کلمه جو
صفحه اصلی

labor force

انگلیسی به انگلیسی

• all of the wage-earning workers

جملات نمونه

1. But overall growth in the labor force will be only about as fast as growth in the general population.
[ترجمه ترگمان]اما رشد کلی نیروی کار تنها به سرعت رشد جمعیت عمومی خواهد بود
[ترجمه گوگل]اما رشد کلی در نیروی کار فقط به همان اندازه رشد جمعیت عمومی خواهد بود

2. In 199 they represented 46 percent of the labor force, up from 38 percent in 197
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ مورد آن ها ۴۶ درصد نیروی کار را در ۱۹۷ درصد افزایش دادند
[ترجمه گوگل]در سال 199، 46 درصد از نیروی کار را تشکیل دادند که از 38 درصد در 197 بود

3. The labor force expanded by 50 000, a sign of growing confidence in the prospect of finding work.
[ترجمه ترگمان]نیروی کار به میزان ۵۰۰۰۰ افزایش یافت، نشانه ای از رشد اعتماد به نفس به امید یافتن کار
[ترجمه گوگل]نیروی کار 50 هزار نفر افزایش یافته است، نشانه ای از اعتماد به نفس بیشتر در جهت یافتن کار

4. Labor force participation rates measure the proportion of the population of working age that is either employed or seeking a job.
[ترجمه ترگمان]میزان مشارکت نیروی کار میزانی از جمعیت در سن کار را اندازه گیری می کند که یا استخدام می شوند و یا به دنبال کار می گردند
[ترجمه گوگل]نرخ مشارکت نیروی کار، میزان جمعیت جمعیت کار را تعیین می کند که یا استخدام می شود یا به دنبال شغلی است

5. Mexico's large labor force may have been the main attraction of the free trade agreement.
[ترجمه ترگمان]نیروی کار بزرگ مکزیک احتمالا اصلی ترین جاذبه توافقنامه تجارت آزاد بوده است
[ترجمه گوگل]نیروی کار بزرگ مکزیک ممکن است جذابیت اصلی توافقنامه تجارت آزاد باشد

6. Many in the labor force will not be ready for full participation in fishnet organizations.
[ترجمه ترگمان]بسیاری در نیروی کار برای مشارکت کامل در سازمان های fishnet آماده نیستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از نیروهای کار برای مشارکت کامل در سازمان های ماهیگیری آماده نیستند

7. Serious efforts are made to expand the labor force.
[ترجمه ترگمان]تلاش های جدی برای توسعه نیروی کار صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]تلاش های جدی برای گسترش نیروی کار صورت گرفته است

8. The people who are going to enter the labor force for the next twenty years have already been born.
[ترجمه ترگمان]افرادی که قرار است برای بیست سال آینده وارد نیروی کار شوند، در حال حاضر به دنیا آمده اند
[ترجمه گوگل]افرادی که قصد ورود به نیروی کار را برای بیست سال آینده دارند، زاده شده اند

9. Latin America has an abundant labor force and natural resources.
[ترجمه ترگمان]آمریکای لاتین نیروی کار و منابع طبیعی فراوانی دارد
[ترجمه گوگل]آمریکای لاتین دارای نیروی کار فراوان و منابع طبیعی است

10. Even adults who are not in the paid labor force may well be working hard.
[ترجمه ترگمان]حتی بزرگسالانی که در نیروی کار مزدی هم ندارند ممکن است سخت کار کنند
[ترجمه گوگل]حتی بزرگسالانی که در نیروی کار مشغول به کار نیستند، ممکن است به سختی کار کنند

11. The labor force participation rate of women increased more than 5 % between 1982 and 199
[ترجمه ترگمان]میزان مشارکت نیروی کار زنان بیش از ۵ درصد از سال ۱۹۸۲ و ۱۹۹ نفر بوده است
[ترجمه گوگل]میزان مشارکت نیروی کار زنان در سالهای 1982 تا 199 بیش از 5 درصد افزایش یافت

12. There is a labor force with all the necessary skills, and there are materials.
[ترجمه ترگمان]یک نیروی کار با تمام مهارت های لازم وجود دارد و مواد وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک نیروی کار با تمام مهارت های لازم وجود دارد، و مواد وجود دارد

13. After the emergence of the social division of labor force the conflict between Trade and Environmental Protection appears progressively in the process of producing and exchanging commodity.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهور تقسیم اجتماعی نیروی کار، تعارض بین تجارت و حفاظت از محیط زیست به طور تدریجی در فرآیند تولید و تبادل کالا ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]پس از ظهور بخش اجتماعی نیروی کار، درگیری بین تجارت و حفاظت از محیط زیست به طور مداوم در روند تولید و مبادله کالاها ظاهر می شود

14. Ultimately, they were assured of a cheap and exploitable labor force through the constant turnover of young, female employees.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، آن ها به نیروی کار ارزان و exploitable از طریق گردش مداوم کارمندان جوان و زنانه اطمینان داده شدند
[ترجمه گوگل]در نهایت، آنها از یک نیروی کار ارزان و قابل بهره برداری از طریق گردش ثابت کارکنان جوان و زنان اطمینان یافتند

پیشنهاد کاربران

نیروی کار کشور یا شرکتی

کارگران محلی

They have plans to cut the comlany's labor force

The people who work

نیروی کار، کسانی که به عنوان نیروی کار در کمپانی و به طور کلی در کشور ها مشغول به کار اند.

نیروی انسانی

نیروی انسانی. . . کارکنان شرکت

نیروی کار

All the people who work for a company or in a country

نیروی کار. .
All the people who work for a company or in a country

His company have enough labor force

معنیش میشه نیروی کار
کسانی که برای کارخانه ها یا شرکت ها و واسه کشور کار میکنن






نیروی کار
all the people who work for a company or in country
Sentence:they and trying to increase the labor force


کلمات دیگر: