کلمه جو
صفحه اصلی

euro


پیشوند: اروپا، اروپایی [euromart] (پیش از واکه: eur-)، کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) کانگوروی بزرگ خاکستری رنگ


یورو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the primary currency unit of the European Union and the sole currency, in 2014, of eighteen participating member states: Austria, Belgium, Cyprus, Estonia, Finland, France, Germany, Greece, Ireland, Italy, Latvia, Luxembourg, Malta, the Netherlands, Portugal, Slovakia, Slovenia, and Spain. One euro equals one hundred cents.

- They exchanged some U.S. dollars for euros before they left for Italy.
[ترجمه پ] آن ها قبل از آنکه به ایتالیا بروند، چند دلار را به یورو تبدیل کردند. ( مبادله کردند )
[ترجمه ترگمان] آن ها قبل از رفتن به ایتالیا چند دلار آمریکا برای یورو مبادله کردند
[ترجمه گوگل] آنها قبل از اینکه به ایتالیا بروند، دلارهای یورو را تغییر دادند

(2) تعریف: a coin of the European Union worth one hundred cents.
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: European.

- Eurocurrency.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] Eurocurrency
- Eurasia.
[ترجمه ترگمان] اروسیه
[ترجمه گوگل] اوراسیا

• unit of currency introduced in 1999 as the composite monetary unit of the members of the european union (also called the european currency unit), €
european
euro- is added to words to form other words that describe something which is connected with europe or with the ec.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] یورو - پول رایج اروپایی از سال 1999، که قرار است جایگزین پول ملی اتریش، بلژیک، فنلاند، آلمان، ایرلند، ایتالیا، لوکرامبورگ، هلند، پرتقال و اسپانیا شود. اطلاعات بیشتر در این مورد را از سایت www.europa.eu.int و بانک مرکزی اوپا کسب کنید که پول رایج را در www.ecb.int مدیریت می کنند. در ابتدای سال 2000 یک "یورو" تقریباً معادل یک دلاز آمریکا بود . در ویندوز با پایین نگه داشتن کلید Alt و تایپ عدد 0128 می توانید این نماد را ظاهر کنید نسخه های قبل از ویندوز 2000 می توانند فونت مربوط به نماد یورو را از سایت www.microsoft .com بگیرند.

جملات نمونه

1. The advent of the Euro will redefine Europe.
[ترجمه ترگمان]ظهور یورو، اروپا را دوباره تعریف خواهد کرد
[ترجمه گوگل]ظهور یورو اروپا را دوباره تعریف می کند

2. His speech in the Euro debate was hardly stunning.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او در بحث یورو چندان خیره کننده نبود
[ترجمه گوگل]سخنرانی او در بحث های یورو به سختی خیره کننده بود

3. The instability of the euro continues.
[ترجمه ترگمان]بی ثباتی یورو همچنان ادامه دارد
[ترجمه گوگل]بی ثباتی یورو ادامه دارد

4. The euro will have a circulation second only to that of the dollar.
[ترجمه ترگمان]یورو فقط یک گردش دوم با دلار خواهد داشت
[ترجمه گوگل]یورو تنها دومین نرخ تورم را به دلار خواهد داشت

5. The euro has fallen to a new low against the dollar.
[ترجمه ترگمان]یورو به نرخ جدیدی در برابر دلار سقوط کرده است
[ترجمه گوگل]یورو به پایین ترین حد در برابر دلار کاهش یافته است

6. The euro is getting stronger against the dollar.
[ترجمه ترگمان]یورو در برابر دلار قوی تر می شود
[ترجمه گوگل]یورو در برابر دلار قوی تر می شود

7. The euro has strengthened against the dollar.
[ترجمه ترگمان]یورو در برابر دلار تقویت شده است
[ترجمه گوگل]یورو در برابر دلار تقویت شده است

8. The euro hit a record low in trading today.
[ترجمه ترگمان]یورو در تجارت امروز به رکورد پایینی رسید
[ترجمه گوگل]یورو در معاملات امروز به پایین ترین حد رسیده است

9. A hundred cents make one euro.
[ترجمه ترگمان]صد سنت یک یورو
[ترجمه گوگل]صد سنت یک یورو می پردازد

10. The euro has closely shadowed the dollar.
[ترجمه ترگمان]یورو به شدت در سایه دلار قرار دارد
[ترجمه گوگل]یورو از سقف دلار است

11. Shares in Euro Disney jumped 17p.
[ترجمه ترگمان]سهام در یورو دیزنی از ۱۷ مه آغاز به کار کرد
[ترجمه گوگل]سهام یورو دیزنی 17 پوند افزایش یافت

12. They live in fantasy worlds which make Euro Disney seem uninventive.
[ترجمه ترگمان]آن ها در دنیای فانتزی زندگی می کنند که باعث می شود یورو دیزنی به نظر برسد
[ترجمه گوگل]آنها در دنیای فانتزی زندگی می کنند که باعث می شود یورو دیزنی غیر قابل انکار باشد

13. The euro has moved from the realms of theory into reality.
[ترجمه ترگمان]یورو از قلمرو تیوری به واقعیت منتقل شده است
[ترجمه گوگل]یورو از قلمرو تئوری به واقعیت منتقل شده است

14. The Euro Cup competition links together a series of Continental races, with a points-scoring system producing an overall winner.
[ترجمه ترگمان]مسابقات جام اروپا مجموعه ای از مسابقات قاره ای را به همراه یک سیستم امتیازدهی به امتیاز یک برنده کلی به هم متصل می کند
[ترجمه گوگل]مسابقات قهرمانی یورو با یک سری مسابقات قاره ای همراه است، که یک سیستم امتیاز دهی با امتیاز و یک برنده جامع است

15. So far the changeover to the euro has been a matter for technocrats and central banks.
[ترجمه ترگمان]تا کنون تبدیل به یورو موضوعی برای technocrats و بانک های مرکزی بوده است
[ترجمه گوگل]تا کنون انتقال به یورو برای تکنوکرات ها و بانک های مرکزی مورد توجه بوده است


کلمات دیگر: