کلمه جو
صفحه اصلی

naples


شهر ناپل (در جنوب ایتالیا)

انگلیسی به فارسی

ناپل


شهر ناپل (در جنوب ایتالیا)


انگلیسی به انگلیسی

• port city in southwestern italy (known as napoli in italian)

جملات نمونه

1. A reporter was dispatched to Naples to cover the riot.
[ترجمه ترگمان]یک خبرنگار به ناپل اعزام شد تا شورش را بپوشاند
[ترجمه گوگل]خبرنگار به ناپل منتقل شد تا شورش را پوشش دهد

2. Trips to Pompeii and Naples are absolute musts.
[ترجمه ترگمان]سفر به Pompeii و ناپل مطلق است
[ترجمه گوگل]سفر به پومپی و ناپل مطلق است

3. Never again would he return to Naples.
[ترجمه ترگمان]دیگر هرگز به ناپل بازنگشت
[ترجمه گوگل]هرگز دوباره به ناپل برمیگردد

4. We strolled along the sun-baked streets of Naples.
[ترجمه ترگمان]در خیابان های baked به راه خود ادامه دادیم
[ترجمه گوگل]ما در امتداد خیابان های خورشیدی ناپل غرق شدیم

5. Go south, to Naples and Sicily, and it's another story.
[ترجمه ترگمان]به جنوب، به ناپل و سیسیل بروید، و داستان دیگری است
[ترجمه گوگل]برو به جنوب، به Naples و سیسیل، و این یک داستان دیگر است

6. And in Naples, 25 percent of school-age children are not enrolled and truancy rates of the rest are high.
[ترجمه ترگمان]و در ناپل، ۲۵ درصد از کودکان زیر سن مدرسه ثبت نام نکرده اند و میزان فرار از آن ها زیاد است
[ترجمه گوگل]و در ناپل، 25 درصد از کودکان مدرسه ثبت نام نمیشود و نرخ بیکاری بقیه بالا است

7. Here in Naples you've got a balance, if you like.
[ترجمه ترگمان]این جا در ناپل، اگر میل داشته باشید، تعادل خود را حفظ کرده اید
[ترجمه گوگل]در اینجا در ناپل شما تعادل دارید، اگر دوست دارید

8. But in spite or all that, Naples contrives to be wonderful, in the real sense of that overworked word.
[ترجمه ترگمان]اما با وجود همه این ها، ناپل موجب شگفتی من شد، یعنی به معنای واقعی کلمه بیش از حد خود،
[ترجمه گوگل]اما علی رغم همه ی اینها، ناپل به معنای واقعی این کلمه پر از اشتیاق، شگفت انگیز است

9. His brother, Antonio, conspired with the King of Naples to overthrow him.
[ترجمه ترگمان]برادرش آنتونیو، با پادشاه ناپل به توطئه چینی پرداخت تا او را سرنگون کند
[ترجمه گوگل]برادرش آنتونیو با شاه ناپل مخالفت کرد تا او را سرنگون کند

10. They reached Naples by water.
[ترجمه ترگمان]آن ها با آب به ناپل رسیدند
[ترجمه گوگل]آنها به آب به ناپل رسیدند

11. The largest island in the Bay of Naples it boasts a bustling port, thermal spas and sandy beaches.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین جزیره در خلیج ناپل به بندر شلوغ، چشمه های آب گرم و سواحل شنی به خود می بالد
[ترجمه گوگل]بزرگترین جزیره خلیج ناپل آن دارای بندر شلوغ، پارک های حرارتی و سواحل شنی است

12. The dangers of the Naples street-life did not bother her; she believed that no one would mistreat her.
[ترجمه ترگمان]خطراتی که در خیابان ناپل وجود داشت او را آزار نمی داد؛ او معتقد بود که هیچ کس با او بدرفتاری نمی کند
[ترجمه گوگل]خطرات زندگی خیابان ناپل او را ناراحت نکرد؛ او معتقد بود که هیچکس او را نادیده نمیگیرد

13. Now that they had left Naples way behind them she felt increasingly less secure.
[ترجمه ترگمان]اکنون که ناپل را ترک گفته بودند، احساس امنیت بیشتری می کرد
[ترجمه گوگل]اکنون که آنها ناپل را پشت سر گذاشتند، احساس خستگی می کرد

14. Transferred from Barcelona to Naples, Maradona signed a highly lucrative three-year contract.
[ترجمه ترگمان]او از بارسلونا به ناپل منتقل شد و قرارداد سه ساله پر سود را امضا کرد
[ترجمه گوگل]مارادونا قرارداد سه ساله بسیار سودآور را امضا کرد از بارسلونا به ناپل

پیشنهاد کاربران

ناپولی=یکی از شهر های ایتالیا

ناپولی


کلمات دیگر: