1. airtight reasons
دلایل قطعی
2. Store the cookies in an airtight tin.
[ترجمه ترگمان]کلوچه ها رو تو یه قوطی کنسرو باز کن
[ترجمه گوگل]کوکی ها را در قلع هوادهی نگه دارید
3. Store the cake in an airtight container.
[ترجمه ترگمان]کیک را در یک ظرف محفوظ از هوا نگهداری کنید
[ترجمه گوگل]کیک را در یک ظرف هوادهی ذخیره کنید
4. Store the peppercorns in an airtight container and grind the pepper as you need it.
[ترجمه ترگمان]the را در یک ظرف airtight نگه دارید و فلفل را همان طور که به آن نیاز دارید آسیاب کنید
[ترجمه گوگل]فلفل قرمز را در یک ظرف محفوظ نگهدارید و فلفل را همانطور که به آن نیاز دارید بشویید
5. Store the seeds in an airtight tin.
[ترجمه ترگمان]دانه ها را در یک قوطی غیرقابل نفوذ در هوا نگه دارید
[ترجمه گوگل]دانه ها را در قلع هوادهی نگه دارید
6. The police verified that she had an airtight alibi.
[ترجمه ترگمان]پلیس تایید کرد که اون یه عذر موجه داره
[ترجمه گوگل]پلیس تأیید کرد که او یک آلبیع هوشیار داشته است
7. Store the beans in an airtight jar.
[ترجمه ترگمان]لوبیا را در یک شیشه airtight نگه دارید
[ترجمه گوگل]لوبیا را در یک مخزن هوادهی نگهداری کنید
8. Food will last longer if kept in an airtight container.
[ترجمه ترگمان]غذا مدت زمان بیشتری طول خواهد کشید اگر در یک کانتینر محفوظ از هوا نگهداری شود
[ترجمه گوگل]اگر در یک ظرف هوادهی نگهداری شود غذا طول می کشد
9. Inside the airtight iron capsule, it was a different story.
[ترجمه ترگمان]داخل کپسول آهن غیرقابل نفوذ، این یک داستان متفاوت بود
[ترجمه گوگل]درون کپسول آلودگی هوا، یک داستان متفاوت بود
10. When cold, pack into an airtight container and store in a cool, dry place.
[ترجمه ترگمان]وقتی سرد است، یک بسته هوا دار را در یک جای خشک و خشک انبار کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که سرد، بسته به ظرف مخزن هوای سرد و در یک محل سرد و خشک نگه دارید
11. Scamp had an airtight alibi, naturally, but then again young Leakey never said who exactly had done it.
[ترجمه ترگمان]scamp یک عذر موجه داشت، اما بعد دوباره Leakey جوان هرگز نگفت که دقیقا چه کسی این کار را کرده است
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی، Scamp یک alibi airtight بود، اما دوباره Leakey جوان هرگز گفت که دقیقا آن را انجام داده است
12. Store cookies in an airtight container.
[ترجمه ترگمان]cookies در یک ظرف محفوظ از هوا نگهداری کنید
[ترجمه گوگل]کوکی ها را در یک ظرف هوادهی ذخیره کنید
13. The massive airtight door to the refectory swung shut.
[ترجمه ترگمان]در محکم اتاق غذاخوری بسته شد
[ترجمه گوگل]درب هوادهی عظیم به آشپزخانه متوقف شد
14. Seeds are best stored in airtight containers.
[ترجمه ترگمان]دانه ها به بهترین شکل در ظروف airtight نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]دانه ها بهتر است در ظروف هوادهی ذخیره شوند