کلمه جو
صفحه اصلی

airtight


معنی : محفوظ از هوا، هوابندی شده، غیرقابل نفوذ بوسیلهء هوا
معانی دیگر : بدون نقطه ضعف، بی چون و چرا، رسوخ ناپذیر، بی برو برگرد، قطعی، کیپ، پادهوا، ضد هوا، بی منفذ، هوابندی شده

انگلیسی به فارسی

محفوظ از هوا، غیرقابل نفوذ به‌وسیله‌ی هوا


هوادهی، محفوظ از هوا، هوابندی شده، غیرقابل نفوذ بوسیلهء هوا


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: airtightness (n.)
(1) تعریف: preventing the entrance or exit of air.

(2) تعریف: having no weak points open to attack.

- an airtight alibi
[ترجمه شهاب مهران فر] یک مدرک بی عیب و نقص برای اثبات بی گناهی
[ترجمه ترگمان] یه عذر موجه
[ترجمه گوگل] یک آلیبی هوای آلوده

• sealed, impervious to air; convincing
if a container is airtight, its lid fits so tightly that no air can get in or out.
hermetically sealed, impermeable to air; having no weakness or flaw

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] هوابند - هوابندی شده
[مهندسی گاز] هوابندی شده، نفوذناپذیری نسبت به هوا
[زمین شناسی] هوابندی شده
[نساجی] نفوذ ناپذیر به هوا - بادگیر

مترادف و متضاد

sealed


Synonyms: closed, impenetrable, impermeable, shut


Antonyms: loose, open, penetrable, permeable, unclosed, unsealed


certain


محفوظ از هوا (صفت)
airtight

هوابندی شده (صفت)
airtight

غیر قابل نفوذ وسیله هوا (صفت)
airtight

Synonyms: incontestable, indisputable, invulnerable, irrefutable, unassailable


Antonyms: possible, questionable, uncertain


جملات نمونه

1. airtight reasons
دلایل قطعی

2. Store the cookies in an airtight tin.
[ترجمه ترگمان]کلوچه ها رو تو یه قوطی کنسرو باز کن
[ترجمه گوگل]کوکی ها را در قلع هوادهی نگه دارید

3. Store the cake in an airtight container.
[ترجمه ترگمان]کیک را در یک ظرف محفوظ از هوا نگهداری کنید
[ترجمه گوگل]کیک را در یک ظرف هوادهی ذخیره کنید

4. Store the peppercorns in an airtight container and grind the pepper as you need it.
[ترجمه ترگمان]the را در یک ظرف airtight نگه دارید و فلفل را همان طور که به آن نیاز دارید آسیاب کنید
[ترجمه گوگل]فلفل قرمز را در یک ظرف محفوظ نگهدارید و فلفل را همانطور که به آن نیاز دارید بشویید

5. Store the seeds in an airtight tin.
[ترجمه ترگمان]دانه ها را در یک قوطی غیرقابل نفوذ در هوا نگه دارید
[ترجمه گوگل]دانه ها را در قلع هوادهی نگه دارید

6. The police verified that she had an airtight alibi.
[ترجمه ترگمان]پلیس تایید کرد که اون یه عذر موجه داره
[ترجمه گوگل]پلیس تأیید کرد که او یک آلبیع هوشیار داشته است

7. Store the beans in an airtight jar.
[ترجمه ترگمان]لوبیا را در یک شیشه airtight نگه دارید
[ترجمه گوگل]لوبیا را در یک مخزن هوادهی نگهداری کنید

8. Food will last longer if kept in an airtight container.
[ترجمه ترگمان]غذا مدت زمان بیشتری طول خواهد کشید اگر در یک کانتینر محفوظ از هوا نگهداری شود
[ترجمه گوگل]اگر در یک ظرف هوادهی نگهداری شود غذا طول می کشد

9. Inside the airtight iron capsule, it was a different story.
[ترجمه ترگمان]داخل کپسول آهن غیرقابل نفوذ، این یک داستان متفاوت بود
[ترجمه گوگل]درون کپسول آلودگی هوا، یک داستان متفاوت بود

10. When cold, pack into an airtight container and store in a cool, dry place.
[ترجمه ترگمان]وقتی سرد است، یک بسته هوا دار را در یک جای خشک و خشک انبار کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که سرد، بسته به ظرف مخزن هوای سرد و در یک محل سرد و خشک نگه دارید

11. Scamp had an airtight alibi, naturally, but then again young Leakey never said who exactly had done it.
[ترجمه ترگمان]scamp یک عذر موجه داشت، اما بعد دوباره Leakey جوان هرگز نگفت که دقیقا چه کسی این کار را کرده است
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی، Scamp یک alibi airtight بود، اما دوباره Leakey جوان هرگز گفت که دقیقا آن را انجام داده است

12. Store cookies in an airtight container.
[ترجمه ترگمان]cookies در یک ظرف محفوظ از هوا نگهداری کنید
[ترجمه گوگل]کوکی ها را در یک ظرف هوادهی ذخیره کنید

13. The massive airtight door to the refectory swung shut.
[ترجمه ترگمان]در محکم اتاق غذاخوری بسته شد
[ترجمه گوگل]درب هوادهی عظیم به آشپزخانه متوقف شد

14. Seeds are best stored in airtight containers.
[ترجمه ترگمان]دانه ها به بهترین شکل در ظروف airtight نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]دانه ها بهتر است در ظروف هوادهی ذخیره شوند

airtight reasons

دلایل قطعی


پیشنهاد کاربران

غیر قابل نفوذ از طریق هوا، هواناپذیر، هوابند

مو لای درزش نمیره، بی عیب و نقص

وکیوم

بدون اما و اگر ، بی چون چرا، بدون شک، قطعی، بی نقص
Indisputable
having no flaws
lacking noweaknesses
something that can't be doubted or questioned
an airtight strategy/plan/seal/container

غیرقابل نفوذ در برابر هوا

Biscuits will stay crisp if you keep them in an airtight container

The alibi's airtight
عذرش موجهه


کلمات دیگر: