کلمه جو
صفحه اصلی

machiavelli


نیکولو ماکیاولی (نویسنده و دولتمرد ایتالیایی)

انگلیسی به فارسی

ماکیاولی


نیکولو ماکیاولی (نویسنده و دولتمرد ایتالیایی)


انگلیسی به انگلیسی

• family name; niccolo machiavelli (1469-1527), florentine statesman and political writer (author of "the prince")

جملات نمونه

1. Machiavelli and Kearns share a similar pessimism about the changeability of power styles.
[ترجمه ترگمان]Machiavelli و Kearns بدبینی مشابهی را در مورد changeability سبک قدرت به اشتراک می گذارند
[ترجمه گوگل]ماکیاولی و کیرن یک بدبینی مشابه در مورد تغییر پذیری سبک های قدرت دارند

2. Machiavelli, in giving advice to his Prince, spoke openly of the importance of deception.
[ترجمه ترگمان]ماکیاولی، که به شاهزاده خود اندرز می داد، آشکارا درباره اهمیت فریب سخن گفت
[ترجمه گوگل]ماکیاولی در ارائه مشاوره به شاهزاده خود، آشکارا از اهمیت فریبکاری صحبت کرد

3. He is fond of Machiavelli the rake, the prankster and the scoundrel.
[ترجمه ترگمان]این مرد رذل و پست فطرت را خیلی دوست دارد
[ترجمه گوگل]او مچکیل را با چنگک زدن، شکنجه و ناامیدی دوست دارد

4. Or should Machiavelli, Rabelais or Montaigne at least be hailed as authentic precursors of free thought?
[ترجمه ترگمان]یا اگر ماکیاولی، رابله یا مونتنی را به عنوان precursors معتبر اندیشه آزاد مورد ستایش قرار دهند؟
[ترجمه گوگل]یا باید ماکیاولی، ربکا یا مونتین حداقل به عنوان پیشگامان معتبر تفکر آزاد شناخته شود؟

5. Urquhart is a manipulative murderer who could outfox Machiavelli, while Richardson seems utterly guileless.
[ترجمه ترگمان]Urquhart یک قاتل هدفمند است که می تواند ماکیاولی را تحت تاثیر قرار دهد، در حالی که ریچاردسون به نظر کاملا guileless می رسد
[ترجمه گوگل]Urquhart یک قاتل دستکاری است که می تواند ماکیاولی را فریب دهد، در حالی که ریچاردسون کاملا بی رحم است

6. He wished to give it good government, Machiavelli tells us, which meant he wanted to render it obedient to himself.
[ترجمه ترگمان]لوئی زا به ما می گوید که می خواهد حکومت خوبی به آن بدهد، که معنی اش این بود که می خواهد آن را مطیع خودش کند
[ترجمه گوگل]او می خواست به حکومت خوب آن را بدهد، ماکیاولی به ما می گوید که به این معناست که می خواهد خودش را مطیع کند

7. He admired Machiavelli for recognizing that sometimes our ends are mutually exclusive and for facing that fact unblinkingly.
[ترجمه ترگمان]او ماکیاولی را مورد تحسین قرار داد، زیرا می دانست که گاهی اوقات ما متقابلا یکدیگر را exclusive و بدون پلک زدن با آن حقیقت مواجه می شویم
[ترجمه گوگل]او ماکیاولی را به رسمیت شناختن استقبال کرد که گاهی اوقات هدف های ما متقابلا منحصر به فرد و برای مواجهه با این واقعیت unblinkingly

8. But, like Machiavelli, they are for ever tugging at the sleeves of politicians.
[ترجمه ترگمان]اما، مانند ماکیاولی، آن ها همیشه آستین سیاست مداران را می کشند
[ترجمه گوگل]اما، مانند ماکیاولی، آنها برای همیشه از آستین سیاستمداران استفاده می کنند

9. Machiavelli willdeclare that at least one-half of human actions are controlled byFortune in Chapter XXV, but nowhere agrees with Dante that DivineProvidence controls Fortune.
[ترجمه ترگمان]ماکیاولی شرح می دهد که دست کم یک نیمه از اقدامات بشر در فصل بیست و پنجم کنترل می شوند، اما در هیچ کجا با دانته موافق نیستند که DivineProvidence Fortune را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]ماکیاولی تصریح می کند که حداقل نیمی از اقدامات انسانی توسط فورتونت در فصل XXV کنترل می شود، اما هیچگاه با دانته موافق نیست که DivineProvidence کنترل فورچون را دارد

10. Machiavelli also rejected the medieval notion that a static society is desirable.
[ترجمه ترگمان]ماکیاولی نیز این تصور قرون وسطایی را رد کرد که یک جامعه ایستا مطلوب است
[ترجمه گوگل]ماکیاولی همچنین مفهوم قرون وسطایی را رد کرد که یک جامعه استاتیک مطلوب است

11. How Machiavelli criticize the Christian church?
[ترجمه ترگمان]ماکیاولی چگونه کلیسای مسیحی را مورد انتقاد قرار می دهد؟
[ترجمه گوگل]چگونه ماکیاولی از کلیسای مسیحی انتقاد می کند؟

12. Machiavelli justified rule by force rather than by law.
[ترجمه ترگمان]ماکیاولی وضع قوانین را به جای قوانین توجیه کرد
[ترجمه گوگل]ماکیاولی به واسطه زور به جای قانون مجازات می شود

13. Resigning, Machiavelli astutely noted, would operate not only to defend against suspicion but also to create a reputation for probity.
[ترجمه ترگمان]Resigning، ماکیاولی، خاطرنشان ساخت که نه تنها برای دفاع در برابر سو ظن، بلکه برای ایجاد شهرتی برای probity، عمل می کند
[ترجمه گوگل]استقرار مجدد، ماکیاولی به شدت خاطر نشان کرد، نه تنها برای دفاع در برابر سوء ظن عمل می کند، بلکه همچنین به ایجاد اعتبار برای شهرت می پردازد

14. How does Machiavelli defend the republican form of government a republic more desirable than a principality?
[ترجمه ترگمان]چگونه ماکیاولی دفاع از شکل جمهوری خواهان حکومت جمهوری را مطلوب تر از یکی از املاک سلطنت می داند؟
[ترجمه گوگل]ماکیاولی چگونه از دولت جمهوری خواه دفاع می کند که یک جمهوری مطلوب تر از حکومت است؟


کلمات دیگر: