کلمه جو
صفحه اصلی

lace into

انگلیسی به فارسی

توری به


انگلیسی به انگلیسی

• (slang) to attack with words or physically

جملات نمونه

1. I had a riding whip with me and I rushed at the fellow and fairly laced into him.
[ترجمه ترگمان]یک شلاق سواری با خودم داشتم و با عجله به طرف آن مرد دویدم و محکم به او گره زدم
[ترجمه گوگل]من یک شلوار سوار با من داشتم و من با همسایه عجله داشتم و به او نسبت داده بودم

2. He verbally laced into his son for his misbehavior.
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر رفتار his با پسرش ارتباط داره
[ترجمه گوگل]او به صورت شفاهی به سوء رفتار با فرزندش پرداخت

3. He verbally laced into his son for his misbehaviour.
[ترجمه ترگمان]به خاطر misbehaviour با پسرش حرف میزنه
[ترجمه گوگل]او به صورت شفاهی به سوء رفتار با فرزندش پرداخت

4. He laced into the thief until he begged for mercy.
[ترجمه ترگمان]او به دزد اشاره کرد تا اینکه از او خواهش کرد که به او رحم کند
[ترجمه گوگل]او تا زمانی که خواستار رحمت باشد، به دز خزید

5. They laced into her for being late.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای دیر کردن به او فشار می آوردند
[ترجمه گوگل]آنها دچار دیر شدن شده اند

6. The congressman laced into the government for being corrupt.
[ترجمه ترگمان]نماینده مجلس برای فاسد شدن به دولت نفوذ کرد
[ترجمه گوگل]کنگره به دلیل فاسد شدن در دولت بود

7. She let a piece of lace into her dress.
[ترجمه ترگمان]یک تکه تور در لباس او گذاشت
[ترجمه گوگل]او یک تکه توری را به لباسش اجازه داد

8. Reviewers laced into the play.
[ترجمه ترگمان]reviewers به نمایش گره خورده بودند
[ترجمه گوگل]داوران در بازی حضور دارند

9. Now, make the right (yellow) lace into a loop, this time wrapping it around the front of the "O" in the middle.
[ترجمه ترگمان]حالا، نوار سمت راست (زرد)را در یک حلقه قرار دهید، این بار آن را در قسمت جلوی \"O\" در وسط قرار دهید
[ترجمه گوگل]حالا، توری (زرد) را به یک حلقه تبدیل کنید، این بار آن را در اطراف جلوی 'O' در وسط قرار دهید

10. She let a piece of lace into a dress.
[ترجمه ترگمان]او تکه ای از تور را در لباس گذاشت
[ترجمه گوگل]او یک تکه توری را به یک لباس اجازه داد

11. Start to feed the left lace into the "hole" that has just been made.
[ترجمه ترگمان]شروع به غذا دادن نوار سمت چپ در \"سوراخ\" که تازه ساخته شده است
[ترجمه گوگل]شروع به تغذیه توری چپ به سوراخ که تازه ساخته شده است

12. My mother let a piece of lace into my dress.
[ترجمه ترگمان]مادرم یک تکه تور را در لباس من گذاشت
[ترجمه گوگل]مادر من یک قطعه توری را در لباس من گذاشت

13. Tie a Starting Knot as shown, then make the right (blue) lace into a "loop" by simply doubling it back onto itself.
[ترجمه ترگمان]گره شروع را به همان شکل که نشان داده می شود به هم وصل کنید، سپس با دو برابر کردن آن به خود، توری (آبی)را به یک حلقه \"حلقه\" تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]به عنوان یک گره شروع می شود، همانطور که نشان داده شده است، سپس توری درست (آبی) را به یک حلقه تبدیل کنید و آن را به دو برابر کردن آن بر روی خود بکشید

14. At step withdraw the finger, feeding the left lace into the hole where the finger was.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه انگشت خود را پس کشید، انگشت دست چپش را در سوراخ سوراخ فرو برد
[ترجمه گوگل]در مرحله برداشته انگشت، تغذیه توری چپ را به سوراخ که در آن انگشت بود

پیشنهاد کاربران

حمله کردن به صورت کلامی یا عملی


کلمات دیگر: