کلمه جو
صفحه اصلی

aisle


معنی : راهرو، جناح
معانی دیگر : کنار، راهرو طرفین کلیسا (که معمولا با ردیفی از ستون از صحن کلیسا مجزا است)، جناح کلیسا، راهرو بین ردیف نیمکت یا صندلی ها، گذر باریک (بین دو ردیف درخت)

انگلیسی به فارسی

راهرو، جناح


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: aisled (adj.)
عبارات: in the aisles
(1) تعریف: any passageway, as between sections of seats in a theater or sections of shelves in a store.
مترادف: passageway
مشابه: alley, alleyway, bottleneck, corridor, gangway, lane, row, walk, walkway

- The bride and her father walked slowly down the aisle of the church.
[ترجمه ترگمان] عروس و پدرش آهسته از کنار کلیسا به راه افتادند
[ترجمه گوگل] عروس و پدرش آرام آرام کلیسا راه می رفت
- At first I couldn't find the peanut butter, but it was in the aisle with the cereal.
[ترجمه 🦄] اول نتونستم کره ی بادام زمینی را پیدا کنم ولی توی راهرو با غلات بود
[ترجمه ترگمان] اول نتونستم کره بادام زمینی پیدا کنم، اما توی راهرو با the بود
[ترجمه گوگل] در ابتدا کره بادام زمینی را پیدا نکردم، اما در حوضچه با غلات بود

(2) تعریف: a side section in a church, separated from the nave by a row of pillars or columns.
مشابه: side

• passage, walkway (between rows of seats)
an aisle is a long narrow gap that separates blocks of seats in a public building, or rows of shelves in a supermarket.
you can use the aisle in expressions like `walking down the aisle' or `leading someone down the aisle' to refer to the activity of getting married.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] راهرو - راهروی جانبی صحن - راهه
[زمین شناسی] راهرو- راهروجانبی صحن، راهه
[صنعت] راهرو

مترادف و متضاد

راهرو (اسم)
runway, aisle, corridor, hall, doorway, passage, lobby, walk, vestibule, gallery, passageway, door, gangway

جناح (اسم)
aisle, wing, flank, pinna, shoulder

passageway dividing something


Synonyms: alley, artery, avenue, clearing, corridor, course, egress, gangway, hallway, ingress, lane, opening, passage, path, walk, way


جملات نمونه

1. In many churches the side aisles are separated from the central aisle by a row of arches.
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از کلیساها، صندلی های کناری با ردیفی از طاق ها از راهروی مرکزی جدا می شوند
[ترجمه گوگل]در بسیاری از کلیساها، راهروهای جانبی از یک راهرو مرکزی از یک ردیف قوس جدا می شوند

2. The aisle was floored with ancient bricks.
[ترجمه ترگمان]راهرو با آجرهای کهنه فرش شده بود
[ترجمه گوگل]این راهرو با آجر های باستانی کف شد

3. I walked up and down the aisle to stretch my cramped muscles.
[ترجمه ترگمان]از راهرو بالا رفتم تا عضلات منقبض مرا کش بروند
[ترجمه گوگل]من به سمت بالا و پایین راهپیمایی رفتم تا عضلات تنگ امتداد پیدا کنم

4. Would you like an aisle seat or would you prefer to be by the window?
[ترجمه ترگمان]صندلی کنار راهرو رو دوست داری یا ترجیح میدی کنار پنجره باشی؟
[ترجمه گوگل]آیا صندلی راهرو را دوست دارید یا مایلید که در پنجره قرار بگیرید؟

5. Coffee and tea are in the next aisle.
[ترجمه ترگمان]قهوه و چای در راهروی بعدی قرار دارند
[ترجمه گوگل]قهوه و چای در طرف دیگر قرار دارند

6. We watched them process down the aisle.
[ترجمه ترگمان]ما آن ها را تماشا کردیم که از راهرو رد شدند
[ترجمه گوگل]ما آنها را به تماشای فرآیند گذراندیم

7. You can check out at aisle eight.
[ترجمه ترگمان] میتونی توی راهرو شماره ۸ رو چک کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید در هشت راهرو چک کنید

8. The aisle was crammed with people.
[ترجمه ترگمان]راهرو پر از جمعیت بود
[ترجمه گوگل]راهپیمایی با مردم بود

9. I always ask for an aisle seat when I fly.
[ترجمه Nastaran] من در موقع پرواز همیشه صندلی کنار راهرو را میخواهم
[ترجمه ترگمان]من همیشه از یه صندلی کنار میام وقتی پرواز می کنم
[ترجمه گوگل]من همیشه وقتی که پرواز می کنم یک صندلی می خواهم

10. An aisle ran the length of the house.
[ترجمه ترگمان]راهرو به طول خانه منتهی می شد
[ترجمه گوگل]یک راهرو طول خانه را اجرا کرد

11. The girl ushered me along the aisle to my seat.
[ترجمه ترگمان]ان دختر مرا به کنار صندلی راهنمایی کرد
[ترجمه گوگل]این دختر من را در امتداد راهرو به صندلی من هدایت کرد

12. A quick movement across the aisle caught his eye.
[ترجمه ترگمان]یک حرکت سریع در راهرو چشمش را گرفت
[ترجمه گوگل]یک حرکت سریع در طول راهرو، چشم او را گرفت

13. The best seats are in the aisle and as far forward as possible.
[ترجمه ترگمان]بهترین صندلی ها در راهرو و تا جایی که ممکن است پیش می روند
[ترجمه گوگل]بهترین کرسی ها در راهرو و در حد امکان به جلو حرکت می کنند

14. The bride and groom walked down the aisle together.
[ترجمه ترگمان]عروس و داماد کنار هم رفتند
[ترجمه گوگل]عروس و داماد با هم راه می رفتند

پیشنهاد کاربران

راهرو

راهرو ( بین صندلی ها )

بین دو صندلی در هواپیما

� در فروشگاه های بزرگ � ردیف
توضیح: در فروشگاه های بزرگ مشتری، در بین راهروهای باریکی که دو طرف آن قفسه هائی از اجناس است حرکت می کند تا اجناس مورد نیاز خود را بردارد. هرکدام از این ردیف ها یا راهروهای باریک یک Aisle است.
مستند: https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/aisle

در هواپیما:فضای بین دو صندلی

توضیح: در ایالات متحده دو حزب سیاسی عمده، یعنی جمهوری خواهان و دموکرات ها، the two sides of the aisle نامیده می شوند.

راه بین و مسیر بین دو چیز


کلمات دیگر: