1. We tried to assess his suitability for the job.
[ترجمه ترگمان]ما سعی کردیم شایستگی او را برای این کار ارزیابی کنیم
[ترجمه گوگل]ما سعی کردیم که شایستگی خود را برای این کار ارزیابی کنیم
2. There's some doubt about his suitability for the job.
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی در مورد کار او برای کار نیست
[ترجمه گوگل]شکی در مورد مناسب بودن آن برای شغل وجود دارد
3. Interviews allow you to assess the suitability of candidates.
[ترجمه ترگمان]مصاحبه ها به شما این امکان را می دهد که مناسب بودن نامزدها را ارزیابی کنید
[ترجمه گوگل]مصاحبه ها به شما امکان ارزیابی مناسب بودن نامزدها را می دهد
4. His suitability for the job is open to question.
[ترجمه حاتمی] سازگاری او برای این شغل رو می توانید مورد سوال قرار بدهید.
[ترجمه ترگمان]مناسب بودن او برای این شغل آزاد است
[ترجمه گوگل]سازگاری او با این شغل باز است که می تواند سوال بپرسد
5. There's no doubt about her suitability for the job.
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی در مورد کار او برای کار نیست
[ترجمه گوگل]شکی در مورد مناسب بودن آن برای شغل وجود ندارد
6. This latest scandal has raised doubts about his suitability for the post.
[ترجمه ترگمان]این رسوایی اخیر باعث ایجاد شک و تردیدهایی در مورد شایستگی وی برای این پست شده است
[ترجمه گوگل]این آخرین رسوایی شک و تردید در مورد مناسب بودنش برای پست است
7. There is no doubt about her suitability for the job.
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی در مورد کار او برای کار نیست
[ترجمه گوگل]شکی در مورد مناسب بودن آن برای شغل وجود ندارد
8. His suitability for the post is open to question.
[ترجمه ترگمان]مناسب بودن او برای پست این سوال باز است
[ترجمه گوگل]سازگاری او با این پست به سئوال باز است
9. There's no doubt about Christine's suitability for the job.
[ترجمه ترگمان]شکی در مورد مناسب بودن کریستین برای این شغل وجود ندارد
[ترجمه گوگل]شکی در مورد مناسب بودن کریستین برای این شغل وجود ندارد
10. There's a question mark about her suitability for the job.
[ترجمه ترگمان]یه علامت سوال در مورد کار اون برای کار وجود داره
[ترجمه گوگل]یک سوال در مورد مناسب بودنش برای کار وجود دارد
11. We can offer advice on suitability and make appropriate arrangements where possible.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم به مناسب بودن و ایجاد ترتیبات مناسب در جایی که ممکن است، مشاوره بدهیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم در مورد مناسب بودن توصیه ها را ارائه دهیم و در صورت امکان ترتیبات مناسب را ارائه دهیم
12. Critics doubt his suitability as a leader.
[ترجمه ترگمان]منتقدان تردید خود را به عنوان یک رهبر تردید دارند
[ترجمه گوگل]منتقدان شایستگی خود را به عنوان یک رهبر تردید می کنند
13. If they are not, they should question their suitability to serve as governors of that school.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها این کار را نکنند، آن ها باید شایستگی شان را برای خدمت به عنوان فرماندار این مدرسه مورد تردید قرار دهند
[ترجمه گوگل]اگر آنها نباشد، آنها باید به تناسب خود به عنوان فرماندار این مدرسه عمل کنند
14. A classroom or school library-based test is often the only method of ensuring the suitability of software.
[ترجمه ترگمان]یک کلاس درس یا کتابخانه مبتنی بر کتابخانه تنها روش حصول اطمینان از مناسب بودن نرم افزار است
[ترجمه گوگل]یک آزمایشگاه مبتنی بر کتابخانه یا کلاس درس اغلب تنها روش تضمین مناسب بودن نرم افزار است