کلمه جو
صفحه اصلی

warming

انگلیسی به فارسی

گرم شدن، گرم کردن


انگلیسی به انگلیسی

• heating; process of warming or being warmed up

جملات نمونه

1. Voters are bored with politicians warming over old policies.
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان از گرم شدن سیاستمداران در سیاست های قدیمی خسته شده اند
[ترجمه گوگل]رأیدهندگان با سیاستمدارانی که بیش از سیاست های قدیمی هستند گرم می شوند

2. The soup is warming up on the stove.
[ترجمه ترگمان]سوپ روی اجاق گرم می شود
[ترجمه گوگل]سوپ در گرما گرم می شود

3. Several hypotheses for global warming have been suggested.
[ترجمه ترگمان]چندین فرضیه برای گرم شدن جهانی هوای کره زمین پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]چندین فرضیه برای گرمایش جهانی پیشنهاد شده است

4. The threat of global warming will eventually force the US to slow down its energy consumption.
[ترجمه ترگمان]تهدید گرم شدن جهانی هوای کره زمین در نهایت ایالات متحده را مجبور خواهد کرد تا مصرف انرژی خود را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]تهدید گرمایش جهانی در نهایت آمریکا را مجبور به کاهش مصرف انرژی خود خواهد کرد

5. A glass of whisky has only a transient warming effect.
[ترجمه ترگمان]یک لیوان ویسکی فقط یک اثر گرمایش گذرا دارد
[ترجمه گوگل]یک لیمو ویسکی فقط یک اثر گرمایش گذرا دارد

6. The probable result of global warming will be a rise in sea levels.
[ترجمه ترگمان]نتیجه احتمالی گرم شدن جهانی هوای کره زمین، افزایش سطح آب دریا خواهد بود
[ترجمه گوگل]نتیجه احتمالی گرمایش جهانی افزایش سطح دریا خواهد بود

7. Scientists fear that global warming has gone beyond the point of no return.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان می ترسند که گرم شدن جهانی هوای کره زمین فراتر از نقطه بازگشت باشد
[ترجمه گوگل]دانشمندان می ترسند که گرم شدن کره زمین فراتر از نقطه بازگشت نیست

8. Avoid muscle strain by warming up with slow jogging.
[ترجمه ترگمان]با گرم کردن آهسته آهسته آهسته از فشار ماهیچه خودداری کنید
[ترجمه گوگل]اجتناب از فشار عضله با گرم شدن با آهسته دویدن

9. Have a nice warming bowl of soup.
[ترجمه ترگمان] یه کاسه سوپ گرم بخور
[ترجمه گوگل]یک کاسه گرم گرم را از سوپ داشته باشید

10. He described global warming as "an environmental time bomb ticking away".
[ترجمه ترگمان]او گرم شدن جهانی هوای کره زمین را \"یک بمب ساعتی زیست محیطی\" توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او گرم شدن کره زمین را 'بمب زمان زیست محیطی' دانست

11. The warming of the Earth and the con-sequent climatic changes affect us all.
[ترجمه ترگمان]گرم شدن کره زمین و تغییرات آب و هوایی con همه ما را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]گرم شدن زمین و تغییرات اقلیمی متعاقب آن همه ما را تحت تاثیر قرار می دهد

12. Bill has been warming the bench for three football seasons, he hopes that the coach will let him play this year.
[ترجمه ترگمان](بیل)در حال گرم کردن نیمکت سه فصل فوتبال است، او امیدوار است که مربی او امسال بازی کند
[ترجمه گوگل]بیل زمین را برای سه فصل فوتبال گرم کرده است، او امیدوار است که مربی این بازی را امسال انجام دهد

13. The general secretary opened the congress on global warming.
[ترجمه ترگمان]دبیر کل کنگره را در مورد گرم شدن جهانی هوای کره زمین افتتاح کرد
[ترجمه گوگل]دبیر کل کنگره در مورد گرمایش جهانی را باز کرد

14. " Our work ", he continued, warming to his theme, " will be a milestone in scientific history. ”.
[ترجمه ترگمان]وی با گرم شدن موضوع خود ادامه داد: \" کار ما یک نقطه عطف در تاریخ علمی خواهد بود \"
[ترجمه گوگل]او ادامه داد: �کار ما، به موضوع تمایل دارد،� نقطه عطفی در تاریخ علمی خواهد بود '

15. He's just warming over ideas he's heard from other people.
[ترجمه ترگمان]او فقط از روی افکاری که از دیگران شنیده است، گرم می شود
[ترجمه گوگل]او فقط از ایده هایش از دیگران شنیده است

پیشنهاد کاربران

گرمایش

گرم شدن . گرمایش

گرم شدن

گرما بخش


کلمات دیگر: