کلمه جو
صفحه اصلی

machinator


دسیسه کار، طراح نقسه

انگلیسی به فارسی

دسیسه کار، طراح نقسه


ماشینکاری


انگلیسی به انگلیسی

• one who machinates, one who plots or schemes, one who conspires

جملات نمونه

1. To restrict secret link machinator, search engine is considering to adopt diversiform method, undertake ranking operation.
[ترجمه ترگمان]برای محدود کردن machinator لینک محرمانه، موتور جستجو با توجه به اتخاذ روش diversiform، انجام عملیات رتبه بندی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]موتور جستجوگر برای محدود کردن ماشین ساز پیوند مخفی، در نظر دارد برای اتخاذ یک روش متداول، عملیات رتبه بندی انجام دهد

2. But no matter be machinator or executant, we can hearten, it is good to insist to do it do it.
[ترجمه ترگمان]ولی هیچ مهم نیست machinator یا executant باشد، ما می توانیم دلگرم باشیم، خوب است که اصرار کنیم این کار را بکنیم
[ترجمه گوگل]اما مهم نیست که ماشینی یا اجرایی باشد، ما می ترسیم، خوب است که اصرار داشته باشیم که این کار را انجام دهیم

3. Machinator : If you love someone, set her free. . . If she ever comes back, ask her why .
[ترجمه ترگمان]اگه کسی رو دوست داری، اونو آزاد کن … اگه برگرده، ازش بپرس چرا
[ترجمه گوگل]Machinator: اگر کسی را دوست داشته باشید، او را آزاد کنید اگر او تا به حال پشت سر دارد، از او بخواهید که چرا

4. Wang Li division is the machinator of whole thing.
[ترجمه ترگمان](وانگ لی)تقسیم کل کار است
[ترجمه گوگل]بخش وانگ لی یکی از ماشین سازان کل چیز است

5. In times of operation of inchoate network game, machinator thinks of prop collects fees very hard still mode.
[ترجمه ترگمان]در زمان عملیات مربوط به بازی در شبکه ناقص، machinator فکر می کند که تکیه گاه دقیق هزینه را بسیار دشوار جمع آوری می کند
[ترجمه گوگل]در زمان استفاده از بازی انحصاری شبکه، ماشین ساز فکر می کند که prop مقدار هزینه های بسیار سختی را به دست می آورد

6. In a lot of person eyes, this person can be an outstanding machinator, editor and operation business.
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از چشمان فرد، این فرد می تواند یک متخصص برجسته، ویراستار و کسب وکار کار باشد
[ترجمه گوگل]در چشم بسیاری از افراد، این شخص می تواند ماشینکاری برجسته، سردبیر و کسب و کار عملی باشد

7. Made so long plan and website promotion, I ask myself via regular meeting, it is to belong to machinator or technical personnel.
[ترجمه ترگمان]من از خودم در یک جلسه عادی از خودم سوال می کنم، این کار متعلق به machinator یا پرسنل فنی است
[ترجمه گوگل]از طریق برنامه منظم و ارتقاء وب سایت، از خودم از طریق جلسات منظم از خودم خواسته ام که متعلق به مهندسین یا پرسنل فنی باشم

8. The lover that travels by bike falls in the organization of machinator, cycle everywhere itinerary, seek the healthy life that belongs to oneself.
[ترجمه ترگمان]عاشق که با دوچرخه حرکت می کند در سازمان of، چرخه در هر برنامه سفر می کند، به دنبال زندگی سالم است که به خود تعلق دارد
[ترجمه گوگل]عاشق که با دوچرخه سوار می شود، در سازمان ماشین سازی کار می کند، مسیر سفر به هر کجا را طی می کند، به دنبال زندگی سالم است که متعلق به خودش است

9. Shi Yuzhu with " player of class of ashes of the dead " with pose as of successful game machinator .
[ترجمه ترگمان]شی Yuzhu با \"player of the of of the dead\" و \"pose\" بعنوان یک بازی موفق بازی
[ترجمه گوگل]شیعه یوزو با 'پخش از کلاس خاکستر مرده' با مطرح کردن بازیگر موفق بازی

پیشنهاد کاربران

طراح نقشه

دسیسه کار ، طراح نقشه


کلمات دیگر: