کلمه جو
صفحه اصلی

جذعه

لغت نامه دهخدا

( جذعة ) جذعة. [ ج َ ذَ ع َ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث جَذَع. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). اشتر چهارساله ماده. ( مهذب الاسماء، نسخه خطی ). بچه گوسفند و شتر در سنین معین. و رجوع به جذع شود. || صغیر. ( قطر المحیط ).

جذعة. [ ج َ ذَ ع َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث جَذَع . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). اشتر چهارساله ٔ ماده . (مهذب الاسماء، نسخه ٔ خطی ). بچه ٔ گوسفند و شتر در سنین معین . و رجوع به جذع شود. || صغیر. (قطر المحیط).



کلمات دیگر: