کلمه جو
صفحه اصلی

emitter


(شخص یا دستگاهی که صادر یا دفع می کند) برون فرستگر، گسیلگر، فرستنده، ساطع کننده، پخشگر، گسیلنده، ساتع کننده

انگلیسی به فارسی

ساطع‌کننده


امیتر


انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that emits, person or thing that discharges

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] ساطع کننده، تشعشع کننده یکی از سه لایه ی ترانزیستور دو قطبی . نگاه کنید به transistor . - امیتر ساطع کننده .
[برق و الکترونیک] امیتر یکی از سه ناحیه ی ناخالص شده در ترانزیستورهای پیوندی دو قطبی . با بایاس مستقیم پیوند امیتر - یس، امیتر باربرهای اقلیت ( الکترون یا حفره) را به داخل ناحیه بیس تزریق می کند که در آنجا یا بازترکیب می شوند و یا به داخل کلکتور نفوذ می کنند . شارش باربرهای اقلیت از امیتر به کلکتور و تحت کنترل پیوند بیس- امیتر، می تواند سیگنالها را تقویت کند. - امیتر، گسیلنده، منتشر کننده
[ریاضیات] انتشار دهنده

جملات نمونه

1. a beta emitter
گسیلگر اشعه ی بتا

2. As the world's largest emitter of greenhouse gases, the United States has a special responsibility to act.
[ترجمه ترگمان]به عنوان بزرگ ترین ساطع کننده گازهای گلخانه ای در جهان، ایالات متحده مسئولیت ویژه ای برای اقدام دارد
[ترجمه گوگل]ایالات متحده به عنوان بزرگترین تسلیحات گازهای گلخانه ای در جهان، مسئولیت خاصی در برابر اقدامات دارد

3. Iodine 13 also a gamma and beta emitter, is particularly hazardous to the thyroid gland.
[ترجمه ترگمان]ید [ ۱۳ ] همچنین یک ساطع کننده گاما و بتا، به ویژه برای غده تیرویید خطرناک است
[ترجمه گوگل]ید 13 همچنین یک ناحیه گاما و بتا است، به خصوص برای غده تیروئید خطرناک است

4. Base emitter metal self aligning, air bridge, and wafer thinning are used to improve microwave power performance.
[ترجمه ترگمان]به منظور بهبود عملکرد توان مایکروویو، استفاده از self Base فلز، پل هوا و نازک شدن ویفر مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Self-aligning metal emitter base، پل هوایی و نازک کردن ویفر برای بهبود عملکرد مایکروویو مورد استفاده قرار می گیرد

5. Using both pure poly emitter and heavily doped base, a CMOS-compatible silicon bipolar transistor is implemented, which has low base resistance and is suitable for low temperature operation.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک emitter poly و یک پایه تغلیظ شده، یک ترانزیستور دو قطبی سیلیکون سازگار با CMOS اجرا می شود، که مقاومت پایه پایینی دارد و برای عملیات دما پایین مناسب است
[ترجمه گوگل]با استفاده از هر دو emitter خالص پلی و پایه قوی doped، یک ترانزیستور دوقطبی سیلیکون سازگار با CMOS اجرا شده است که دارای مقاومت پایه پایین است و برای عملیات کم دما مناسب است

6. The transmitter installation amplifier has used the emitter follower way constitution, prevented when breakdown the merit leaves voltage magnification.
[ترجمه ترگمان]تقویت کننده نصب فرستنده، از روش قانون اساسی پیروی کننده استفاده کرده است، و از این که تفکیک پذیری باعث ایجاد بزرگنمایی ولتاژ می شود، جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]تقویت کننده نصب کننده فرستنده از قانون پیاده ساز امیتر استفاده می کند، زمانی که خرابی موجب رد ولتاژ بالا می شود، جلوگیری می شود

7. Features: Low collector - emitter saturation voltage, fast switching speed.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها: ولتاژ اشباع ساطع کننده، سرعت سوییچینگ سریع
[ترجمه گوگل]ویژگی ها: جمع کننده کم - ولتاژ اشباع الیتر، سرعت سوئیچینگ سریع

8. The emission current density of the field emitter is primary determined by the surface field strength of the cathode.
[ترجمه ترگمان]چگالی جریان انتشار ساطع کننده میدان اولیه با مقاومت میدان سطحی کاتد تعیین می شود
[ترجمه گوگل]تراکم جریان خروجی ناحیه خروجی اولیه توسط قدرت میدان سطح کاتد تعیین می شود

9. HBTs : Concept: emitter efficiency, base transport, base resistance, junction capacitance.
[ترجمه ترگمان]HBTs: مفهوم: بهره وری ساطع کننده، انتقال پایه، مقاومت پایه، خازن نقطه اتصال
[ترجمه گوگل]HBTs: مفهوم: بهره وری emitter، حمل و نقل پایه، مقاومت پایه، ظرفیت اتصالات

10. Already the world's top emitter of sulphur dioxide, which causes acid rain, China will overtake the United States as the biggest producer of greenhouse gas carbon dioxide this year or next.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، ساطع کننده بالای دی اکسید سولفور که باعث ریزش باران می شود، امسال به عنوان بزرگ ترین تولید کننده گاز گلخانه ای در سال جاری و یا بعد از آن به ایالات متحده خواهد رسید
[ترجمه گوگل]چین در سال جاری یا بعد از آن، بزرگترین تولید کننده گاز دی اکسید کربن گلخانه ای است که چین در حال حاضر بزرگترین انتشار دهنده دی اکسید گوگرد است که باعث باران اسیدی می شود

11. It drives the emitter of an external NPN transistor, and series with transformer to consist a flyback topology. The system is offline through the use of transformers and optocoupler transistor.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه، ساطع کننده یک ترانزیستور NPN خارجی را هدایت می کند و یک سری با ترانسفورماتور تشکیل می دهد تا از یک توپولوژی flyback تشکیل شود این سیستم از طریق استفاده از ترانسفورماتورها و ترانزیستور optocoupler برون خط است
[ترجمه گوگل]این باعث فرستنده یک ترانزیستور خارجی NPN می شود و مجموعه ای با ترانسفورماتور را تشکیل می دهد که یک توپولوژی فلاپیگ را تشکیل می دهد این سیستم از طریق استفاده از ترانسفورماتور ترانزیستور و ترانزیستور optocoupler است

12. The surface - conduction electron - emitter display ( SED ) just is the flat panel display which is empoldered recently.
[ترجمه ترگمان]صفحه نمایش emitter سطح - رسانایی صفحه نمایش صفحه تخت است که اخیرا empoldered شده است
[ترجمه گوگل]صفحه نمایش رسانای سطحی (SED) فقط صفحه نمایش تخت است که اخیرا در آن نصب شده است

13. Its key materials mainly include emitter materials, electron - transporting materials and hole - transporting materials.
[ترجمه ترگمان]مواد اصلی آن عمدتا شامل مصالح ساطع کننده، مواد انتقال الکترون و مصالح حمل و نقل می باشد
[ترجمه گوگل]مواد کلیدی آن عمدتا شامل مواد ادمتر، مواد حمل و نقل الکترون و سوراخ مواد حمل و نقل می باشد

14. UV unit: High speed low pressure UV emitter; UV sensor with alarm.
[ترجمه ترگمان]دستگاه اشعه یو: سرعت بالا، ساطع کننده اشعه فرابنفش؛ حسگر اشعه یو با زنگ خطر
[ترجمه گوگل]واحد UV: اشعه ماوراء بنفش UV با سرعت بالا؛ حسگر UV با زنگ هشدار

15. A transistor has three electrodes, the emitter, base and the collector.
[ترجمه ترگمان]یک ترانزیستور سه الکترود، ساطع کننده، پایه و کلکتور دارد
[ترجمه گوگل]یک ترانزیستور دارای سه الکترود، امیتر، پایه و جمع کننده است

a beta emitter

گسیل‌گر اشعه‌ی بتا


پیشنهاد کاربران

نشت کننده ( در سیستمهای آبیاری )

قطره چکان

1. this is the plane's radar emitter.
این ساطع کننده رادار هواپیما است.
2. It's the single largest emitter of greenhouse gases of any human activity in the world.
این بزرگترین انتشار دهنده گازهای گلخانه ای از نظر فعالیت های انسانی در جهان است.
3. In these devices, the emitter and collector are both a p - type semiconductor material and the base is n - type.
در این دستگاه ها ، پخش کننده و جمع کننده هر دو یک ماده نیمه هادی از نوع p هستند و پایه آن از نوع n است.
4. Titanium 43 has a half - life of 0. 58 second and is a beta positive emitter.
نیمه عمر تیتانیوم 43 0. 58 ثانیه است و یک انتشار دهنده بتا مثبت است.
5. If an emitter is mobile, direction finding, other than discovering a repetitive pattern of movement, is of limited value in determining if a sensor is unique.
اگر یک فرستنده موبایل باشد ، تعیین جهت غیر از کشف الگوی تکراری حرکت ، در تعیین منحصر به فرد بودن سنسور از ارزش محدودی برخوردار است.

Emitter= ساطع کننده، انتشار دهنده، فرستنده، پخش کننده


a word used to describe countries, industries or just things that produce harmful substances that harm the environment

منتشر کننده

emitter ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: گسیلنده
تعریف: 1. منتشرکنندۀ امواج الکترومغناطیسی|||2. قسمتی از ترانزیستور که حامل ها از آنجا به پایه جریان می‏یابند


کلمات دیگر: