معنی : مغناطیس زدایی، زدودن مغناطیس
معانی دیگر : مغناطیس زدایی
demagnetization
معنی : مغناطیس زدایی، زدودن مغناطیس
معانی دیگر : مغناطیس زدایی
انگلیسی به فارسی
تخلیه زباله، مغناطیس زدایی، زدودن مغناطیس
مغناطیس‌زدایی
انگلیسی به انگلیسی
• removal of magnetic properties (also demagnetisation)
دیکشنری تخصصی
[شیمی] مغناطیس زدایى
[کامپیوتر] مغناطیس زدائی
[برق و الکترونیک] مغناطیس زدایی از بین بردن آثار مغناطیسی باقیمانده . - مغناطیس زدایی
[زمین شناسی] وامغناطیدگی کاهش مغناطیدگی بازماند، معمولاً بطور انتخابی که فقط کاهش مولفه های دارای مقاومت کمتر یا ناپایدار می باشد. روش های بکار رفته عبارتند از وامغناطیدگی میدان متناوب، وامغناطیدگی حرارتی و وامغناطیدگی شیمیایی.
[کامپیوتر] مغناطیس زدائی
[برق و الکترونیک] مغناطیس زدایی از بین بردن آثار مغناطیسی باقیمانده . - مغناطیس زدایی
[زمین شناسی] وامغناطیدگی کاهش مغناطیدگی بازماند، معمولاً بطور انتخابی که فقط کاهش مولفه های دارای مقاومت کمتر یا ناپایدار می باشد. روش های بکار رفته عبارتند از وامغناطیدگی میدان متناوب، وامغناطیدگی حرارتی و وامغناطیدگی شیمیایی.
مترادف و متضاد
مغناطیس زدایی (اسم)
demagnetization
زدودن مغناطیس (اسم)
demagnetization
پیشنهاد کاربران
demagnetization ( فیزیک )
واژه مصوب: وامغناطش
تعریف: فرایندی که از مغناطش جسم فِرّومغناطیس میکاهد یا آن را از بین میبرد
واژه مصوب: وامغناطش
تعریف: فرایندی که از مغناطش جسم فِرّومغناطیس میکاهد یا آن را از بین میبرد
کلمات دیگر: