کلمه جو
صفحه اصلی

demodulator


معنی : تفکیک کننده، پیاده کننده
معانی دیگر : (رادیو) پیاده گر، دمدولاتور، واهنگشگر، پساهنگشگر، تحمیل زدا

انگلیسی به فارسی

تفکیک‌کننده، پیاده‌کننده


دمودولاتور، تفکیک کننده، پیاده کننده


انگلیسی به انگلیسی

• device which demodulates (computers, telecommunications)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده و آنها را به پالس های الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پرداز باشند، تبدیل می کند
[برق و الکترونیک] مدوله زدا 1. مداری که سیگنال مدوله ساز را از سیگنال حامل مدوله شده جدا می کند. در گیرنده، حامل به صورت سیگنال «آرف» است. 2. بخش عملیاتی یک مودم که داده های قیاسی دریافتی را به شکل رقمی برای پردازش رایانه ای تبدیل می کند. عکس یک مدوله ساز عمل می کند.

مترادف و متضاد

تفکیک کننده (اسم)
demodulator, separator, discriminator

پیاده کننده (اسم)
demodulator

پیشنهاد کاربران

demodulator ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: وامدوله‏ساز
تعریف: دستگاهی که عمل وامدوله‏سازی انجام دهد


کلمات دیگر: