کلمه جو
صفحه اصلی

astatic


معنی : نا پایدار، بی تعادل
معانی دیگر : بی ثبات، ناپایا، نااستوار

انگلیسی به فارسی

بی‌تعادل، ناپایدار، نامتعادل


استاتیک، بی تعادل، نا پایدار


انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) suffering from astasia (inability to stand due to lack of muscular coordination); unstable

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] ناایستا بدون جهت یا مشخصه ی جهت دار ؛ بدون تمایل به تغییر وضعیت .
[زمین شناسی] ناایستا وناپایدار به یک دستگاه ژئوفیزیکی گویند که دارای نیروی ارتجاعی منفی است که به نیروی منحرف کننده کمک می کند و باعث می شود دستگاه حساس تر شود و یا کمتر پایدار شود.
[نساجی] نا پایدار - غیر مشخص - بی ثبات

مترادف و متضاد

نا پایدار (صفت)
fugacious, changeable, astable, unstable, labile, ramshackle, evanescent, transitory, astatic, transient, mutable, impermanent, vacillatory

بی تعادل (صفت)
astatic

جملات نمونه

1. The ASTATIC 90is a superior low noise, electret condenser cardioid surface mounted boundary microphone.
[ترجمه ترگمان]The ۹۰ یک نویز پایین بالا است
[ترجمه گوگل]ASTATIC 90s دارای سر و صدای کمتری است

2. This backside, concealed Baidu what kind of astatic element?What kind of inflection point did its development encounter?
[ترجمه ترگمان]این پس زمینه، Baidu را پنهان کرده، چه نوع عنصری است؟ نقطه عطف این برخورد توسعه آن چه بود؟
[ترجمه گوگل]این پشت، Baidu را چه نوع عنصری استاتیک را پنهان کرد؟

3. Crimea himself is also the third latent astatic area.
[ترجمه ترگمان]خود کریمه همچنین سومین منطقه astatic latent است
[ترجمه گوگل]کریمه خود نیز سومین ناحیه آسیاتی است

4. The child sleeps in the evening astatic.
[ترجمه ترگمان]بچه در شب astatic می خوابد
[ترجمه گوگل]کودک بخاطر شب عادت می کند

5. Since in astatic design the mirror must be laterally supported thus a very thick mirror is a must.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که در طراحی astatic، آیینه باید به طور جانبی پشتیبانی شود، بنابراین یک آینه بسیار ضخیم یک ضرورت است
[ترجمه گوگل]از آنجا که در طراحی آستاتیک، آینه باید از طرفی پشتیبانی شود بنابراین یک آینه بسیار ضخیم باید باشد

6. It will automatically assign your computer astatic Internet name that tracks your IP address.
[ترجمه ترگمان]این کار به طور خودکار نام کاربری اینترنتی شما را مشخص می کند که آدرس IP شما را ردیابی می کند
[ترجمه گوگل]این به طور خودکار نام رایانه شما را به عنوان آدرس اینترنتی شما شناسایی می کند که آدرس IP شما را ردیابی می کند

7. Astatic 90 BLACK Portable Cardioid, Condenser Boundary Microphone.
[ترجمه ترگمان]نود و شش به لک قابل حمل، مرز Boundary Microphone
[ترجمه گوگل]Astatic 90 BLACK قابل حمل Cardioid، میکروکنترلر مرز کنسانتره

8. The white paper declared that North Korea is the East Asia astatic substantial clause.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه سفید اعلام کرد که کره شمالی ماده اصلی آسیای شرقی است
[ترجمه گوگل]در مقاله سفید اعلام کرد که کره شمالی، بندر قابل توجهی از شرق آسیا است

9. The magnetic properties as mentioned above were measured in a steady magnetic field by an astatic magnetometer designed by- ourself.
[ترجمه ترگمان]خواص مغناطیسی همانطور که در بالا ذکر شد در یک میدان مغناطیسی ثابت توسط an magnetometer طراحی شده توسط - اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]خواص مغناطیسی همانطور که در بالا ذکر شد، در یک میدان مغناطیسی ثابت با یک مغناطیس سنج استاتیک طراحی شده توسط خود سنجیده شد

10. He said that he already "was weary of" business aspect matter, and asserted that will not be entered oneself gathers this fact to become in the same year the astatic factor.
[ترجمه ترگمان]وی گفت که پیش از این \"از\" جنبه تجاری \" خسته شده بود و اظهار داشت که به خود وارد نخواهد شد و در همان سال به عامل astatic تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]او گفت که او در حال حاضر از جنبه ی کسب و کار خسته شده است و اظهار داشت که این امر وارد نخواهد شد، این واقعیت را جمع آوری می کند تا در همان سال، عامل فاجعه تبدیل شود

11. The preparation individual farming also has Nokia Simens and China is, but Hua Wei the independent competitive tender, is the biggest luminescent spot without doubt, is also the most astatic factor.
[ترجمه ترگمان]همچنین farming individual و چین نیز از نوکیا Simens و چین برخوردار است، اما هوا [ وی وی ] یک مناقصه رقابتی مستقل است که بدون شک یکی از مهم ترین عوامل آن است
[ترجمه گوگل]آماده سازی کشاورزی فردی نیز نوک سیمنز و چین است، اما Hua Wei مناقصه مستقل مناقصه، بزرگترین نقطه نورانی بدون شک است، همچنین بیشتر عامل استاتیک است

12. Bathroom door cannot develop desk or desk, can sit astatic .
[ترجمه ترگمان]در حمام نمی تواند میز یا میز را توسعه دهد، می تواند روی میز بنشیند
[ترجمه گوگل]درب حمام نمی تواند میز و یا میز را توسعه دهد، می تواند نشسته است


کلمات دیگر: