کلمه جو
صفحه اصلی

machismo


(تداعی منفی) مرد برتر پنداری، نرینه رفتاری (رفتار به طور غلو آمیز مردانه همراه با حس تفوق بر زنان)

انگلیسی به فارسی

(تداعی منفی) مرد برتر پنداری، نرینه رفتاری (رفتار به طور غلو آمیز مردانه همراه با حس تفوق بر زنان)


ماشین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: masculinity as displayed in courage, assertiveness, and dominance, esp. over women.

• assertive masculinity which is often characterized by aggressiveness and dominance over women, male chauvinism, quality of being macho
machismo is aggressively masculine behaviour or attitudes.

مترادف و متضاد

masculinity


Synonyms: macho, male, manful, manliness, mannish, masculine, muscular, virile


جملات نمونه

1. An American football game is the quintessence of machismo.
[ترجمه ترگمان]بازی فوتبال آمریکایی جوهر of است
[ترجمه گوگل]یک بازی فوتبال آمریکایی، مکمل ماشینکاری است

2. The culture of machismo is strong in some countries.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ of در برخی کشورها قوی است
[ترجمه گوگل]فرهنگ ماجوری در برخی کشورها قوی است

3. Hooky, naturally, has to prove his machismo by going on the scariest rides twice.
[ترجمه ترگمان]طبیعتا، باید با رفتن به وحشتناک ترین rides، machismo را ثابت کند
[ترجمه گوگل]Hooky، به طور طبیعی، مجبور است دوچرخه سواری خود را با عجله انجام دهد

4. Machismo is a New World phenomenon with roots in Old World cultures.
[ترجمه ترگمان]Machismo یک پدیده جهانی جدید است که ریشه در فرهنگ های کهن دارد
[ترجمه گوگل]Machismo پدیده جدید جهانی با ریشه در فرهنگ های قدیمی جهان است

5. There is the added machismo of breaking the law.
[ترجمه ترگمان]قانون اضافه شکستن قانون وجود دارد
[ترجمه گوگل]جنبش افزوده به شکستن قانون وجود دارد

6. Supporters of this kind of regulatory machismo held out hope that this agreement will revolutionize our efforts to control tobacco.
[ترجمه ترگمان]حامیان این نوع مقررات قانونی اظهار امیدواری کردند که این قرارداد در تلاش های ما برای کنترل تنباکو متحول خواهد شد
[ترجمه گوگل]حامیان این نوع از نظارت قانونی امیدوار بودند که این توافقنامه تلاش های ما را برای کنترل تنباکو تغییر دهد

7. Call it machismo, if you want.
[ترجمه ترگمان]اگه می خو ای بهش بگو machismo
[ترجمه گوگل]اگر میخواهید آن را masismo نامید

8. There is the added machismo of breaking the law. Telephone messages that have to be carried out in code.
[ترجمه ترگمان]قانون اضافه شکستن قانون وجود دارد پیام های تلفنی که باید اجرا شوند
[ترجمه گوگل]جنبش افزوده به شکستن قانون وجود دارد پیام های تلفنی که باید در کد انجام شوند

9. Masking his doubts with machismo, he feels he is not really a man unless he can seize whatever he wants.
[ترجمه ترگمان]از doubts با machismo، احساس می کند که او واقعا یک مرد نیست مگر اینکه بتواند هر چیزی را که می خواهد بگیرد
[ترجمه گوگل]او تردید خود را نسبت به ماشینیسم تلقی می کند، او احساس می کند که او واقعا مرد نیست، مگر اینکه بتواند آنچه را که می خواهد به دست بیاورد

10. Machismo is a New World phenomenon with roots in old world cultures.
[ترجمه ترگمان]Machismo پدیده ای جهانی جدید است که ریشه در فرهنگ های کهن جهان دارد
[ترجمه گوگل]Machismo پدیده جدید جهانی با ریشه های فرهنگ های قدیمی جهان است

11. Machismo is an exaggerated cult of virility which expresses itself in male assertions of superiority over females, and competition between men.
[ترجمه ترگمان]Machismo یک مکتب مردانه اغراق آمیز از مردانگی است که خود را در اظهار برتری مردان نسبت به زنان و رقابت بین مردان بیان می کند
[ترجمه گوگل]Machismo یک فرقه هیجان انگیز از ویلیم است که خود را در بیان مردان از برتری بیش از زنان و رقابت بین مردان بیان می کند

12. The bus driver drove with machismo through a tangle of marrow streets.
[ترجمه ترگمان]راننده اتوبوس با machismo از میان انبوه خیابان های پر از مغز به رانندگی ادامه داد
[ترجمه گوگل]راننده اتوبوس با موتورسیما از طریق مسدود کردن خیابان های مغز فرار کرد

13. I blamed the absence of machismo in my upbringing for my reluctance to indulge in the oldest profession.
[ترجمه ترگمان]من فقدان of را در تربیت من به خاطر بی میلی من برای شرکت در قدیمی ترین حرفه مورد سرزنش قرار دادم
[ترجمه گوگل]من متهم به فقدان ماشینیسم در تربیت من برای بی میلی من در از بین بردن قدیمی ترین حرفه

14. At 2 strands of DNA, this creates a machismo man and a subordinate woman.
[ترجمه ترگمان]در دو رشته DNA، این باعث ایجاد یک مرد machismo و یک زن زیردست می شود
[ترجمه گوگل]در 2 رشته DNA، این یک انسان ماتریسی و یک زن زیردری ایجاد می کند


کلمات دیگر: