کلمه جو
صفحه اصلی

pungency


معنی : تندی، زنندگی
معانی دیگر : زنندگی، تندی

انگلیسی به فارسی

زنندگی، تندی


گیجی، تندی، زنندگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: sharpness or bite in taste or smell.

- The pungency of mustard makes a hot dog taste better.
[ترجمه ترگمان] سس خردل مزه هات داگ را بهتر می کند
[ترجمه گوگل] گیجی خردل باعث می شود طعم هات داگ بهتر شود

• piquancy, sharpness (of flavor, odor, etc.); cleverness, wittiness; causticness, having a stinging or sarcastic quality
if something has pungency, it has a strong, sharp smell or taste.
if speech or writing has pungency, it uses words and ideas that have a direct, powerful effect and often cleverly criticize something; a formal use.

مترادف و متضاد

تندی (اسم)
acceleration, speed, velocity, rapidity, pace, rigor, pungency, celerity, acerbity, fire, acrimony, violence, angularity, virulence, heat, impetuosity, petulance, choler, kick, petulancy, discourtesy, fastness, inflammability, tempest, ginger

زنندگی (اسم)
pungency, poignancy, piquancy

جملات نمونه

1. The cheeses vary in pungency.
[ترجمه ترگمان]پنیر در pungency تغییر می کند
[ترجمه گوگل]پنیرها به شدت متفاوت است

2. I'd also like some pungency wings for appetizer.
[ترجمه ترگمان]همچنین از چند تا بال مرغ برای پیش غذا خوشم میاد
[ترجمه گوگل]من همچنین برخی از بال های عجیب و غریب را برای اشتها دوست دارم

3. He commented with typical pungency.
[ترجمه ترگمان]او با pungency معمولی در این مورد نظر داد
[ترجمه گوگل]او با عجله معمولی توضیح داد

4. It is one of his most heartfelt works combining all the pungency, political commitment and black humour of his best plays.
[ترجمه ترگمان]این یکی از صمیم قلب است که تمام pungency، تعهد سیاسی و طنز سیاه بهترین نمایشنامه های خود را ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]این یکی از شگفت انگیزترین آثار او است که در کنار همۀ تندرستی، تعهد سیاسی و طنز سیاه از بهترین نمایشنامه هایش است

5. The fact that they had contentious articles written with a fearless pungency seems to have been due to his joint editorship of both.
[ترجمه ترگمان]این حقیقت که آن ها مقالات contentious نوشته شده با a بی باک دارند به نظر می رسد که به واسطه سردبیری مشترک هردوی آن ها بوده است
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد این واقعیت که آنها مقالات متهورانه با یک تلخ ترسناک نوشته شده بود، به دلیل ویرایش مجدد آن هر دو بوده است

6. Salmon's fresh and tender, the Bai Zhuoxia fresh fragrance, the soured lemon juice and the black mustard pungency, just like a frank seabreeze, has awakened the deep sleep taste bud.
[ترجمه ترگمان]قزل الا تر و تازه، عطر خوش عطر و عطر تازه، عصاره لیمو ترش و خردل سیاه، درست مثل یک نسیم دریا، مزه خواب عمیق خواب را بیدار کرده
[ترجمه گوگل]تازه و منحصر به فرد ماهی قزل آلا، عطر تازه Bai Zhuoxia، آب لیمو ریخته شده و گیاه سیاه و سفید خردل، درست مثل یک فلفل قرمز، جوانه خواب عمیق بیدار شده است

7. Mace has a flavor and aroma similar to nutmeg, with slightly more pungency.
[ترجمه ترگمان]میس طعم و بویی شبیه به درخت جوز هندی دارد که کمی بیشتر شبیه به درخت جوز هندی است
[ترجمه گوگل]مشت دارای عطر و طعم و شبیه به مهره دار، با کمی تند و تیز است

8. It is not very strong and tastes sweet after the pungency of the alcohol is over.
[ترجمه ترگمان]بعد از نوشیدن الکل خیلی قوی نیست و مزه خوبی ندارد
[ترجمه گوگل]پس از این که الکل تمام شده است، خیلی قوی نیست و شیرین است

9. The letters between authors are written in a unique style of satire, pungency, profundity and steadiness.
[ترجمه ترگمان]حروف بین نویسندگان به سبک منحصر به فرد of، pungency، عمق و ثبات نوشته شده است
[ترجمه گوگل]نامه بین نویسندگان در یک سبک منحصر به فرد از طنز، تند و خشن، عمیق و استحکام نوشته شده است


کلمات دیگر: