کلمه جو
صفحه اصلی

name after

انگلیسی به انگلیسی

• name in honor of a person or thing, give the name of another person or thing

جملات نمونه

1. Zimmerman changed his name after he left Germany.
[ترجمه ترگمان]زیمرمن پس از ترک آلمان، نام خود را تغییر داد
[ترجمه گوگل]زیمرمن پس از ترک آلمان، نام خود را تغییر داد

2. I wrote my name after Penny's.
[ترجمه ترگمان] من اسم خودم رو بعد از \"پنی\" نوشتم
[ترجمه گوگل]اسمش را بعد از پنی نوشتم

3. 'She remembered my name after all those years. ' 'Fancy that!'
[ترجمه ترگمان]بعد از اون همه سال اسم منو یادش اومد فکرش را بکن!
[ترجمه گوگل]'پس از آن همه سالها، نام من را به یاد آوردم '' فانتزی این!

4. She resumed her maiden name after the divorce.
[ترجمه ترگمان]پس از طلاق نام خانوادگیش را ازسر گرفت
[ترجمه گوگل]او پس از طلاق نام خانوادگی خود را از سر گرفت

5. The area got a bad name after a series of nasty murders.
[ترجمه ترگمان] بعد از یه سری قتله ای زشت اسم بدی پیدا کرد
[ترجمه گوگل]این منطقه پس از یک سری از قتل های تند و زننده نام بد نامیده می شود

6. You cannot change the account name after the task has been created.
[ترجمه ترگمان]پس از ایجاد این کار نمی توانید نام حساب را تغییر دهید
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه کار ایجاد شد نمیتوانید نام حساب را تغییر دهید

7. She anglicised her name after moving from Paris to London.
[ترجمه ترگمان]اسم او را پس از حرکت از پاریس به لندن فرستاد
[ترجمه گوگل]او پس از گذر از پاریس به لندن، اسمش را نام برد

8. Explains how to sign assembly with a strong name after the assembly has been created.
[ترجمه ترگمان]بعد از ایجاد این مونتاژ توضیح می دهد که چگونه مونتاژ را با یک نام قوی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]توضیح می دهد که چگونه مجلس را با یک نام قوی پس از ایجاد مجمع، امضا کنید

9. A research team deliberately developed this name after carefully searching for a word that was pronounceable everywhere but had no specific meaning anywhere.
[ترجمه ترگمان]یک تیم تحقیقاتی به عمد این نام را پس از جستجوی دقیق برای کلمه ای که در همه جا پخش شده بود، توسعه داد، اما هیچ معنای خاصی در هر جایی نداشت
[ترجمه گوگل]یک تیم تحقیق به طور عمدی این نام را بعد از دقت جستجو برای یک کلمه که در همه جا قابل تلفظ است اما به هیچ وجه معنی خاصی ندارد، توسعه داد

10. In western countries, a woman takes her husband's last name after her marriage.
[ترجمه ترگمان]در کشورهای غربی، یک زن پس از ازدواج نام خانوادگی شوهرش را می گیرد
[ترجمه گوگل]در کشورهای غربی، پس از ازدواج، زن نام خانوادگی شوهرش را می گیرد

11. Lucy Stone becomes first woman on record to keep her own name after marriage, setting a trend among women who are consequently known as "Lucy Stoners. "
[ترجمه ترگمان]لوسی استون اولین زنی است که به ثبت نام خود پس از ازدواج می پردازد و روندی را در میان زنان برقرار می کند که در نتیجه \"لوسی Stoners\" شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]لوسی سنگ نخستین زن را در رکورد می گیرد تا نام خود را پس از ازدواج حفظ کند، روندی را در میان زنان ایجاد می کند که درنتیجه به عنوان 'لوسی استونزر' شناخته می شوند '

12. In western societies, a woman must adopt her husband's last name after marriage.
[ترجمه ترگمان]در جوامع غربی، یک زن باید نام خانوادگی شوهرش را پس از ازدواج انتخاب کند
[ترجمه گوگل]در جوامع غربی، یک زن باید پس از ازدواج نام خانوادگی شوهر خود را بپذیرد

13. The assignor may not continue to use the assigned enterprise name after the assignment.
[ترجمه ترگمان]The ممکن است به استفاده از نام تجاری تعیین شده پس از تکلیف ادامه ندهند
[ترجمه گوگل]انتصاب کننده ممکن است بعد از انتساب به استفاده از نام شرکت اختصاص داده نشده ادامه دهد

14. Uncle Homayoun told me that he had willed the house to me and that the deed of trust would be issued in my name after his death.
[ترجمه ترگمان]عمو Homayoun به من گفت که برای من این خانه را خواسته و سند اعتماد به نام من پس از مرگ او منتشر خواهد شد
[ترجمه گوگل]عمو همایون به من گفت که او خانه را برای من خواسته است و پس از مرگ او به من داده خواهد شد

پیشنهاد کاربران

نام گذاری ( کسی یا چیزی ) به نام ( کسی یا چیزی دیگر )

to name after some body or some thing
به نام کسی یا چیزی نام گذاری کردن



همنام بودن

نام گذاری بچه با استفاده از نام کوچک فردی دیگر و معمولا یکی از افراد خانواده بعنوان زنده نگاه داشتن نام و یاد وی

برگرفتن نام از چیزی یا کسی
نامگذاری به احترام کسی یا چیزی
همنام بودن با کسی یا چیزی

کسی یا چیزی رو به اسم کسی یا چیزی دیگر نامگذاری کردن
We named all our children after football players.


کلمات دیگر: