek, then comes the tug of war.
[ترجمه ترگمان]وقتی یونانی به یونانی می رسد، جنگ آغاز می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که یونان با یونانی با یونانی ملاقات می کند، بعد می آید که می جنگد
2. When Greek meet Greek, then comes the tug of war.
[ترجمه ترگمان]وقتی یونانی به یونانی می رسد، جنگ آغاز می شود
[ترجمه گوگل]وقتی یونان با یونانی با یونانی ملاقات می کند، بعد می آید که می جنگد
3. Odysseus was a legendary Greek hero.
[ترجمه شادی احمدزاده] اودیسه یک قهرمان افسانه ی یونانی بود
[ترجمه ترگمان]Odysseus یک قهرمان افسانه ای یونان بود
[ترجمه گوگل]اودیسه یونانی قهرمان افسانه ای بود
4. Apollo was the Greek god of the arts, prophecy, medicine and light.
[ترجمه ترگمان]اپولو خدای یونانی هنر، پیشگویی، دارو و نور بود
[ترجمه گوگل]آپولو یونانی خدای هنر، نبوت، پزشکی و نور بود
5. How well do you know Greek?
[ترجمه ترگمان]شما یونانی را خوب می شناسید؟
[ترجمه گوگل]چقدر خوب یونانی را می شناسید؟
6. In Greek mythology, Zeus was the ruler of Gods and men.
[ترجمه ترگمان]در اساطیر یونانی، زئوس فرمانروای خدایان و آدمیان بود
[ترجمه گوگل]در اساطیر یونان، زئوس حاکم خدایان و مردان بود
7. In Greek mythology, the god Zeus took the form of a swan to seduce Leda.
[ترجمه ترگمان]در اساطیر یونانی، خدای زئوس شکل یک قو را برای اغوای Leda گرفت
[ترجمه گوگل]در اساطیر یونان، خدای زئوس به شکل قوچ به راه انداختن لدا در آمد
8. Greek warriors took the fortress with little effort.
[ترجمه ترگمان]جنگجویان یونانی به زور دژ را گرفتند
[ترجمه گوگل]جنگجویان یونان با تلاش کمتری قلعه را گرفتند
9. There is a famous Greek myth in which Icarus flew too near to the Sun.
[ترجمه ترگمان]یک افسانه مشهور یونانی وجود دارد که رنگ ها بیش از حد نزدیک خورشید پرواز می کنند
[ترجمه گوگل]یک اسطوره یونانی معروف وجود دارد که در آن ایکاروس خیلی نزدیک به خورشید پرواز کرد
10. He introduced me to a Greek girl at the party.
[ترجمه ترگمان]او مرا به یک دختر یونانی در مهمانی معرفی کرد
[ترجمه گوگل]او من را به یک دختر یونانی در حزب معرفی کرد
11. The Greek government today gave the go-ahead for five major road schemes.
[ترجمه ترگمان]دولت یونان امروز پنج طرح جاده اصلی را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]دولت یونان امروز پنج راهکار عمده جاده را به پیش برد
12. He studies Greek and Roman mythology.
[ترجمه ترگمان]اساطیر یونان و روم را مورد مطالعه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]او اسطوره ی یونانی و رومی را مطالعه می کند
13. He had an engagement at a restaurant in Greek Street at eight.
[ترجمه ترگمان]ساعت هشت در رستورانی در خیابان Greek به سر می برد
[ترجمه گوگل]او در یک رستوران در خیابان یونان در هشتم حضور داشت
14. I don't speak Greek so Dina offered to translate for me.
[ترجمه ترگمان]من یونانی صحبت نمی کنم بنابراین دینا به من پیشنهاد کرد که ترجمه کنم
[ترجمه گوگل]من به یونانی صحبت نمی کنم، بنابراین دینا پیشنهاد داد تا برای من ترجمه کند