کلمه جو
صفحه اصلی

attenuate


معنی : رقیق، نازک، رقیق کردن، ضعیف شدن، نازک کردن، تقلیل دادن، دقیق شدن، معتدل کردن، تضعیف کردن، سبک کردن، لاغر کردن
معانی دیگر : نحیف کردن یا شدن، ضعیف کردن، از شدت چیزی کاستن، فرونشاندن، تکیدن، تکیده شدن یا کردن، تنکیدن، کم چگالی کردن، (الکترونیک) کاهش نیرو، تضعیف، میرایی، (میکروب شناسی) کاستن اثر یا زهرآگینی (ویروس و باکتری و غیره) برای ساختن واکسن، لاغر و نحیف، خشکانج (attenuated هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

ضعیف شدن


رقیق کردن، نازک کردن، لاغر کردن، سبک کردن، تقلیل دادن


نازک، رقیق


تضعیف، رقیق کردن، ضعیف شدن، نازک کردن، تقلیل دادن، لاغر کردن، سبک کردن، دقیق شدن، معتدل کردن، تضعیف کردن، رقیق، نازک


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: attenuates, attenuating, attenuated
(1) تعریف: to make less in quantity, quality, or effect; weaken.
متضاد: amplify, augment, enhance, intensify, magnify, strengthen
مشابه: decrease, impair, weaken

- Contrary to what many people believe, drinking coffee will not attenuate the effects of alcohol.
[ترجمه ترگمان] برخلاف آنچه بسیاری از مردم معتقدند، نوشیدن قهوه اثرات الکل را کمرنگ نخواهد کرد
[ترجمه گوگل] برخلاف آنچه بسیاری از مردم بر این باورند، نوشیدن قهوه اثرات الکل را کاهش نخواهد داد
- The special insulation attenuates the noise from the highway.
[ترجمه ترگمان] عایق بندی ویژه سر و صدای بزرگراه را خاموش می کند
[ترجمه گوگل] عایق ویژه موجب سر و صدای بزرگراه می شود

(2) تعریف: to cause to be thin, rarefied, or fine.
متضاد: condense, thicken
مشابه: rarefy, thin

- Warming the oil will attenuate it.
[ترجمه ترگمان] گرم شدن نفت آن را تضعیف خواهد کرد
[ترجمه گوگل] گرمایش نفت آن را تضعیف می کند
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to become thin, rarefied, or fine.
مشابه: narrow, rarefy
صفت ( adjective )
مشتقات: attenuation (n.)
• : تعریف: made thin, rarefied, or fine; weakened; attenuated.
مشابه: tenuous

- an attenuate mixture
[ترجمه ترگمان] و آن را معتدل کرده بود
[ترجمه گوگل] مخلوط ضعیف

• become thin or less; diminish in intensity, decrease
to attenuate something means to reduce it or weaken it; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] تضعیف شدن
[نساجی] رقیق کردن - ضعیف کردن

مترادف و متضاد

رقیق (صفت)
attenuate, thin, watery, rare, ethereal, lenis, washy, wishy-washy

نازک (صفت)
fine, tender, attenuate, soft, thin, slim, frail, ethereal, spare, fragile, tenuous, gossamer, eggshell, thready

رقیق کردن (فعل)
attenuate, thin, dilute, extenuate, rarefy, rarify, subtilize

ضعیف شدن (فعل)
waste, attenuate, pine, weaken, conk

نازک کردن (فعل)
attenuate, thin, extenuate

تقلیل دادن (فعل)
reduce, lessen, cut, attenuate, weaken, scrimp, cut back, cut down

دقیق شدن (فعل)
attenuate

معتدل کردن (فعل)
moderate, attenuate

تضعیف کردن (فعل)
attenuate, weaken, castrate, debilitate, demoralize, unbrace

سبک کردن (فعل)
mitigate, simplify, alleviate, lighten, ease, attenuate

لاغر کردن (فعل)
attenuate, thin, atrophy, macerate, emaciate, slenderize

weaken


Synonyms: abate, constrict, contract, cripple, debilitate, deflate, disable, dissipate, enfeeble, extenuate, lessen, mitigate, sap, shrink, thin, undermine, vitiate


Antonyms: expand, increase, intensify, strengthen


جملات نمونه

1. nothing could attenuate the intensity of the enemy's attack
هیچ چیز نمی توانست شدت حمله ی دشمن را کاهش دهد.

2. In a forest, wet wood and needles attenuate the signals.
[ترجمه ترگمان]در جنگل، چوب و سوزن های مرطوب کننده سیگنال ها را تضعیف می کنند
[ترجمه گوگل]در جنگل چوب و سوزن مرطوب سیگنال ها را کاهش می دهد

3. During calcium ingestion, factors such as calcitonin might attenuate bone resorption, while bone calcium deposition continues.
[ترجمه ترگمان]در طول مصرف کلسیم، عواملی از قبیل calcitonin ممکن است استخوان resorption را تضعیف کنند در حالی که رسوب مقادیر کلسیم بالا می رود
[ترجمه گوگل]در طی مصرف خوراکی کلسیم، عوامل مانند کالسیتونین ممکن است باعث کاهش جذب استخوان شوند، در حالی که رسوب کلسیم استخوانی همچنان ادامه دارد

4. co-administration of Shuanghuanglian injection and Sanhuang capsule could attenuate the postoperative adhesion.
[ترجمه ترگمان]co تزریق Shuanghuanglian و کپسول Sanhuang می تواند چسبندگی postoperative را تضعیف کند
[ترجمه گوگل]همکاری تزریق Shuanghuanglian و کپسول Sanhuang می تواند چسبندگی پس از عمل را کاهش می دهد

5. In addition, putrescine could attenuate the development and expression of morphine physical dependence.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، putrescine می تواند توسعه و بیان وابستگی فیزیکی مورفین را تضعیف کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پوترسین می تواند توسعه و بیان وابستگی فیزیکی مورفین را کاهش دهد

6. Conclusion: NAC can attenuate MPTP-induced apoptosis of substantia nigra neurons through down-regulating oxidative stress and blocking JNK signaling cascade.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: NAC می تواند آپوپتوز القا شده توسط نورون های nigra substantia را از طریق تنظیم استرس اکسیداتیو و مسدود کردن آبشار علامت دهی متا تضعیف کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: NAC می تواند آپوپتوز ناشی از MPTP را از نورون های substantia nigra را از طریق تنظیم استرس اکسیداتیو کاهش دهد و مسدود کردن آبشار سیگنال JNK را کاهش دهد

7. Conclusion Bezafibrate could attenuate AS in rabbits, in which the decrease of MCP-1 protein and gene expression may be involved.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Bezafibrate می تواند به عنوان خرگوش ها تضعیف شود، که در آن کاهش پروتیین ۱ - ۱ پروتیین و ژن ممکن است در آن دخیل باشد
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: بیوفیبیت میتواند AS را در خرگوشها کاهش دهد، که در آن کاهش پروتئین MCP-1 و بیان ژن ممکن است درگیر باشد

8. After ER disenabling, bone mineralization obviously attenuate in femina or maleness rats.
[ترجمه ترگمان]بعد از اورژانس، mineralization استخوانی به وضوح در femina یا maleness کم می کنه
[ترجمه گوگل]پس از ER انحلال، کانی شناسی استخوان به طور واضح در موشهای زنانه یا چشمانداز کاهش مییابد

9. Simvastatin may effectively attenuate DN progression through down - regulating the expression of TGF - ? ? via p 38 MAPK.
[ترجمه ترگمان]Simvastatin ممکن است به طور موثر پیشرفت DN از طریق تنظیم حالت of را تضعیف کند -؟ ؟ از طریق p ۳۸ MAPK وجود دارد
[ترجمه گوگل]سیمواستاتین می تواند به طور موثر کاهش پیشرفت DN را کاهش دهد - تنظیم بیان TGF -

10. Study results show that suspension style can effectively attenuate vibration, especially the vibration at resonance point.
[ترجمه ترگمان]نتایج مطالعه نشان می دهد که سبک تعلیق می تواند به طور موثر ارتعاش را تضعیف کند، به خصوص ارتعاش در نقطه رزونانس
[ترجمه گوگل]نتایج مطالعه نشان می دهد که سبک تعلیق می تواند به طور موثر لرزش را کاهش دهد، به ویژه لرزش در نقطه رزونانس

11. The notch filter proposed is used to attenuate the adjacent channel interference in the Loran-C receiver.
[ترجمه ترگمان]فیلتر فاق پیشنهاد شده برای تضعیف تداخل کانال مجاور در گیرنده Loran - C استفاده می شود
[ترجمه گوگل]فیلتر قطعه پیشنهاد شده برای تضعیف تداخل کانال مجاور در گیرنده Loran-C مورد استفاده قرار می گیرد

12. However, radio waves attenuate as they move out from the transmitting antenna .
[ترجمه ترگمان]با این حال، امواج رادیویی وقتی از آنتن انتقال خارج می شوند، تضعیف می شوند
[ترجمه گوگل]با این حال امواج رادیویی از آنتن فرستنده خارج می شوند

13. To attenuate the vibration of a rotor system subjected to random excitation, a stochastic optimal control strategy for the vibration control was presented.
[ترجمه ترگمان]برای تضعیف ارتعاشات یک سیستم روتور در معرض تحریک تصادفی، یک استراتژی کنترل بهینه تصادفی برای کنترل ارتعاش ارایه شد
[ترجمه گوگل]برای کاهش ارتعاش یک سیستم روتور که به طور تصادفی بروز می کند، یک استراتژی کنترل بهینه برای کنترل لرزش ارائه شده است

14. Then we got involved with trying to find polymers that attenuate radiation.
[ترجمه ترگمان]سپس ما با تلاش برای پیدا کردن پلی که تشعشعات را تضعیف می کنند درگیر شدیم
[ترجمه گوگل]سپس با تلاش برای پیدا کردن پلیمرهایی که موجب تشدید تابش می شوند، درگیر شده ایم

Illness had attenuated her.

بیماری او را نحیف کرده بود.


Nothing could attenuate the intensity of the enemy's attack.

هیچ‌چیز نمی‌توانست شدت حمله‌ی دشمن را کاهش دهد.


پیشنهاد کاربران

attenuate ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: باریک شده
تعریف: ویژگی لبه های قاعده ای که یکباره به داخل به صورت کاو خم می شوند و با هم زاویۀ تقاطع کمتر از 45 درجه می سازند


کلمات دیگر: