کلمه جو
صفحه اصلی

labour force

انگلیسی به انگلیسی

• the labour force consists of all the people in a particular country who are able to work.
the labour force can also refer to all the people who work for a particular company.

جملات نمونه

1. The labour force in our mine is running down rapidly.
[ترجمه ترگمان]نیروی کار ما به سرعت به پایین سرازیر می شود
[ترجمه گوگل]نیروی کار در معدن ما به سرعت در حال سقوط است

2. The labour force is expected to grow by 2% next year.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود نیروی کار تا ۲ درصد در سال آینده افزایش یابد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود نیروی کار در سال آینده 2 درصد رشد کند

3. An increasing percentage of the labour force is now unemployed.
[ترجمه ترگمان]درصد فزاینده ای از نیروی کار در حال حاضر بی کار است
[ترجمه گوگل]درصد افزایش نیروی کار در حال حاضر بیکار است

4. A large proportion of the labour force is unskilled.
[ترجمه ترگمان]بخش بزرگی از نیروی کار فاقد مهارت است
[ترجمه گوگل]بخش بزرگی از نیروی کار غیر متخصص است

5. As the most expensive section of the labour force, middle-aged workers have faced very severe pressures to terminate their employment.
[ترجمه ترگمان]به عنوان گران ترین بخش نیروی کار، کارگران میانسال با فشارهای شدیدی مواجه شده اند تا به کار خود خاتمه دهند
[ترجمه گوگل]به عنوان بخش گران ترین نیروی کار، کارگران میانسال با فشار بسیار شدید روبرو شده اند تا کار خود را متوقف کنند

6. The 1993 Labour Force Survey showed that 61 per cent of black women aged 1to 59 had higher and other qualifications.
[ترجمه ترگمان]بررسی نیروی کار ۱۹۹۳ نشان داد که ۶۱ درصد از زنان سیاه پوست ۱ تا ۵۹ سال بالاتر و دیگر صلاحیت بیشتری دارند
[ترجمه گوگل]بررسی کار نیروی کار در سال 1993 نشان داد که 61 درصد از زنان سیاه پوست در سال های 1 تا 59 دارای مدارک بالاتر و سایر مدارک بودند

7. It provided employers with a cheap labour force.
[ترجمه ترگمان]این کار، کارفرمایان را با نیروی کار ارزان تامین می کرد
[ترجمه گوگل]این کارفرمایان با نیروی کار ارزان قیمت را ارائه می دهند

8. The agricultural labour force continued its long term decline to just under 2000, nearly two percent fewer than in 199
[ترجمه ترگمان]نیروی کار کشاورزی کاهش طولانی مدت خود را در سال ۲۰۰۰ و نزدیک به ۲ درصد کم تر از ۱۹۹ مورد ادامه داد
[ترجمه گوگل]نیروی کار کشاورزی به مدت کوتاهی کاهش یافت و تقریبا کمتر از 2000، تقریبا دو درصد کمتر از 199 است

9. An immigrant labour force would always be needed as a buffer to absorb the shocks of alternating booms and recessions.
[ترجمه ترگمان]یک نیروی کار مهاجر همیشه به عنوان یک حایل برای جذب شوک های متناوب و رکود اقتصادی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]نیروی کار مهاجر همیشه به عنوان یک بافر برای جذب شوک های رونق و رکود متناوب مورد نیاز است

10. Economists believe that the boost to the labour force may be worth an additional 1 percent a year in the early 1990s.
[ترجمه ترگمان]اقتصاددانان بر این باورند که افزایش نیروی کار ممکن است در اوایل دهه ۱۹۹۰ یک درصد بیشتر داشته باشد
[ترجمه گوگل]اقتصاددانان بر این باورند که تقویت نیروی کار ممکن است در اوایل دهه 1990 یک درصد اضافی در سال باشد

11. It creates a cheap labour force, but it's a top-down approach.
[ترجمه ترگمان]این یک نیروی کار ارزان ایجاد می کند، اما یک رویکرد بالا به پایین است
[ترجمه گوگل]این یک نیروی کار ارزان را ایجاد می کند، اما این یک رویکرد به بالا است

12. Both manual and non-manual occupations make up the labour force in service industries.
[ترجمه ترگمان]هر دو مشاغل دستی و غیر دستی نیروی کار در صنایع خدماتی را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]شغل های غیر رسمی و غیر رسمی نیروی کار در صنایع خدماتی را تشکیل می دهند

13. They support people active in the labour force, and provide services which would otherwise fall to the health and social services.
[ترجمه ترگمان]آن ها از مردم فعال در نیروی کار حمایت می کنند و خدماتی ارائه می کنند که در غیر این صورت به خدمات بهداشتی و اجتماعی منجر می شود
[ترجمه گوگل]آنها از افراد فعال در نیروی کار حمایت می کنند و خدماتی را ارائه می دهند که در غیر این صورت به خدمات بهداشتی و اجتماعی محدود می شود

14. This labour force was dispersed by the war with a consequent requirement for increased mechanical handling.
[ترجمه ترگمان]این نیروی کار با نیاز به افزایش جابجایی مکانیکی به وسیله جنگ پراکنده شد
[ترجمه گوگل]این نیروی کار به وسیله جنگ پراکنده شد و نیازمندی به دنبال افزایش مکانیکی بود

15. By 1986 two-thirds of the labour force worked outside agriculture.
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۸۶ دو سوم نیروی کار خارج از کشاورزی کار می کردند
[ترجمه گوگل]تا سال 1986 دو سوم نیروی کار در خارج از کشاورزی کار می کرد

پیشنهاد کاربران

نیروی کار

نیروی کار_کسانی که در جامعه وظیفه ای برعهده دارند


کلمات دیگر: