کلمه جو
صفحه اصلی

puppeteer


معنی : بازیگر، خیمه شب باز
معانی دیگر : عروسک گردان

انگلیسی به فارسی

خیمه شب باز، بازیگر


توله سگ، بازیگر، خیمه شب باز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: someone who manipulates puppets to entertain others.

• one who controls puppets in a puppet theatre; one who gives a puppet show
a puppeteer is a person who gives shows using puppets.

مترادف و متضاد

بازیگر (اسم)
actor, performer, puppeteer, mummer, stager

خیمه شب باز (اسم)
puppeteer, jigger, wirepuller

جملات نمونه

1. Like many of the new generation of puppeteers, Tiplady grew interested in his trade through object animation rather than traditional marionettes.
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از نسل جدید of، Tiplady به حرفه خود از طریق انیمیشن اعتراض کرد تا marionettes سنتی
[ترجمه گوگل]Tiplady مانند بسیاری از نسل جدید عروسک ها علاقه مند به تجارت خود از طریق انیمیشن شی بود و نه از مارینات های سنتی علاقه مند شد

2. Stage acts include acrobats, musicians and puppeteers.
[ترجمه ترگمان]این اقدامات عبارتند از acrobats، موسیقی دانان و عروسک
[ترجمه گوگل]اعمال مرحله شامل acrobats، نوازندگان و عروسک ها می باشد

3. That's the type of people puppeteers are.
[ترجمه ترگمان]این نوع افراد puppeteers
[ترجمه گوگل]این نوع عروسک ها هستند

4. One puppeteer controls the doll's head, face, and right hand.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها، سر عروسک، صورت و دست راست عروسک را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]یکی از عروسک ها، سر، صورت و دست راست عروسک را کنترل می کند

5. At the suggestion of puppeteer Michael Quinn, the Sullustan mask was altered to allow for use as a puppet.
[ترجمه ترگمان]در این پیشنهاد آقای مایکل کویین، ماسک Sullustan تغییر یافته بود تا به عنوان عروسک خیمه شب بازی استفاده کند
[ترجمه گوگل]در پیشنهاد مایکل کوین، عروسکی، ماسک سولوستان برای استفاده به عنوان عروسکی تغییر یافت

6. In today's cartoon Rove is portrayed as the puppeteer controlling Bush's wealthy supporters in Texas (notice the Texas-style cowboy hat).
[ترجمه ترگمان]در کاریکاتور امروزی، روو به عنوان حامیان ثروتمند بوش در تگزاس به تصویر کشیده می شود (توجه کنید به کلاه کابویی سبک تگزاس)
[ترجمه گوگل]در کارتون امروز، روو به عنوان عروسکی که طرفداران ثروتمند بوش در تگزاس است را به تصویر می کشد (توجه کنید که کت گاوچویی به سبک تگزاس)

7. Puppets are happy to be puppets if puppeteer is a good puppeteer.
[ترجمه ترگمان]عروسک های خیمه شب بازی برای این که عروسک خیمه شب بازی و عروسک خیمه شب بازی باشند خیلی خوشحال می شوند
[ترجمه گوگل]عروسک ها خوشحال هستند که عروسک ها می شوند اگر عروسک خیمه کار خوبی باشد

8. Mr. Sullivan is a professional puppeteer and Mrs. Sullivan isinterested in Photography and travel.
[ترجمه ترگمان]آقای سالیوان یک puppeteer حرفه ای و خانم سالیوان isinterested در عکاسی و سفر است
[ترجمه گوگل]آقای سالیوان یک عروسک حرفه ای است و خانم سلولیان در عکاسی و مسافرت علاقمند است

9. If a puppeteer can move a character's hips, leaving the knees and shoulders in place, as easily as can a pencil animator, why should it be harder in CG?
[ترجمه ترگمان]اگر a بتواند مفصل ران را حرکت دهد، زانوها و شانه های خود را به جای گذاشتن یک انیماتور مداد بر جای می گذارد، چرا این کار در گرافیک کامپیوتری سخت تر باشد؟
[ترجمه گوگل]اگر یک عروسک گربه بتواند بقیه کاراکترها را حرکت دهد، زانوها و شانه ها را در محل قرار می دهد، همانطور که می تواند یک انیماتور مداد باشد، چرا باید در CG سخت تر باشد؟

10. The puppeteer performed his "carrying pole drama" in the streets, because only one person pick a load of drama box could perform in street or village.
[ترجمه ترگمان]\"puppeteer\"، \"درام چوبی\" خود را در خیابان ها به نمایش گذاشت، زیرا تنها یک نفر می تواند در خیابان یا روستا یک چمدان انتخاب کند
[ترجمه گوگل]این عروسک در 'خیابان ها' نمایشنامه 'قطار حمل' خود را اجرا می کند، زیرا تنها یک نفر یک بار از جعبه درام می تواند در خیابان یا روستا انجام دهد

11. A A wandering puppeteer goes to a town.
[ترجمه ترگمان]یک عروسک خیمه شب بازی سرگردان به شهر می رود
[ترجمه گوگل]یک عروسک سرگردان به یک شهر می رود

12. Sullivan is a professional puppeteer and Mrs. Sullivan isinterested in Photography and travel.
[ترجمه ترگمان]سالیوان یک puppeteer حرفه ای و خانم سالیوان isinterested در عکاسی و سفر است
[ترجمه گوگل]سولیوان یک عروسک حرفه ای است و خانم سولیوان علاقه مند به عکاسی و مسافرت است

13. But there is a third hand on tap helping to protect their dream - that brilliant puppeteer Ray Harford.
[ترجمه ترگمان]اما یک دست سوم برای کمک به حفاظت از dream وجود دارد - که puppeteer ری Harford باهوش است
[ترجمه گوگل]اما یک دست سوم روی ضربه وجود دارد که به محافظت از رویای خود کمک میکند - ریک هارفورد، جادوگر درخشان

14. There are folk singers, Morris Dancers, Live Theatre artistes and puppeteers.
[ترجمه ترگمان]خوانندگان محلی، موریس Dancers، هنرمندان تئاتر زنده، و عروسک هستند
[ترجمه گوگل]آوازهای مردمی، رقصندگان موریس، هنرمندان زنده تئاتر و رقصندگان

پیشنهاد کاربران

عروسک گردان

در سایه بازی هایی که عروسک وجود نداره، میشه گفت: راوی


کلمات دیگر: