کلمه جو
صفحه اصلی

water jug

انگلیسی به فارسی

کوزه آب


انگلیسی به انگلیسی

• water pitcher, container for holding water

جملات نمونه

1. He walked along with a water jug poised on his head.
[ترجمه ترگمان]با پارچ آب که روی سرش قرار گرفته بود راه می رفت
[ترجمه گوگل]او در کنار یک کوزه آب روی سر او رفت

2. I took one last pull from the water jug.
[ترجمه ترگمان]آخرین بادبان را از پارچ آب برداشتم
[ترجمه گوگل]من آخرین کشش را از کوزه آب گرفتم

3. Platter; lidded bread-bin; large hot water jug with half-lid Country-style interiors lend themselves to rich designs and colours.
[ترجمه ترگمان]Platter، نان lidded، پارچ شیر آب گرم با سبک کانتری نیم با سبک کانتری، خودشان را به طرح های غنی و رنگ ها ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]بشقاب نان بسته بندی شده کوزه بزرگ آب گرم با نیمه درب داخلی کشور سبک خود را به طرح های غنی و رنگ ها

4. He took a water jug off the bar.
[ترجمه ترگمان]کوزه آب را از بار بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او یک کوزه آب را از نوار گرفت

5. Now get theand water jug that are near his head and let's go.
[ترجمه ترگمان]حالا کوزه آب را که نزدیک سرش است بردارید و برویم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر کوزه آب را که نزدیک سرش است ببوسید و بیایید

6. Look at the water jug in the picture.
[ترجمه Hedi] نگاهی به پارچ آب در تصویر بیندازید.
[ترجمه ترگمان]کوزه آب را نگاه کنید
[ترجمه گوگل]نگاهی به کوزه آب در تصویر

7. Now get the spear and water jug that are near his head, and let's go.
[ترجمه ترگمان]حالا the و پارچ آب را که نزدیک سرش است بردار و برویم
[ترجمه گوگل]حالا کاپ و کوزه آب را که نزدیک سر او است، بیرون بیاورید

8. Where are the king's spear and water jug that were near his head?
[ترجمه ترگمان]کوزه آب و کوزه آب که نزدیک سرش بودند کجا هستند؟
[ترجمه گوگل]کپور پادشاه و کوزه آب که در نزدیکی سر او کجا بودند کجاست؟

9. So far as I can reconstruct events, I was gazing at the water jug when the exchange started.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که بتوانم وقایع را از نو بسازم، وقتی مبادله شروع شد، به پارچ آب خیره شدم
[ترجمه گوگل]تا زمانی که من بتوانم حوادث را بازسازی کنم، زمانی که مبادله شروع شد، در کوزه آب دیدم

10. Just then, a young man came to deliver water with water jug in hand.
[ترجمه ترگمان]درست در همان لحظه مرد جوانی آمد که آب با پارچ آب بدهد
[ترجمه گوگل]درست بعد از آن، یک مرد جوان برای تامین آب با کوزه آب در دست آمد

11. The spall that blew out the back caused the water jug to leak.
[ترجمه ترگمان]The که آب را خاموش کرده بود باعث آب شدن پارچ آب شده بود
[ترجمه گوگل]قطره ای که پشت آن را منفجر کرد باعث شد که کوزه آب نشت کند

12. Look around you. Where are the king's spear and water jug that were near his head?
[ترجمه ترگمان]دور و برت رو نگاه کن کوزه آب و کوزه آب که نزدیک سرش بودند کجا هستند؟
[ترجمه گوگل]به اطراف نگاه کن کپور پادشاه و کوزه آب که در نزدیکی سر او کجا بودند کجاست؟

پیشنهاد کاربران

پارچ

پارچ آب

پارچ اویی

معنی پارچ هم میده


کلمات دیگر: