کلمه جو
صفحه اصلی

unwed

انگلیسی به فارسی

بی رحم


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of wed.
مشابه: maiden

• unmarried, single

جملات نمونه

1. The home is also a residence for unwed mothers.
[ترجمه ترگمان]خانه همچنین خانه ای برای مادرهای ازدواج نکرده است
[ترجمه گوگل]خانه نیز محل اقامت برای مادران بی رحم است

2. The list was notable for omitting rights for unwed couples.
[ترجمه ترگمان]این فهرست به خاطر حذف حقوق زوج های ازدواج نکرده بود
[ترجمه گوگل]این فهرست برای حذف حقوق برای زوج های بی رحم قابل توجه بود

3. The unwed woman from Altona spent the week in a blast furnace.
[ترجمه ترگمان]زن بدون شوهر از Altona هفته را در یک کوره انفجاری گذرانده بود
[ترجمه گوگل]زن بی رحم از آلتونا این هفته را در یک کوره انفجاری گذراند

4. The young, unwed lady is going to have a baby this winter.
[ترجمه ترگمان]خانم جوان و ازدواج نکرده در این زمستان بچه دار خواهند شد
[ترجمه گوگل]خانم جوان جوان، این زمستان را می خواهد

5. According to Cherlin, many of those children probably were born to cohabitation, but unwed couples.
[ترجمه ترگمان]به گفته Cherlin، بسیاری از این کودکان احتمالا بدون ازدواج به دنیا آمده اند، اما ازدواج نکرده اند
[ترجمه گوگل]بر اساس گفته های چرلین، بسیاری از این کودکان احتمالا به زادگاه زناشویی متولد شده اند

6. It could easily split if, for example, the government abandons the unwed - couples bill.
[ترجمه ترگمان]به طور مثال اگر دولت لایحه ازدواج بدون شوهر را رها کند می تواند به راحتی از هم جدا شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، دولت می تواند به راحتی تقسیم شود، به عنوان مثال، دولت رد لایحه زوج های غیر مجاز را رها می کند

7. She wants to avoid the shame of being an unwed mother.
[ترجمه ترگمان] اون می خواد از شرم بودن مادرش جلوگیری کنه
[ترجمه گوگل]او می خواهد برای جلوگیری از شرم داشتن مادر بی رحم

پیشنهاد کاربران

مجرد لیسانس

مجرد


کلمات دیگر: