کلمه جو
صفحه اصلی

labor movement

انگلیسی به فارسی

جنبش کارگری


انگلیسی به انگلیسی

• movement of workers who seek to improve their situation through joint action (often through labor unions)of the land

جملات نمونه

1. The labor movement can bring some sense of economic justice to working families.
[ترجمه ترگمان]جنبش کارگری می تواند حس عدالت اقتصادی برای خانواده های کارگر را به ارمغان بیاورد
[ترجمه گوگل]جنبش کارگری می تواند برخی از عدالت اقتصادی را به خانواده های کارآمد بخشیده باشد

2. With foresight, the whole labor movement today could have been like the Machinists and the Pilots.
[ترجمه ترگمان]با پیش بینی، کل جنبش کارگری امروز می توانست مانند the و the باشد
[ترجمه گوگل]با پیش بینی، تمام جنبش کارگری امروز می تواند مانند ماشین کارگران و خلبانان باشد

3. They for whom the protests of the labor movement had been so important.
[ترجمه ترگمان]آن ها که اعتراضات جنبش کارگری به نظرشان بسیار مهم جلوه می کرد
[ترجمه گوگل]آنها برای آنها اعتراضات جنبش کارگری بسیار مهم بودند

4. Had this really once been a labor movement?
[ترجمه ترگمان]آیا این واقعا یک جنبش کارگری بود؟
[ترجمه گوگل]آیا این واقعا یک بار جنبش کارگری بود؟

5. This is the bottom of the labor movement, eight rungs below Lynn Williams, nine rungs below Kleiman or Connerton.
[ترجمه ترگمان]این پایین جریان کار است، هشت پله پایین تر از لین ویلیامز، نه پله پایین تر از Kleiman یا Connerton
[ترجمه گوگل]این پایین جنبش کارگری است، هشت رینگ زیر لین ویلیامز، نه رینگ زیر کلیمن یا کنرتن

6. The first significant national labor movement was called the Knights of Labor.
[ترجمه ترگمان]اولین جنبش کارگری مهم به نام \"شهسواران حزب کار\" نامیده شد
[ترجمه گوگل]اولین جنبش مهم ملی کارگری، شوالیه های کارگری بود

7. The philosophical basis of the American labor movement is very different from that of other countries.
[ترجمه ترگمان]اساس فلسفی جنبش کارگری آمریکا از دیگر کشورها بسیار متفاوت است
[ترجمه گوگل]مبانی فلسفی جنبش کارگری آمریکا بسیار متفاوت از سایر کشورها است

8. The labor movement supported the bill.
[ترجمه ترگمان]جنبش کارگری از این لایحه حمایت کرد
[ترجمه گوگل]جنبش کارگری این لایحه را حمایت کرد

9. Agriculture groups of armed forces, the Foshan labor movement is a powerful backing.
[ترجمه ترگمان]گروه کشاورزی نیروهای مسلح، جنبش کارگری Foshan پشتیبان قدرتمندی است
[ترجمه گوگل]گروه های کشاورزی از نیروهای مسلح، جنبش کارگری Foshan یک حمایت قوی است

10. Although forced labor movement like slave labor and indentured labor has been going on for centuries - voluntary labor movement was a rarity.
[ترجمه ترگمان]اگرچه جنبش کارگری اجباری مانند کار اجباری و نیروی کار اجباری برای قرن ها در حال انجام بوده است - جنبش کار داوطلبانه به ندرت اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]گرچه جنبش کار اجباری مانند کار اجباری و کارهای غرق در قرن ها ادامه داشت - جنبش کارگری داوطلبانه نادر بود

11. The labor movement in Ireland was made up of two organizations.
[ترجمه ترگمان]جنبش کارگری در ایرلند از دو سازمان تشکیل شده بود
[ترجمه گوگل]جنبش کارگری در ایرلند از دو سازمان تشکیل شده است

12. In these crowded centers, the labor movement took form.
[ترجمه ترگمان]در این مراکز پرجمعیت، جنبش کارگری صورت گرفت
[ترجمه گوگل]در این مراکز شلوغ، جنبش کارگری شکل گرفت

13. The emerging labor movement threw itself into local politics with enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]جنبش کارگری در حال ظهور، با شور و شوق به سوی سیاست محلی پرتاب شد
[ترجمه گوگل]جنبش ظهور کار با شور و شوق خود را به سیاست های محلی پرتاب کرد

14. The General Assembly, the nation's labor movement has played a positive role in promoting.
[ترجمه ترگمان]مجمع عمومی، جنبش کارگری این کشور نقش مثبتی در ارتقا ایفا کرده است
[ترجمه گوگل]مجمع عمومی، جنبش کارگری ملت در ترویج نقش مثبتی داشته است

15. Either way, the U. S. labor movement is in for some turbulent times.
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، U اس حرکت کار برای برخی اوقات متلاطم انجام می شود
[ترجمه گوگل]در هر صورت، جنبش کارگری U S برای برخی از زمان های آشفته است


کلمات دیگر: