کلمه جو
صفحه اصلی

warren


(در اصل) زمین محصور (برای پرورش حیواناتی که بعدا شکار می شوند)، محل پرورش خرگوش، اسم خاص مذکر، شهر وارن (ایالت اوهایو- امریکا)، جای نگاهداری خرگوش و جانوران دیگر

انگلیسی به فارسی

جای نگاه داری خرگوش و جانوران دیگر


وارن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a network of many rabbit burrows.

(2) تعریف: a very densely populated building or district, esp. a slum.

• male first name; family name; earl warren (1891-1974), american supreme court chief justice in 1953; joseph warren (1741-1775), american physician and statesman; robert penn warren (1905-1989), american author and poet
system of rabbit burrows that make up a rabbit colony; crowded or intricately arranged living space
a warren is a group of holes in the ground connected by tunnels, which rabbits live in.
a warren is also a building or area of a city in which many people live in crowded conditions and there are many passages or narrow streets.

جملات نمونه

1. Annette gazed admiringly at Warren as he spoke.
[ترجمه ترگمان]آنت همچنان که حرف می زد، با نگاهی تحسین آمیز به وارن خیره شد
[ترجمه گوگل]Annette با تحسین برانگیز در وارن صحبت کرد

2. Mr Warren sued him for libel over the remarks.
[ترجمه ترگمان]آقای وارن او را برای تهمت زدن به اظهارات خود تحت پی گرد قانونی قرار داد
[ترجمه گوگل]آقای وارن او را به خاطر اعمال فشار بر او اعتراض کرد

3. Warren sued him for libel over the remarks.
[ترجمه ترگمان]وارن برای افترا زدن به اظهارات خود از او شکایت کرد
[ترجمه گوگل]وارن او را به خاطر اعمال فشار بر او اعتراض کرد

4. They live on a great concrete warren of a housing estate.
[ترجمه ترگمان]آن ها در خانه ای بزرگ و بتونی از یک ملک مسکونی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در یک ساختمان بزرگ مسکونی زندگی می کنند

5. Warren also allows that capitalist development may, in its early stages, result in increased social inequality.
[ترجمه ترگمان]وارن همچنین اجازه می دهد که توسعه سرمایه داری ممکن است در مراحل اولیه خود منجر به افزایش نابرابری اجتماعی شود
[ترجمه گوگل]وارن همچنین اجازه می دهد که توسعه سرمایه داری در مراحل اولیه خود موجب افزایش نابرابری اجتماعی شود

6. Warren was an adventurous businessman.
[ترجمه ترگمان]وارن تاجر ماجراجو بود
[ترجمه گوگل]وارن یک تاجر پرماجرا بود

7. The building was a real rabbit warren of corridors.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان، یک خرگوش واقعی از راهروها درست شده بود
[ترجمه گوگل]این ساختمان یک خرگوش واقعی از راهرو بود

8. The council offices were a real rabbit warren.
[ترجمه ترگمان]دفتر شورا یک خرگوش واقعی وارن بود
[ترجمه گوگل]دفاتر شورا یک خرگوش واقعی بود

9. If Warren can come up with the $15 million, we'll go to London.
[ترجمه ترگمان]اگر وارن بتواند با ۱۵ میلیون دلار بالا بیاید، به لندن خواهیم رفت
[ترجمه گوگل]اگر وارن می تواند با 15 میلیون دلار پول بگیرد، ما به لندن می رویم

10. The offices were a warren of small rooms and passages.
[ترجمه ترگمان]دفتر شامل وارن بود از اتاق های کوچک و راهروهای کوچک
[ترجمه گوگل]این دفاتر یک اتاق کوچک و اتاق نشیمن بود

11. The obvious tension between Warren and Anne made everyone else uncomfortable.
[ترجمه ترگمان]تنش آشکار بین وارن و ان همه را ناراحت کرد
[ترجمه گوگل]تنش آشکاری بین وارن و آن باعث ناراحتی دیگران شد

12. And there is a warren here, but not as big a one as we should like.
[ترجمه ترگمان]و یه وارن اینجا هست، اما نه به اون بزرگی که ما دوست داریم
[ترجمه گوگل]و در اینجا وجود دارد، اما نه به اندازه بزرگ که ما می خواهیم

13. The warren rabbits didn't show themselves at once.
[ترجمه ترگمان]خرگوش ها فورا خود را نشان ندادند
[ترجمه گوگل]خرگوش های Warren خود را یک بار نشان نمی دهند

14. Warren was willing to play dirty in order to get the job.
[ترجمه ترگمان]وارن مشتاق بود که به منظور دستیابی به این شغل کثیف بازی کند
[ترجمه گوگل]وارن مایل بود برای انجام این کار کثیف بازی کند

15. The members of the Warren Association of churches only grudgingly supported some of his measures, but were in a compromising mood.
[ترجمه ترگمان]اعضای انجمن وارن کلیساها فقط با اکراه از برخی از اقدامات او حمایت کردند، اما در حال مصالحه بودند
[ترجمه گوگل]اعضای انجمن وارن از کلیساها تنها به شدت حمایت برخی از اقدامات خود را، اما در خلق و خوی سازنده است

پیشنهاد کاربران

تو در تو، پرپیچ و خم

Noun - countable :
خانه و محل زندگی خرگوش در زیر سطح زمین

ساختمان/ خانه ( معمولا در منطقه ای پر جمعیت )


هزار تو، جایی که مسیریابی توش سخته

جای تودرتو که ممکنه توش گم بشی


کلمات دیگر: