کلمه جو
صفحه اصلی

footer


معنی : ولگرد، پیاده رو، گام زن
معانی دیگر : (معماری ـ بخش پهن تر زیر دیوار یا ستون) زیر ستون، بن دیوار، اساس، ازار، ته ستون، ولگرد
footer_
پسوند: (طول) ـ قد

انگلیسی به فارسی

پیاده رو، گام زن، ولگرد


پاورقی، پیاده رو، گام زن، ولگرد


انگلیسی به انگلیسی

• title which appears at the bottom of a page in a document (computers); one who walks, pedestrian (archaic); rugby (british slang); soccer (british slang)
person or thing with a specific measurement in feet (used in combination, i.e. six-footer)

پسوند ( suffix )
• : تعریف: someone or something (so many) feet tall, long, or the like.

- a twenty-footer
[ترجمه ترگمان] a twenty
[ترجمه گوگل] بیست پایی
اسم ( noun )
(1) تعریف: the enlarged foundation work of a building, wall, or the like, used to spread the weight; footing.
مشابه: base, foundation

(2) تعریف: in word processing or printing, information that is repeated at the bottom of a sequence of pages. (Cf. header.)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] پانویس متنی که در انتهای هر صفحه ی سند . چاپی قرار می گیرد . بر خلاف header. - پاصفحه ؛ پانویس ؛ زیرنویس ؛ پاورقی

مترادف و متضاد

ولگرد (اسم)
stray, loafer, blackguard, tramp, vagabond, hooligan, rambler, gangrene, footer, straggler, larrikin, roamer, runner, prowler, swinger

پیاده رو (اسم)
walk, pedestrian, peripatetic, pavement, footer, sidewalk, footpath

گام زن (اسم)
footer

جملات نمونه

1. The footer gives the page number of the document.
[ترجمه ترگمان]The شماره صفحه سند را می دهد
[ترجمه گوگل]پایین صفحه شماره صفحه سند را می دهد

2. A four footer would be better.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک قدم از آن طرف تر بود
[ترجمه گوگل]چهار پایه بهتر خواهد بود

3. My brother is a six - footer.
[ترجمه ترگمان] برادرم \"six\" - ه
[ترجمه گوگل]برادر من شش پایی است

4. Standard 15 footers are available for those with large suburban yards.
[ترجمه ترگمان]۱۵ footers استاندارد برای افراد دارای محوطه های بزرگ حومه شهر در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]پانل های استاندارد 15 برای کسانی که دارای مزرعه های حومه ای بزرگ هستند در دسترس هستند

5. To alter the margins, headers and footers, and other details select Page Setup.
[ترجمه یوسف نادری] برای تغییر حاشیه ها، پاصفحه و سرصفحه ها، و دیگر جزئیات گزینه ی تنظیمات صفحه ( پیج ستاپ ) را انتخاب کنید.
[ترجمه ترگمان]برای تغییر حاشیه های، headers و footers، و جزئیات دیگر تنظیمات صفحه را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]برای تغییر حاشیه ها، هدر ها و پاورقی ها و سایر جزئیات، صفحه تنظیمات را انتخاب کنید

6. Clickable footer that display and select the today date.
[ترجمه ترگمان]clickable clickable که تاریخ امروز را نمایش داده و انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]پاورقی قابل کلیک که نمایش داده می شود و تاریخ امروز را انتخاب می کند

7. The masthead and footer were defined by IBM's standards for corporate Web sites; this is one of the areas you'll probably want to change when you create your own tutorials with the Toot-O-Matic.
[ترجمه ترگمان]سر دکل و پاصفحه با استانداردهای IBM برای وب سایت های شرکت تعریف شده اند؛ این یکی از زمینه هایی است که احتمالا در هنگام ایجاد برنامه های آموزشی خود با the - O - Matic، به آن نیاز خواهید داشت
[ترجمه گوگل]سربرگ و پاورقی توسط استانداردهای IBM برای وب سایت های شرکت تعریف شده است؛ این یکی از حوزه هایی است که احتمالا می خواهید تغییر دهید وقتی که آموزش های خود را با Toot-O-Matic ایجاد می کنید

8. Create components of type Style for header, footer and body components, on each page.
[ترجمه ترگمان]مولفه های سبک برای سرصفحه، پاصفحه و اجزای بدن در هر صفحه ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]ایجاد اجزای نوع Style برای هدر، پاورقی و اجزای بدن در هر صفحه

9. The athletic ability for a 7 footer is asinine. He's going to be great, not good.
[ترجمه ترگمان]توانایی ورزشی برای یک ۷ asinine است او بزرگ خواهد شد، نه خوب
[ترجمه گوگل]توانایی ورزشی برای 7 پایی است او بزرگ است، خوب نیست

10. Often they are in footer of the page as well.
[ترجمه ترگمان]اغلب آن ها در پاصفحه چاپ می شوند
[ترجمه گوگل]اغلب آنها در پایین صفحه قرار دارند

11. Here's a 7 - footer and a 7 - 6 guy, they fell down, a collision.
[ترجمه ترگمان]این یک تصادف ۷ - ۱ و ۷ - ۶ است، آن ها سقوط کردند، یک تصادف
[ترجمه گوگل]در اینجا یک پایه 7 و یک مرد 7 تا 6 است، آنها در یک برخورد قرار گرفتند

12. The footer is displayed on each page spanned by a table.
[ترجمه ترگمان]The در هر صفحه از روی یک میز نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]پاورقی در هر صفحه نمایش داده شده توسط یک جدول نمایش داده می شود

13. Added controls in the footer to handle the search operation.
[ترجمه ترگمان]کنترل اضافی در پاصفحه برای رسیدگی به عملیات جستجو
[ترجمه گوگل]کنترل های موجود در پاورقی را برای کنترل عملیات جستجو اضافه کرد

14. Enable the showing of the footer area for the policy data table so that you can place the command button (Figure
[ترجمه ترگمان]به کار انداختن نمایش ناحیه پاصفحه برای جدول داده های سیاست به طوری که می توانید دکمه فرمان را نصب کنید (شکل ۱)
[ترجمه گوگل]نشان دادن منطقه حقیقی را برای جدول داده های سیاست فعال کنید تا بتوانید دکمه فرمان (شکل

15. Are there any little animated creatures in the footer of this email?
[ترجمه ترگمان]آیا موجودات زنده ای در the این ایمیل وجود دارند؟
[ترجمه گوگل]آیا موجودات متحرک کمی در پایین صفحه این ایمیل وجود دارد؟

پیشنهاد کاربران

ته برگ ( در فایل های متنی )

footer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: پَسایند 2
تعریف: آنچه در متنها و گزارش ها در پایین هر صفحه می آید

پا صفحه

زیر برگ و پا برگ

پاصفحه ( در رایانه، در نرم افزار وُردword ) که در مقابل سرصفحه/سربرگheader قرار میگیرد.

زیرنویس

پاورقی

پاورقی

# The footer gives the page number of the document
# Often more explanations are in footer of the page


کلمات دیگر: