1. For each title there is a brief synopsis of the book.
[ترجمه ترگمان]برای هر عنوان یک داستان کوتاه از این کتاب وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای هر عنوان یک خلاصه کوتاه از کتاب وجود دارد
2. The programme gives a brief synopsis of the plot.
[ترجمه ترگمان]این برنامه به خلاصه ای از این توطئه می پردازد
[ترجمه گوگل]این برنامه خلاصه ای از طرح را ارائه می دهد
3. The Insurance Synopsis will be sent with your Confirmation and this gives full details of cover and exclusions.
[ترجمه ترگمان]خلاصه بیمه با تایید شما فرستاده خواهد شد و این به جزئیات کامل پوشش و استثنا داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]خلاصه داستان بیمه با تأیید شما ارسال می شود و این جزئیات کامل و پوشش را می دهد
4. Now just expand those three sentences into a synopsis and split it up into chapters.
[ترجمه ترگمان]حالا فقط آن سه جمله را به یک خلاصه خلاصه کنید و آن را به دو بخش تقسیم کنید
[ترجمه گوگل]حالا فقط سه جمله را به صورت خلاصه و به فصل تقسیم کنید
5. Please write a synopsis of the story, not more than 100 words long.
[ترجمه ترگمان]لطفا یک خلاصه از داستان را بنویسید، نه بیش از ۱۰۰ کلمه
[ترجمه گوگل]لطفا خلاصه داستان را بنویسید، بیش از 100 کلمه طول نکشید
6. The synopsis involves the conversion of 12[Sentence dictionary], 673 megawatts of electrical generation.
[ترجمه ترگمان]خلاصه شامل تبدیل ۱۲ [ واژه نامه جمله، ۶۷۳ مگاوات از تولید برق می شود
[ترجمه گوگل]خلاصه ای شامل تبدیل 12 [فرهنگ لغت جمله]، 673 مگاوات تولید برق است
7. I read the synopsis and decided that it would make an interesting film.
[ترجمه ترگمان]من خلاصه داستان را خواندم و تصمیم گرفتم که فیلم جالبی بسازد
[ترجمه گوگل]من خلاصه ای را مطالعه کردم و تصمیم گرفتم که یک فیلم جالب ایجاد کنم
8. Mark Drake gave a brief synopsis of the issues.
[ترجمه ترگمان]مارک دریک به خلاصه ای از این مسائل اشاره کرد
[ترجمه گوگل]مارک دریک خلاصه ای از این مسائل را ارائه کرد
9. This is a brief synopsis of the plot of Passing Time.
[ترجمه ترگمان]این یک خلاصه کوتاه از داستان گذر زمان است
[ترجمه گوگل]این خلاصه ای کوتاه از طرح گذر زمان است
10. The Smiths are a synopsis of pain, a resolution - awkwardness and alienation ennobled, given poise.
[ترجمه ترگمان]خانواده اسمیت یک خلاصه از درد هستند، یک قطعنامه - awkwardness و بیگانگی، با توجه به حالت تعادل
[ترجمه گوگل]اسمیت ها خلاصه ای از درد، تفکیک پذیری - بی دست و پا زدن و بیگانگی است
11. In synopsis the new play sounds rather like his best-known work, Noises Off.
[ترجمه ترگمان]در خلاصه نمایشنامه جدید، به نظر می رسد که بهترین کار او، Noises خاموش است
[ترجمه گوگل]در خلاصه داستان، بازی جدید به نظر می رسد، مانند کارهای شناخته شده اش، Noises Off
12. This synopsis is offered merely as proof that the book has been read.
[ترجمه ترگمان]این خلاصه به این دلیل ارائه می شود که این کتاب خوانده شده است
[ترجمه گوگل]این خلاصه ای صرفا به عنوان مدرکی ارائه شده است که این کتاب خوانده شده است
13. Eliot's synopsis included the murder of Mrs Porter.
[ترجمه ترگمان]داستان الیوت شامل قتل خانم پورتر بود
[ترجمه گوگل]خلاصه ای از الیوت شامل قتل خانم پورتر بود
14. Kneale read the synopsis but felt the format too whimsical to fit his much grimmer style of writing.
[ترجمه ترگمان]kneale خلاصه داستان را خواند، اما احساس کرد که این قالب به قدری whimsical است که به سبک much برای نویسندگی مناسب نیست
[ترجمه گوگل]Kneale خلاصه را بخواند، اما فرمت را بیش از حد غریب به نظر می رسد که متناسب با شیوه نوشتن آن بسیار خسته کننده باشد
15. There is a Synopsis definition on political philosophy and a slightly describe the scholarship value of Tawney.
[ترجمه ترگمان]تعریف خلاصه در مورد فلسفه سیاسی و کمی توصیف ارزش بورس of وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک تعریف خلاصه ای در فلسفه سیاسی وجود دارد و کمی ارزش بورس تحصیلی تونی را توضیح می دهد