(احساس یا درد یک اندام در اثر تحریک اندام یا بخش دیگر بدن) هم سوهش، هم رنجی، احساس سوزش یادرد در یک عضو بدن در اثروجود درد در عضو دیگر بدن، احساس متقارن
synesthesia
(احساس یا درد یک اندام در اثر تحریک اندام یا بخش دیگر بدن) هم سوهش، هم رنجی، احساس سوزش یادرد در یک عضو بدن در اثروجود درد در عضو دیگر بدن، احساس متقارن
انگلیسی به فارسی
همرنجی، احساس سوزش یادرد در یک عضو بدن در اثر وجود درد در عضو دیگر بدن، احساس متقارن
سینتسه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: synesthetic (adj.), synesthete (n.)
مشتقات: synesthetic (adj.), synesthete (n.)
• : تعریف: a phenomenon in which a stimulus applied to one part of the body causes a sensation in another, as when a smell produces the visualization of a prior experience.
• process in which one type of sensation produces a secondary subjective sensation (as when one sees a particular color in response to certain music)
دیکشنری تخصصی
[سینما] ترکیب حسی
جملات نمونه
1. We began trying to find out whether synesthesia is a genuine sensory experience in 199
[ترجمه ترگمان]ما شروع به تلاش برای پیدا کردن اینکه آیا synesthesia یک تجربه حسی واقعی در ۱۹۹ فرد است، شروع کردیم
[ترجمه گوگل]ما شروع به تلاش برای پیدا کردن که آیا synesthesia یک تجربه حسی واقعی در سال 199 است
[ترجمه گوگل]ما شروع به تلاش برای پیدا کردن که آیا synesthesia یک تجربه حسی واقعی در سال 199 است
2. His latest book is The Hidden Sense : Synesthesia in Art and Science ( MIT Press 2007 ).
[ترجمه ترگمان]آخرین کتاب او حس پنهان است: Synesthesia در هنر و علم (انتشارات MIT، ۲۰۰۷)
[ترجمه گوگل]آخرین کتاب او 'سینتسسی حساس پنهان در هنر و علم' است (MIT Press 2007)
[ترجمه گوگل]آخرین کتاب او 'سینتسسی حساس پنهان در هنر و علم' است (MIT Press 2007)
3. However, due to the mediation of synesthesia, people obtain the visual sensation beyond auditory when they enjoy The Moonlight.
[ترجمه ترگمان]با این حال، به دلیل میانجی گری synesthesia، افراد حس بصری ورای شنوایی را زمانی که از نور مهتاب لذت می برند، به دست می آورند
[ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل میانجیگری سینتسسی، افراد وقتی که از نور ماه لذت می برند، احساسات بصری را فراتر از شنوایی می بینند
[ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل میانجیگری سینتسسی، افراد وقتی که از نور ماه لذت می برند، احساسات بصری را فراتر از شنوایی می بینند
4. What causes synesthesia, high rbc, tachyarrhythmia, and panic attacks?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی موجب وقوع حملات عصبی، rbc، tachyarrhythmia، و حملات هراس آلود می شود؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی موجب synesthesia، high rbc، تاکیآریتمی و حملات هراس است؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی موجب synesthesia، high rbc، تاکیآریتمی و حملات هراس است؟
5. So does cause synesthesia, high red blood cell count, and heart attack?
[ترجمه ترگمان]پس باعث جابجایی حسی، گلبول قرمز و سکته قلبی میشه؟
[ترجمه گوگل]بنابراین آیا علت synesthesia، تعداد بالای گلبول قرمز و حمله قلبی ایجاد می شود؟
[ترجمه گوگل]بنابراین آیا علت synesthesia، تعداد بالای گلبول قرمز و حمله قلبی ایجاد می شود؟
6. He is editor of the Leonardo online bibliography Synesthesia in Art and Science.
[ترجمه ترگمان]او ویراستار of Leonardo Synesthesia در هنر و علم است
[ترجمه گوگل]او سردبیر کتابشناسی آنلاین لئوناردو Syneshesia در هنر و علوم است
[ترجمه گوگل]او سردبیر کتابشناسی آنلاین لئوناردو Syneshesia در هنر و علوم است
7. His subjects involuntarily see specific color patterns when they hear certain words, a medical condition called synesthesia.
[ترجمه ترگمان]سوژه های او به طور ناخواسته الگوهای رنگ خاص را وقتی که کلمات خاصی را می شنوند، یک وضعیت پزشکی به نام synesthesia را می بینند
[ترجمه گوگل]اشخاص خود را بدون توجه به الگوهای رنگ خاصی می بینند وقتی که آنها کلمات خاصی را می شنوند، یک وضعیت پزشکی که synesthesia نامیده می شود
[ترجمه گوگل]اشخاص خود را بدون توجه به الگوهای رنگ خاصی می بینند وقتی که آنها کلمات خاصی را می شنوند، یک وضعیت پزشکی که synesthesia نامیده می شود
8. Having often been used in peoples ordinary life as a rhetorical device, synesthesia acquires attention from many scholars, including Joseph Williams.
[ترجمه ترگمان]synesthesia که اغلب در زندگی روزمره مردم به عنوان وسیله بدیعی مورد استفاده قرار می گرفت، از بسیاری از اندیشمندان، از جمله جوزف ویلیامز، مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اغلب در زندگی عادی مردم به عنوان یک دستگاه لفاظی استفاده می شود، سینتسایی از بسیاری از محققان، از جمله جوزف ویلیامز، توجه می شود
[ترجمه گوگل]اغلب در زندگی عادی مردم به عنوان یک دستگاه لفاظی استفاده می شود، سینتسایی از بسیاری از محققان، از جمله جوزف ویلیامز، توجه می شود
9. Chart Three gets to the bottom of charm of synesthesia in the angle of the appreciators.
[ترجمه ترگمان]نمودار ۳ به کف جذابیت of در زاویه of می رسد
[ترجمه گوگل]نمودار سه به پایین از جذابیت سینتسه در زاویه صاحبنظران می رسد
[ترجمه گوگل]نمودار سه به پایین از جذابیت سینتسه در زاویه صاحبنظران می رسد
پیشنهاد کاربران
جابه جایی حسی یا حس آمیزی
هم حسی
هم حسی_حس متقارن
حس آمیزی
کلمات دیگر: